۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۸

کاهش ۲۱ متری سطح آب خزر تا پایان قرن ۲۱

یک اندیشکده آمریکایی با هشدار نسبت به تبعات خشک شدن دریای خزر پیش‌بینی کرد تا سال ۲۱۰۰، سطح آب این دریا ۹ تا ۲۱ متر کاهش یابد.
کد خبر: ۱۰۵۰۳۱

کاهش ۲۱ متری سطح آب خزر تا پایان قرن ۲۱

 

به گزارش مانا؛ اندیشکده آمریکایی استیمسون طی گزارشی تحلیلی از تبعات خشک شدن دریای خزر نوشت: تغییرات اقلیمی، افزایش تبخیر و کاهش آب ورودی از رودخانه‌های تغذیه‌کننده مانند ولگا، باعث افت چشمگیر و سریع سطح آب دریای خزر شده که این امر پیامد‌های وخیمی برای کشور‌های اطراف، به ویژه ایران به همراه خواهد داشت.

قرن بیستم شاهد کاهش دو متری سطح آب دریای خزر بود و از سال ۲۰۲۰، سرعت این کاهش به طور قابل توجهی افزایش یافته و به سالانه تا ۳۰ سانتی‌متر رسیده است. ممکن است تا سال ۲۱۰۰ شاهد اُفت ۹ تا ۲۱ متری سطح آب این دریا باشیم. کاهش ۵ متری سطح آب این دریا ۲۰ درصد از سطح آن برابر با ۷۷ هزار کیلومتر مربع را کاهش می‌دهد و اگر شاهد افت ۱۸ متری سطح آب باشیم، ۳۷ درصد از سطح این دریا کاهش می‌یابد.

خط ساحلی ۶۵۰ کیلومتری ایران در دریای خزر، از جمله مناطق حساس زیست محیطی مانند خلیج گرگان و تالاب گمیشان، به طور جدی تحت تاثیر چنین تغییراتی قرار خواهد گرفت. کاهش ۱۰ متری سطح آب دریا به معنای خشک شدن ۸۰ درصد از مناطق کم‌عمق دریای خزر است که منجر به ایجاد دشت‌های عظیم گرد و غبار آلوده و شور می‌شود. چنین خشک شدنی، مشابه فاجعه‌ای است که برای دریای آرال رخ داد و باعث شور شدن خاک، افت کیفیت هوا و تشدید بیماری‌های تنفسی می‌شود. در میان مناطقی که از قبل تحت تاثیر این پدیده قرار گرفته‌اند می‌توان به جنگل‌های هیرکانی اشاره کرد که جزو میراث جهانی یونسکو محسوب می‌شوند و در ایران و آذربایجان قرار گرفته‌اند.

از بین رفتن تنوع زیستی منطقه همین الان در حال وقوع است. انتشار گزارش‌هایی از ایران در مورد تلف شدن فک خزر نشان‌هایی اولیه از این موضوع است. با کاهش ۵ متری سطح آب خزر ۵۷ تا ۸۱ درصد از زیستگاه حیاتی فک خزری از بین خواهد رفت. به طور مشابه، پیش‌بینی می‌شود ماهیان خاویاری که بخش جدایی‌ناپذیر صنعت خاویار ایران هستند، ۲۵ تا ۴۵ درصد از مناطق کم‌عمق تخم‌ریزی خود را از دست بدهند. پرندگان مهاجر ممکن است بیش از نیمی از مناطق حفاظت‌شده خود را از دست بدهند. بیش از ۳۰۰ بی‌مهره بومی و ۷۶ گونه ماهی ممکن است با انقراض‌های متوالی مواجه شوند. در سناریوی کاهش ۱۰ متری آب خزر، مناطق مهم اکولوژیکی یا بیولوژیکی ایران که در حال حاضر جزو کوچکترین مناطق در منطقه خزر هستند، یک‌چهارم مساحت خود را از دست خواهند داد و اکوسیستم‌ها را به شدت آسیب‌پذیر خواهند کرد.

تالاب‌های منطقه به ویژه تالاب انزلی با کاهش سریع جمعیت مواجه هستند. این زیستگاه‌های حیاتی به دلیل گرمایش جهانی، تجمع رسوبات و تغییر مسیر جریان‌های آب بالادست در حال نابودی هستند. پیش‌بینی‌ها حاکی از ناپدید شدن تقریبا کامل این تالاب‌ها تا سال ۲۱۰۰ است. آلاینده‌های ناشی از فاضلاب شهرها، کشاورزی و خروجی کارخانه‌ها، خلوص آب را بدتر کرده و جمعیت ماهی‌ها و پرندگان را که بسیاری از آنها در حال حاضر در معرض خطر یا در معرض خطر جدی هستند، تهدید می‌کند.

