۱۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۰

از تیانجین تا چابهار، موازنه ژئوپلیتیکی هند در اوراسیا

دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده در روز ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۵ اعلام کرده است که معافیت تحریم‌های ویژه برای بندر چابهار ایران که توسط هند توسعه داده می‌شود را پایان داده است. طبق بیانیه مطبوعاتی وزارت امور خارجه ایالات متحده از ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۵، هر طرفی که در عملیات تأمین مالی یا خدمات رسانی به بندر چابهار مشارکت داشته باشد، مشمول همان محدودیت‌های وزارت خزانه داری ایالات متحده خواهد بود که برای سایر نهاد‌های ایرانی اعمال می‌شود. این نشان‌دهنده یک تغییر شدید از موضع قبلی واشنگتن بود که در سال ۲۰۱۸ معافیت تحریمی را اعطا کرد که به هند اجازه می‌داد در بندر چابهار ایران سرمایه‌گذاری، توسعه و بهره‌برداری کند. این معافیت که تحت قانون آزادی و مقابله با گسترش سلاح‌های هسته‌ای ایران (IFCA) صادر گردیده بود، با هدف حمایت از فعالیت‌های مرتبط با بازسازی و توسعه اقتصادی افغانستان در نظر گرفته شده بود.
کد خبر: ۱۰۴۴۲۶

از تیانجین تا چابهار، موازنه ژئوپلیتیکی هند در اوراسیا

 

مانا- بندر چابهار واقع در ساحل جنوب شرقی ایران در امتداد خلیج عمان به سنگ بنای استراتژی هند برای گسترش تجارت با افغانستان و منطقه وسیع‌تر آسیای میانه تبدیل شده است. این بندر برای دهلی نو نه تنها یک سرمایه‌گذاری استراتژیک است که جایگزین مستقیمی برای مسیر‌های پاکستان ارائه می‌دهد، بلکه دروازه‌ای به سوی کریدور‌های تجاری نوظهور اوراسیا نیز هست. چابهار با تقویت مشارکت هند در کریدور حمل‌و‌نقل بین‌المللی شمال-جنوب، دسترسی به بازار‌های سراسر آسیای میانه، روسیه و فراتر از آن را فراهم می‌کند، در حالی که همزمان روابط هند و ایران را تعمیق می‌بخشد و یک لایه حیاتی به تعادل قدرت منطقه‌ای در حال تحول می‌افزاید. این پروژه در عین حال وزن ژئوپلیتیکی قابل توجهی دارد چنانچه هند با سرمایه‌گذاری در چابهار، حضور استراتژیک خود را در منطقه‌ای که مورد مناقشه چندین قدرت بزرگ است، گسترش داده و این بندر را هم به موتور اتصال اقتصادی و هم به اهرم نفوذ ژئوپلیتیکی تبدیل کرده است که تأکید می‌کند چگونه زیرساخت‌ها می‌توانند موازنه‌های قدرت منطقه‌ای را تغییر دهند.

ترامپ با لغو این معافیت عملاً یکی از مهم‌ترین مسیر‌های هند برای ادغام قاره‌ای را تضعیف کرده و این سیگنال را ارسال می‌کند که سیاست تحریم‌های ایالات متحده جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای دهلی نو را در صورت تلاقی با ایران برآورده نخواهد کرد. این اقدام یک محاسبه ژئوپلیتیکی گسترده‌تر را نیز برجسته می‌کند که در آن هند از عمق استراتژیک چابهار و کریدور حمل‌و‌نقل بین‌المللی شمال-جنوب، محروم می‌شود در عین حال فشار ایالات متحده بر تهران تقویت شده و به طور غیرمستقیم اهمیت پاکستان را به عنوان دروازه‌ای به افغانستان حفظ می‌نماید. ایالات متحده با لغو معافیت تحریم‌های ویژه برای بندر چابهار، هند را در مرکز یک مبارزه بزرگتر بر سر اتصال اوراسیا قرار داده و آرزو‌های دهلی نو را برای استقلال استراتژیک در مقابل عزم واشنگتن برای اجرای یک رژیم تحریمی که جهت منزوی کردن ایران طراحی شده، قرار می‌دهد.

به نظر می‌رسد لغو معافیت تحریم‌های ویژه برای چابهار مرتبط با بیست و پنجمین نشست شورای سران کشور‌های عضو سازمان همکاری شانگهای در تیانجین باشد که ژست‌های هند برای عادی‌سازی روابط با چین، نارضایتی دهلی نو از واشنگتن را برجسته کرد و محاسبات ژئوپلیتیکی گسترده‌تر آن را در مورد تأمین امنیت کریدور‌های انرژی، کاهش آسیب‌پذیری استراتژیک، ایجاد تعادل در برابر چین بدون ایفای نقش نماینده ایالات متحده و حفظ دکترین استقلال استراتژیک در جهانی چندقطبی منعکس نمود.

