۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۴

کریدور ترانس خزر، یک برد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک

در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۵، مجمع بین‌المللی سرمایه‌گذاران کریدور حمل‌و‌نقل ترانس خزر (TCTC) در شهر تاشکند برگزار شد که با گرد هم آوردن نمایندگان اتحادیه اروپا، منطقه دریای سیاه و آسیای مرکزی، مسیر توسعه کریدور ترانس‌خزر را وارد مرحله‌ای تازه کرد. مارتا کاس، کمیسر توسعه اروپا، مسیر‌های قابل اعتمادی که اروپا و آسیا را به هم متصل می‌کنند را یک برد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک برای همه کشور‌ها در طول مسیر این کریدور دانست و رهبران کشور‌های آسیای مرکزی نیز تأکید کردند که ترانس‌خزر برای آنان تنها یک مسیر ترانزیتی نیست، بلکه ابزاری استراتژیک برای کاهش وابستگی زیرساختی به کریدور‌های شمالی، تقویت حاکمیت اقتصادی و گشودن دروازه‌های جدید به بازار‌های جهانی است.
کد خبر: ۱۰۵۳۷۱

کریدور ترانس خزر، یک برد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک

 

اختصاصی مانا- مجمع بین‌المللی سرمایه‌گذاران کریدور حمل‌ونقل ترانس‌خزر، یک نشست سطح‌بالا و چندجانبه است که با هدف هماهنگ‌سازی سیاست‌ها، جذب سرمایه خارجی و پیشبرد پروژه‌های کلیدی در حوزه حمل‌ونقل، لجستیک و دیجیتال‌سازی میان اتحادیه اروپا و کشور‌های آسیای مرکزی برگزار می‌شود. این مجمع بخشی از چارچوب گسترده‌تر ابتکار دروازه جهانی (Global Gateway)  اروپا محسوب می‌شود که برای ایجاد مسیر‌های حمل‌ونقل امن و پایدار طراحی شده است. مهم‌ترین نقطه عطف مجمع تاشکند امضای بسته‌ای از تعهدات مشترک میان اتحادیه اروپا و کشور‌های آسیای مرکزی برای تسریع عملیاتی‌سازی کریدور ترانس‌خزر بود که شامل نوسازی بنادر، ارتقای خطوط ریلی، دیجیتالی‌سازی رویه‌های گمرکی، هماهنگ‌سازی استاندارد‌های مرزی و تعریف پروژه‌های مشخص سرمایه‌گذاری تحت چارچوب ابتکار دروازه جهانی می‌شود.

برای درک اهمیت تصمیمات اتخاذشده در مجمع تاشکند، مرور ماهیت و ساختار کریدور ترانس‌خزر و نقشی را که در معماری جدید اتصال اوراسیایی ایفا می‌کند، ضروری می‌نماید.

مسیر بین‌المللی حمل‌ونقل ترانس‌خزر

کریدور (TCTC)  که با نام مسیر میانی  (Middle Corridor) نیز شناخته می‌شود و در ادبیات سیاسی اتحادیه اروپا معادل مسیر بین‌المللی حمل‌ونقل ترانس‌خزر (TITR) به‌کار می‌رود، یک شبکه چندوجهی حمل‌ونقل است که چین و آسیای جنوب‌شرقی را از طریق قزاقستان، دریای خزر، آذربایجان، گرجستان و ترکیه به اروپا متصل می‌کند.

این کریدور از سه ستون اصلی حمل‌ونقل ریلی در آسیای مرکزی و قفقاز، عبور دریایی از خزر و اتصال ریلی ـ دریایی ترکیه به شبکه اروپایی تشکیل شده است. مزیت بنیادین این مسیر در آن است که به‌طور کامل از قلمروی روسیه عبور نمی‌کند و یک مسیر جایگزین شرق ـ غرب فراهم می‌سازد که با توجه به فضای ژئوپلیتیکی پس از جنگ اوکراین، به‌طور فزاینده‌ای برای اروپا، آسیای مرکزی و حتی چین اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک پیدا کرده است.