در حالی که کشور‌های ساحلی بر سر تعیین مرز‌های دریایی به توافق نرسیده‌اند کاهش سطح آب، خطر تشدید تنش‌ها در این زمینه را به همراه دارد و احتمالا باعث ایجاد درگیری‌های جدید بر سر حقوق ماهیگیری و دارایی‌های زیر دریا می‌شود. شیلات که زمانی برای اقتصاد‌های محلی حیاتی بود، به دلیل آلودگی، ماهیگیری بیش از حد و از بین رفتن زیستگاه‌ها فلج شده و معیشت و امنیت غذایی را تهدید می‌کند. گردشگری نیز رو به زوال رفته، زیرا استراحتگاه‌های ساحلی دچار زوال اکولوژیکی و آلودگی می‌شوند، در حالی که تخریب تالاب‌ها باعث طوفان‌های گرد و غبار ناشی از خشک شدن بستر دریاچه‌ها می‌شود.

خشک شدن دریا فاصله بنادری مانند انزلی با دریا را بیش از یک کیلومتر افزایش می‌دهد و باعث توقف عملیات دریایی در آنجا شده، زیرساخت‌ها را بیشتر فرسوده می‌کند. لایروبی و جابه‌جایی، بار اضافی بر اقتصاد به شدت تحریم شده ایران تحمیل می‌کند.

بحران دریای خزر، تهدیدات امنیتی ملی شدیدی را ایجاد می‌کند. جابجایی‌های احتمالی در خط ساحلی ممکن است بی‌ثباتی داخلی را در بحبوحه تحریم‌های جاری و کمبود انرژی تشدید کند. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که خسارات اقتصادی خشک شدن خزر برای ایران تا سال ۲۰۳۰ از ۱۰ میلیارد دلار در سال فراتر خواهد رفت.

رقابت شدید کشور‌های ساحلی بر سر منابع انرژی، اوضاع را وخیم‌تر می‌کند، زیرا ذخایر عظیم دریای خزر -۴۸ میلیارد بشکه نفت و ۲۹۲ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی- به اختلافات بر سر مکان‌هایی مانند سردار جنگل و مسیر‌هایی مانند خط لوله آذربایجان-گرجستان-ترکیه که ایران را دور می‌زند، دامن می‌زند.

عوامل کاهش سطح آب کاهش سطح آب دریای خزر ناشی از ترکیبی از عوامل اقلیمی و سایر عوامل انسانی است. در حوزه آب و هوا، افزایش دمای هوا که از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۵ تقریبا یک درجه سانتیگراد افزایش یافته است، تبخیر را در سراسر حوضه افزایش داده و از بارندگی پیشی گرفته و باعث کمبود مزمن آب شده است. کاهش بارندگی و کاهش دبی رودخانه‌ها، روند کاهش آب را تسریع کرده است. رودخانه ولگا که تقریبا ۸۰ درصد از آب شیرین دریا را تامین می‌کند، از کاهش ذوب برف و کاهش بارندگی رنج می‌برد و تعادل آب خزر را بیشتر به هم زده است.

دخالت‌های انسانی، فشار‌های زیست‌محیطی را تشدید کرده است. ساخت گسترده سد‌ها و اقدامات کنترل رودخانه، به ویژه در ولگا، انتقال آب شیرین را به شدت محدود کرده است. هشت سد اصلی در امتداد ولگا، حجم آب ورودی به دریا را به شدت کاهش داده است. برداشت آب برای کشاورزی، تولید و مصارف شهری، منابع اضافی را از بین برده، در حالی که آلاینده‌ها و عملیات نفت و گاز، خلوص آب را مختل کرده‌اند.

تنها راه برای کند کردن روند زوال دریای خزر، اجرای سیاست‌های هماهنگ، مبتنی بر علم و مبتنی بر همکاری منطقه‌ای است که بر نظارت مشارکتی، مدیریت آلودگی و احیای اکوسیستم متمرکز باشند. در غیر این صورت، وضعیت اضطراری زیست محیطی که اکنون شاهد آن هستیم می‌تواند به یک فاجعه امنیتی و توسعه‌ای تبدیل شود.

منبع: اقتصاد معاصر

ارسال نظرات
آخرین اخبار