نگاهی دقیق‌تر به بیست و پنجمین اجلاس سازمان همکاری شانگهای در تیانجین، نشانه‌ها و سیگنال‌هایی را آشکار می‌کند که می‌توانستند نارضایتی ترامپ از نقش برجسته هند در این اجلاس به ویژه تمایل دهلی نو برای تعامل با رقبای واشنگتن در مجمعی که تحت سلطه چین و روسیه است، را تشدید کنند.

اولین نشانه این که نشست تیانجین تأکید زیادی بر ایجاد کریدور‌های انرژی و حمل‌و‌نقل جایگزین با مشارکت ایران، روسیه و چین داشت - چارچوبی که پروژه چابهار هند و ارتباط آن با کریدور حمل‌و‌نقل بین‌المللی شمال-جنوب به طور طبیعی در آن جای می‌گیرد- و اهرم ایالات متحده را تضعیف می‌کند. از نظر ترامپ این به معنای تقویت جایگزین‌هایی برای مسیر‌های تجاری هند-اقیانوسیه تحت حمایت ایالات متحده بوده و حضور هند در کنار چین، روسیه و ایران، نشان‌دهنده تمایل به مشارکت در ابتکاراتی بود که مسیر‌های تحت سلطه ایالات متحده و فشار تحریم‌ها را دور می‌زند. واشنگتن با هدف قرار دادن چابهار بلافاصله پس از نشست تیانجین در واقع پیامی را ارسال کرده است مبنی بر این که ادغام عمیق‌تر هند با ساختار‌های اوراسیایی مانند سازمان همکاری شانگهای برای دهلی نو هزینه‌بر خواهد بود.

دومین سیگنال در دیپلماسی انرژی روسیه نهفته است، زیرا اجلاس سازمان همکاری شانگهای با تبلیغ مسکو از پروژه خط لوله قدرت سیبری۲ همزمان شد و مشارکت هند در این اجلاس همراه با تلاش‌های روسیه برای پیشبرد این پیوند عظیم انرژی بین روسیه و چین، این تصور را تقویت کرد که دهلی نو مایل به تعامل با یک نظم انرژی اوراسیایی خارج از کنترل ایالات متحده است. اگرچه هند مستقیماً در خط لوله قدرت سیبری۲ - که قرار است سالانه تا ۵۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را از سیبری غربی از طریق مغولستان به شمال چین منتقل کند - مشارکت ندارد، اما اهمیت ژئوپلیتیکی آن برای دهلی نو غیرقابل انکار است. این خط لوله یک بلوک انرژی در اوراسیا را که رقیب تامین‌کنندگان متحد ایالات متحده در بازار گاز طبیعی مایع "ال ان جی" هند و اقیانوسیه است، تثبیت می‌کند و در عین حال می‌تواند مسیر‌هایی را برای هند جهت تعامل غیرمستقیم از طریق کریدور‌های حمل‌و‌نقل زمینی یا ترتیبات مبادله انرژی باز کند و دهلی نو را بیشتر در پویایی نظم انرژی در حال تحول اوراسیا قرار دهد.

مشارکت هند در تیانجین و همپوشانی آن با بحث‌ها در مورد قدرت سیبری۲، علاقه این کشور را به حفظ سهم خود در این ابتکارات انرژی اوراسیایی برجسته کرد. دهلی نو با قرار گرفتن در کنار روسیه و چین، عزم خود را برای عدم اجازه دادن به ایالات متحده برای دیکته کردن دسترسی به مسیر‌های حیاتی انرژی نشان داد. با توجه به اینکه طرح قدرت سیبری۲ روی میز بوده، احتمالاً ترامپ از این بیم داشته که هند در نهایت با شبکه‌های انرژی روسیه و چین همسو شده و تقاضا برای گاز طبیعی مایع از آمریکا را کاهش دهد؛ و سوم این که هند از بستر سازمان همکاری شانگهای برای نشان دادن عادی‌سازی محتاطانه با چین استفاده کرد. این اقدام به عنوان تضعیف تلاش‌های واشنگتن برای حفظ هماهنگی کامل دهلی نو با اتحاد چهارگانه (ایالات متحده-هند-ژاپن-استرالیا) در استراتژی هند و اقیانوسیه تلقی شد. ترامپ می‌خواست هند به عنوان وزنه تعادل در برابر پکن به طور محکم در اتحاد چهارگانه قرار گیرد نه اینکه در چارچوب سازمان همکاری شانگهای به دنبال تنش‌زدایی با چین باشد؛ بنابراین واشنگتن انعطاف‌پذیری هند در تیانجین نسبت به پکن را چالشی مستقیم برای چشم‌انداز هند و اقیانوسیه قلمداد کرد.