نقش ژئوپلیتیک کریدور ترانس‌خزر برای اروپا

آسیای مرکزی امروز در حال تجربه یک رشد اقتصادی پویا است و موقعیت جغرافیایی بی‌نظیر آن میان اروپا و آسیا، این منطقه را به یک نقطه اتصال استراتژیک برای بروکسل بدل کرده است. ظرفیت‌هایی همچون حمل‌ونقل پایدار، اتصال دیجیتال، انرژی پاک و مواد اولیه حیاتی، اهمیت منطقه را برای اتحادیه اروپا دوچندان کرده است. حضور تقویت‌شده بانک سرمایه‌گذاری اروپا (EIB) در این کشور‌ها نیز بخشی از استراتژی دروازه جهانی و تعهد اتحادیه اروپا برای حمایت از توسعه بلندمدت و فراگیر منطقه به شمار می‌رود.

یک الزام ژئوپلیتیک

از منظر ژئوپلیتیک، حمایت اروپا از ترانس‌خزر تنها یک پروژه زیربنایی نیست، بلکه بخشی از بازطراحی معماری اتصال قاره‌ای اروپا پس از بحران‌های ژئوپلیتیکی سال‌های اخیر است. جنگ اوکراین و اختلال جدی در مسیر‌های ترانزیتی روسیه، بروکسل را به این نتیجه رساند که برای حفظ امنیت اقتصادی خود باید به مسیر‌هایی مستقل، امن و مقاوم در برابر فشار ژئوپلیتیکی تکیه کند.

در همین دوره مسیر‌های شمالی چین که از طریق روسیه و بلاروس عبور می‌کردند، به دلیل هزینه‌های سیاسی و ریسک‌های امنیتی غیرقابل اتکا شدند. همزمان مسیر‌های دریایی جنوبی که زمانی امن تلقی می‌شدند، زیر فشار حملات حوثی‌ها در دریای سرخ، تهدید دزدی دریایی و تنش‌های فزاینده در گلوگاه‌های حیاتی از خلیج عدن تا تنگه هرمز و شرق مدیترانه قرارگرفتند و به شکل بی سابقه‌ای آسیب پذیر شدند. در چنین شرایطی اروپا ناگزیر بود به دنبال یک مسیر جایگزین باثبات باشد که از نظر سیاسی قابل اعتماد، از نظر اقتصادی مقرون به صرفه و از نظر ژئوپلیتیکی مستقل از نفوذ روسیه باشد.

کریدور ترانس‌خزر دقیقا چنین نقشی را ایفا می‌کند و برای نخستین بار این امکان را در اختیار  اروپا می‌گذارد که یک گذرگاه شرقی- غربی خارج از قلمرو روسیه شکل دهد و به تدریج وابستگی چند دهه‌ای خود به زیرساخت‌های  روس‌محور را کاهش دهد.

برد ژئواکونومیک اروپا

از منظر ژئواکونومیک، سرمایه‌گذاری در توسعه بنادر خزر، ارتقای خطوط ریلی قفقاز و دیجیتال‌سازی زنجیره‌های حمل‌ونقل، نه‌تنها توان اتصال اروپا به اقتصاد‌های درحال‌صعود آسیای مرکزی و چین را افزایش می‌دهد، بلکه تنوع‌بخشی و تاب‌آورسازی زنجیره‌های تأمین اروپا را نیز تضمین می‌کند که پس از جنگ اوکراین به یکی از اولویت‌های اصلی اتحادیه اروپا تبدیل شده است. رشد پیوسته حجم تجارت در مسیر میانی، افزایش تقاضا از سوی شرکت‌های آسیایی و ورود بازیگران مالی بین‌المللی نشان می‌دهد که ترانس‌خزر در حال تبدیل شدن به یک شریان تجاری رقابتی، پایدار و سودآور است که می‌تواند جایگزین واقعی برای مسیر‌های روس‌محور باشد و مزیت اقتصادی بلندمدت برای اروپا ایجاد کند.

