روز جهانی کار و کارگر گرامی باد

      
۰۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۱

اهمیت ژئواکونومیک باب‌المندب برای شرق و غرب

تنگه باب‌المندب یک کریدور استراتژیک حیاتی در مسیر تجارت دریایی بین دریای مدیترانه و اقیانوس هند از طریق دریای سرخ و کانال سوئز است. در یک سو تنگه باریک شبه جزیره عربستان و از سوی دیگر، شاخ آفریقا قرار دارد که از لحاظ امنیتی منطقه‌ای شکننده بوده و برای دهه‌ها با سطوح بالای خشونت و بی‌ثباتی داخلی و خارجی مواجه شده است.
کد خبر: ۹۷۶۵۴
اهمیت ژئواکونومیک باب‌المندب برای شرق و غرب
 
به گزارش گروه بین‌الملل مانا، به باور کارشناسان، تنگه باب‌المندب مهم‌ترین آبراه جهان است و جایگاه آن در استراتژی قدرت‌ها و بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، رقابت‌پذیری ژئوپلیتیکی-ژئواقتصادی کشورهای صاحب منابع و مصرف‌کننده انرژی نفت و گاز برای تسلط بر ترانزیت آن را نشان می‌دهد. در واقع، تنگه باب‌المندب یک مرکز تجاری مهم است که دو منطقه ناپایدار و ناامن شبه جزیره عربستان و شاخ آفریقا را به هم متصل می‌کند.
از همین روی، بازیگران بسیار منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تحت تأثیر ژئوپلیتیک انرژی به دنبال منافع ژئواکونومیک خود هستند. یعنی، بازیگران با کنترل و نظارت بر ترانزیت انرژی در راستای اهداف اقتصادی خود گام بر‌می‌دارند.
اهمیت باب‌المندب برای چین و غرب
رابطه جهان غرب و شرق به دلیل موقعیت جغرافیایی مرکزی آنها در محل اتصال اروپا، آسیا و آفریقا بستگی زیادی به پایداری دریانوردی از طریق تنگه هرمز و باب‌المندب دارد. بسیاری از کشورهای غربی نیز به روابط تجاری با کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس وابسته هستند.
علاوه بر این، رکود اقتصادی جهان در سال‌های اخیر، بسیاری از کشورها را مجبور کرده است که در موازنه‌های ژئوپلیتیکی خود تجدید نظر کنند. به عنوان مثال، اگرچه دولت آمریکا تصمیم به خروج تدریجی از خاورمیانه گرفت، اما پیامدهای اقتصادی آن را مجبور خواهد کرد که ثبات منطقه را در اولویت قرار دهد. چند کشور اروپایی نیز، در رقابت برای ایمن‌سازی خطوط تجارت بین‌المللی و ارتقای نقش پیشرو خود در ناوبری دریایی در این مسیرهای مهم هستند.
چین به عنوان رقیب ایالات متحده به طور کامل از اهمیت تنگه باب‌المندب آگاه است و به دنبال بازگرداندن قدرت خود از طریق طرح کمربند و جاده چین است که سرمایه‌گذاری در جیبوتی و اجرای پروژه‌های زیرساختی بزرگ در منطقه در این چارچوب صورت می‌گیرد.
چین بیش از ۳۰ میلیارد دلار در سودان و سودان جنوبی سرمایه‌گذاری کرده که هر دو کشور نفت خیز هستند. علاوه بر این، یک خط راه آهن به طول ۷۵۰ کیلومتر ساخته که آدیس آبابا در اتیوپی را از طریق جیبوتی به دریای سرخ متصل می‌کند. پایگاه نظامی چین در جیبوتی در گسترش این شبکه ریلی به کشورهای منطقه شاخ آفریقا کمک خواهد بود.