ترامپ با حذف معافیت تحریم‌های سال ۲۰۱۸ برای پروژه چابهار هند، تلاش کرد روابط هند و ایران را پیچیده‌تر کند و چشم‌انداز ایجاد یک کریدور زمینی که منابع انرژی روسیه و ایران را به همسایگان گسترده‌تر هند متصل می‌کند، تضعیف نماید. این اقدام بخشی از استراتژی گسترده‌تر او برای فشار بر دهلی نو برای کاهش وابستگی به مسیر‌های اوراسیا و خرید انرژی بیشتر از ایالات متحده بود. با توجه به پیمان دفاعی اخیر عربستان سعودی و پاکستان - که مورد استقبال فرماندهی مرکزی ایالات متحده قرار گرفته است - اقدام واشنگتن برای تحریم تعامل هند با ایران را می‌توان گامی حساب‌شده در چارچوب یک استراتژی مهارگسترده‌تر دانست. محدود کردن دسترسی هند به سرزمین‌های وسیع اوراسیا که می‌توانست عمق استراتژیک برای آن فراهم کند، می‌تواند دهلی نو را در مرز‌های ژئوپلیتیکی شبه قاره آسیای جنوبی محصور نماید.

تصمیم ترامپ برای پایان دادن به معافیت تحریم‌های چابهار چیزی بیش از یک اقدام تنبیهی علیه ایران بوده و این اقدام هشداری به دهلی نو در مورد هزینه‌های گرایش به سمت نظم اوراسیا به رهبری روسیه، چین و ایران در نظر گرفته شده است. با این حال تلاش موازی هند برای برقراری ارتباط با اتحادیه اروپا، ژاپن و مشارکت مداوم آن در ائتلاف چهارجانبه نشان می‌دهد که این کشور حاضر نیست استقلال استراتژیک خود را برای همسویی با هر بلوک واحدی فدا کند. هند ضمن محکوم کردن تحریم‌های ایالات متحده به عنوان ناعادلانه بودن این اقدام و تأکید مجدد بر حق خود برای دنبال کردن استقلال استراتژیک، همزمان تلاش‌های خود را برای کاهش وابستگی به بازار‌های آمریکا تسریع کرده است. در اوایل سپتامبر هند و اتحادیه اروپا دور دیگری از مذاکرات تجارت آزاد را در بروکسل به پایان رساندند و هر دو طرف ابراز اطمینان کردند که تا پایان سال به یک توافق بلندمدت دست خواهند یافت. در عین حال نارندرا مودی، نخست وزیر مذاکراتی را با ژاپن در مورد گسترش کریدور صنعتی دهلی-بمبئی پیش برده است که باعث تنوع بیشتر مشارکت‌های اقتصادی هند می‌شود.

در نهایت، تجربه چابهار نشان می‌دهد که استقلال استراتژیک هند در عصر چندقطبی به‌طور مداوم در معرض آزمون قرار خواهد گرفت. دهلی نو باید میان فشار تحریم‌های ایالات متحده، فرصت‌های انرژی و حمل‌ونقل در اوراسیا و ضرورت تنوع‌بخشی به روابط با اروپا و شرق آسیا تعادل برقرار کند. اگر هند موفق شود این مسیر باریک را طی کند، می‌تواند جایگاه خود را به‌عنوان یک قدرت میانی با توانایی شکل‌دهی به معادلات جهانی تثبیت کند. در غیر این صورت خطر فروکاستن نقش آن به یک بازیگر وابسته به یکی از بلوک‌های قدرت همچنان باقی خواهد ماند. چابهار، بیش از آن‌که یک بندر باشد، آزمونی برای هنر هند در هدایت میان قطب‌های متعارض نظم نوین جهانی است.

از تیانجین تا چابهار، اقدامات اخیر هند هنر دشوار ایجاد تعادل ژئوپلیتیکی در اوراسیا را برجسته می‌کند. حقیقت وسیع‌تر این است که هند نه به‌عنوان یک متحد تابع، بلکه به‌عنوان یک قطب نوظهور در نظم چندقطبی، میان سیستم‌های کریدوری رقیب و رقابت‌های قدرت‌های بزرگ حرکت می‌کند تا جایگاه خود را در نظم جهانیِ در حال تحول تضمین نماید.

شهره پولاب- دکتری جغرافیای سیاسی و پژوهشگر روابط بین‌الملل

ارسال نظرات
آخرین اخبار