حضور اروپا در کریدور ترانس‌خزر برای آسیای مرکزی

برای کشور‌های آسیای مرکزی که دهه‌ها میان دو قطب روسیه و چین در حالت موازنه قرار داشته‌اند، ورود اروپا در مسیر ترانس‌خزر یک نقطه عطف ژئوپلیتیکی است. این حضور برای نخستین بار به آنان امکان می‌دهد به یک شریک ثالث متصل شوند تا استقلال ژئوپلیتیکی قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان را تقویت کرده، سلطه روسیه بر مسیر‌های صادراتی آنان را کاهش دهند و فرصت‌های تازه‌ای برای گسترش روابط اقتصادی و سیاسی با غرب بدست آورند.

قزاقستان با توسعه بنادر آکتائو و کوریک، آذربایجان با بندر باکو و راه‌آهن باکو- تفلیس- قارص و گرجستان با به‌روزرسانی ارتباطات دریای سیاه، ستون‌های اصلی این کریدور هستند. اروپا نیز به بهبود روابط آذربایجان و ارمنستان به‌عنوان گامی برای ایجاد خطوط ریلی جدید در دهه آینده می‌نگرد که انعطاف‌پذیری کریدور را افزایش داده و گلوگاه‌های لجستیکی را کاهش خواهد داد.

تناقض‌های ساختاری ترانس‌خزر: چالش‌هایی که مانع پیروزی اروپا نشدند

با وجود اهداف بلندپروازانه اروپا و آمریکا در استفاده از ترانس‌خزر برای کاهش وابستگی منطقه به روسیه و تضعیف کریدور شمالی، این مسیر با چند تناقض ساختاری روبه‌رو است. از یک‌سو، محدودیت ظرفیت حمل‌ونقل دریایی در خزر و کمبود زیرساخت‌های ترکیه مانع بهره‌برداری کامل از این مسیر می‌شود. از سوی دیگر همین کریدور در برخی موارد به‌طور غیرمستقیم مسیر دورزدن تحریم‌های روسیه را تسهیل کرده است، زیرا بخشی از کالا‌های ممنوعه از طریق کشور‌های آسیای مرکزی مجدداً به روسیه راه یافته‌اند.

تناقض مهم‌تر در نگاه اروپا و آمریکا به ترانس‌خزر به عنوان رقیب ابتکار کمربند- جاده چین است، در حالی که واقعیت میدانی نشان می‌دهد این دو مسیر در بسیاری نقاط مکمل یکدیگرهستند، به‌ویژه به دلیل نقش مرکزی ترکیه که در پی ایجاد شبکه‌ای پیوسته برای جهان ترک است. افزون بر این، کشور‌هایی مانند قزاقستان به دلیل وابستگی عمیق تجاری به چین همچنان نگاه شرقی خود را حفظ کرده‌اند.

با این حال، مجموعه این تناقض‌ها نتوانسته است نقش رو‌به‌گسترش ترانس‌خزر در استراتژی کلان اروپایی را تضعیف کند. آنچه برای بروکسل اهمیت دارد، نه کارآمدی کامل و بی‌نقص مسیر، بلکه ایجاد یک بستر ژئوپلیتیکی جدید است که اروپا را از آسیب‌پذیری ناشی از وابستگی به روسیه و بی‌ثباتی مسیر‌های جنوبی دور کند.

در مجموع در دورانی که مسیر‌های سنتی تجارت جهانی زیر فشار جنگ‌ها و رقابت قدرت‌ها بی‌ثبات شده‌اند، ترانس‌خزر همان گزینه‌ای است که اروپا برای بازسازی استقلال استراتژیک خود به آن نیاز دارد. این کریدور جایگزینی پایدار و مقاوم در برابر شوک‌های ژئوپلیتیکی فراهم می‌کند و به‌روشنی یک برد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک برای اروپا و گامی تعیین‌کننده در گذار به معماری جدید اتصال میان شرق و غرب است.

شهره پولاب- دکتری جغرافیای سیاسی و پژوهشگر روابط بین‌الملل

ارسال نظرات
آخرین اخبار