پایگاه چین در جیبوتی همچنین نشان دهنده گسست سیاست خارجی سنتی پکن با تمرکز بر منطقه شرق آسیا است. طرح جدید قدرت چین بیانگر علاقه روزافزون این کشور به آفریقا و خاورمیانه است، به ویژه در چارچوب ابتکار «کمربند و جاده» رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، هدف آن را ایجاد مسیرهای زمینی و دریایی معرفی کرده که چین را از طریق اوراسیا و خاورمیانه به اروپا متصل می‌کند.
اکنون چین دومین اقتصاد بزرگ جهان پس از ایالات متحده است و قصد دارد تا دهه ۲۰۳۰ میلادی به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود. در راستای دستیابی به این هدف، پکن از طریق پایگاه دریایی خود در جیبوتی به دنبال حفاظت از منافع اقتصادی رو به رشد خود در دریای سرخ است. این کشور به دنبال تامین منابع طبیعی برای حمایت از رشد اقتصادی خود است، به‌طوریکه نیمی از نفت وارداتی چین از تنگه باب‌المندب می‌گذرد و بیشتر صادرات چین به اروپا از طریق خلیج عدن و کانال سوئز انجام می‌شود.
برآوردهای اقتصادی نشان می‌دهد که تولید ناخالص ملی منطقه دریای سرخ تا سال ۲۰۵۰ میلادی بیش از سه برابر خواهد شد و از ۱.۸ تریلیون دلار به ۶.۱ تریلیون دلار افزایش می‌یابد. با وجود این پتانسیل فوق‌العاده، پیش‌بینی‌های اقتصادی بر‌اساس داده‌های فعلی حاکی از آن است که سرمایه‌گذاری در تجارت جهانی از طریق این مسیر طی دهه‌های آینده به دلیل بی‌ثباتی منطقه افزایش چندانی نخواهد داشت.
اگر تلاش‌های مشترک برای تامین امنیت منطقه صورت گیرد، این پیش‌بینی می‌تواند به شدت تغییر کند و حجم تجارت جهانی از طریق دریای سرخ و تنگه باب المندب را تا سال ۲۰۵۰ میلادی بیش از پنج برابر افزایش دهد، یعنی از ۸۸۱ میلیارد دلار به ۴.۷ تریلیون دلار برسد.
در آوریل ۲۰۲۲ میلادی، یک تیم امنیتی جدید توسط نیروی دریایی آمریکا و انگلیس با سایر کشورهای متحد برای نظارت بر دریای سرخ، تثبیت کشتیرانی و ایمن‌سازی خطوط تجارت بین‌المللی مهم از طریق تنگه باب‌المندب، دریای سرخ و خلیج فارس تشکیل شد. به‌طوریکه، از ماه می ۲۰۲۲میلادی، چند کشور اروپایی به رهبری فرانسه خواستار گسترش اختیارات مأموریت نظارت اروپا بر تنگه هرمز شد. اهمیت این مسیر در این است که ۱۰ درصد تجارت جهانی از این تنگه می‌گذرد و پیش بینی می‌شود پس از جنگ روسیه و اوکراین افزایش یابد.
از زمان شروع جنگ روسیه و اوکراین و تحریم نفت روسیه، کشورهای اروپایی در تلاش برای یافتن منابع جایگزین نفت بوده و به خلیج فارس روی آورده‌اند که از نظر فراوانی و زیرساخت بهترین گزینه است. علاوه بر این، ایتالیا و آلمان قراردادهای جدیدی با قطر امضا کردند و فرانسه نیز همین کار را با امارات انجام داد. موضوع همکاری اقتصادی به نفت محدود نمی‌شود، بلکه تفاهماتی از همکاری اروپا و خلیج فارس در زمینه انرژی پاک در راستای توافقات قبلی در زمینه هیدروژن سبز بین اتحادیه اروپا، عربستان سعودی و امارات وجود دارد.
در مجموع، امنیت در تنگه باب‌المندب و البته هرمز برای اقتصاد و ترانزیت جهانی از اهمیت بالایی برخوردار است به‌طوریکه امنیت انرژی کشورهای غربی و چین به امنیت و عملکرد این آبراه‌ها بستگی دارد.
ارسال نظرات
آخرین اخبار