به گزارش گروه بینالملل مانا، این کانال همچنین بر نفوذ چین و روسیه به عنوان دو قدرت خارجی که به شدت درگیر ژئوپلیتیک منطقه هستند تأثیر میگذارد. هرچند تصمیم اخیر طالبان برای تأمین مالی آن، سرعت ساخت و ساز پروژه را کاهش داده، اما کابل امیدوار است که اهرم سایر کشورهای منطقه برای تأثیرگذاری بر تکمیل و بهره برداری کانال را محدود کند.
در این میان، کانال افغانستان تأثیر جدیتری بر تاجیکستان دارد. در حال حاضر، کمبود آب در این کشور احتمال افزایش گرسنگی را تقویت کرده و با توجه به اتکای دوشنبه به انرژی آبی، کانال قوش تپه منجر به کاهش تولید برق آن خواهد شد. این تحولات دوگانه به نوبه خود تهدیدی برای تشدید مشکلات تاجیکستان در کنترل منطقه خودمختار تاثیرگذار اما کم جمعیت «گورنو بدخشان»، یک استان ناآرام در مرز افغانستان است. چین، روسیه و ایالات متحده نیز سعی کردهاند در تثبیت صلح در منطقه به دوشنبه کمک کنند تا طالبان یا سایر گروههای اسلامگرا نفوذ خود را به سمت شمال گسترش ندهند.
باید توجه داشت که در ۷ جولای درگیری در نزدیکی کانال قوش تپه بین تاجیکهای افغانستان و حاکمان طالبان رخ داد. این درگیری ۱۱ نفر را راهی بیمارستان کرد. معترضان تاجیک با طرحهای کابل برای این کانال مخالف هستند. آنها هراس دارند که دولت مرکزی افغانستان از این پروژه استفاده کرده تا پشتونهای بیشتری را به منطقه منتقل و ذخایر عظیم نمک منطقه را به چین صادر کند. پکن نیز علاقه خود را برای پیشبرد چنین مناسباتی ابراز کرده است.
تأثیر گستردهتر کانال قوش تپه بر تاجیکستان و آسیای مرکزی به این معنی است که روسیه و چین نیز تحت تأثیر آن قرار میگیرند. مسکو نگران است که هرگونه بیثباتی ناشی از کمبود فزاینده آب میتواند نفوذ منطقهای آن را تهدید کند و به طور بالقوه منجر به از دست دادن پایگاه نظامیاش در تاجیکستان شود. بیثباتی در تاجیکستان حتی میتواند راه را برای گسترش رادیکالیسم اسلامگرا در فدراسیون روسیه باز کند، چیزی که کرملین بهویژه پس از حمله به تالار شهر کروکوس نسبت به آن حساس است.
برخی در مسکو حتی استدلال میکنند که روسیه باید با احیای پروژه انتقال رودخانه سیبری که آب رودخانههای روسیه را به سمت جنوب به آسیای مرکزی ارسال میکند، با پروژه قوش تپه مقابله کند. این پروژه در دهه ۱۹۸۰ رد و همچنان در بین روسها محبوبیت زیادی ندارد.
پکن نیز از هرگونه گسترش نفوذ افراط گرایی بیم دارد، از همین روی به دنبال گسترش حضور اقتصادی و نظامی خود در تاجیکستان و دسترسی به نمک افغانستان است که پس از عملیاتی شدن کامل قوش تپه این امر محقق میشود.
هیچ یک از کشورهایی که تحت تأثیر پروژه کانال افغانستان قرار گرفتهاند، برخورد با کابل را آسان تلقی نمیکنند. دولت طالبان موضع سختگیرانهای اتخاذ کرده که آب در قلمروش، متعلق به خود افغانستان است. از همین روی، از پیوستن به توافقنامههای منطقهای در مورد تخصیص عادلانه آب در سراسر آسیای مرکزی، خودداری کرده است. در ابتدا طالبان به دنبال کمک مالی خارجی برای پیشبرد کانال بودند که میتوانست اهرم فشاری را برای دیگر کشورهای منطقه ایجاد کند، اما اکنون مقامات طالبان اعلام کردند که آنها به تنهایی پروژه را تأمین مالی میکنند، حتی اگر سرعت تکمیل کانال را کاهش دهد.
کشورهای آسیای مرکزی نیز این مشکلات را با ناکامی در اتخاذ یک رویکرد یکپارچه تشدید کردهاند. همه کشورها به جز تاجیکستان، به دنبال یافتن نقطه مشترکی با کابل هستند. در مقابل، تاجیکستان موضع سختتری اتخاذ کرده است. از سوی دیگر، مسکو درگیر جنگ اوکراین بوده و پکن نیز سیاست دوگانه در این کانال را دنبال میکند. همه این موارد این امکان را به کابل داده که نارضایتی خارجیها را نادیده بگیرد و به پروژه ادامه دهد.
چشم انداز این موضوع تا حد زیادی به نحوه واکنش طالبان به آخرین درگیریها در شمال افغانستان بستگی دارد. اگر مقامات طالبان به این نتیجه برسند که این درگیری یک موضوع قومی است، احتمالاً وضعیت به سرعت تشدید نمیشود. اما اگر طالبان تاجیکستان را پشت این اعتراضات بدانند، آنگاه شرایط به سرعت متشنج خواهد شد. در پاسخ به این امر، کابل احتمالاً تلاشهای خود برای پیشبرد اهداف اسلامگرایانه را به شمال و از منطقه گورنو-بدخشان تاجیکستان شروع و سپس گسترش خواهد داد. این مسیر محتمل به نظر میرسد زیرا کابل تصریح کرده که این کانال نه تنها به عنوان یک پروژه ملی بلکه به عنوان ابزاری برای ارتقای نفوذ افغانستان در خارج از مرزهای خود محسوب میکند.
اگر این اتفاق روی دهد، دوشنبه با یک بحران سیاسی جدی روبهرو خواهد شد که بدترین بحران دو دهه گذشته است. سایر کشورهای آسیای مرکزی بهرغم شکستهای گذشته در این زمینه، احتمالاً به دنبال معرفی خود به عنوان میانجی خواهند بود. با این وجود، به نظر میرسد که آنها متعهد به گنجاندن افغانستان در گفتگوهای بینالمللی به جای حذف آن هستند.
روسیه و چین نیز احتمالاً به هر اقدام کابل پاسخ خواهند داد، مسکو با افزایش امنیت در پایگاه خود در تاجیکستان و پکن با تکیه بر نفوذ خود در دوشنبه و کابل، حاضر به نابودی دستاوردهای خود در هر دو کشور نسیتند.
همچنین، ایالات متحده به دلیل کاهش نفوذ خود در کابل، گزینههای اندکی دارد. با این وجود، تأثیر گستردهتر کانال قوش تپه بر تاجیکستان و ژئوپلیتیک آسیای مرکزی به این معنی است که واشنگتن نمیتواند بیرون گود بماند یا خطر کاهش نفوذ خود را در برابر چین و روسیه به خطر بیاندازد. البته ایالات متحده بدون گزینه هم نیست؛ این کشور میتواند اقدامات بهینه در کاربرد آب در آسیای مرکزی و حتی پروژههای نمک زدایی در آن را ترویج دهد. این دو اقدام میتواند تهدیدهای ناشی از طالبان، روسیه و چین را کاهش دهد. البته، این امر تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که واشنگتن مراکز بین پروژه را به هم متصل کند.