۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۰

آیا جنگ تجاری ایالات متحده و چین تمام شده است؟

مقامات ارشد ایالات متحده و چین در روز‌های دهم تا دوازدهم ماه می ۲۰۲۵ در ژنو در راستای کاهش احتمالی تنش‌ها در جنگ تجاری ناشی از تعرفه‌های سنگین دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده به گفت‌و‌گو پرداختند. جلسات ژنو اولین تعاملات رو در رو بین مقامات ارشد اقتصادی ایالات متحده و چین از زمان بازگشت ترامپ به عرصه قدرت و آغاز یک حمله تعرفه جهانی و اعمال عوارض سنگین بر چین بود. دیدار هه لیفنگ، “He Lifeng” معاون نخست وزیر که رهبری مذاکرات را از طرف چینی بر عهده داشت با اسکات بسنت، “Scott Bessent” وزیر خزانه‌داری ایالات متحده و جیمیسون گریر”Jamieson Greer”، نماینده تجاری ایالات متحده پس از آن انجام شد که اختلاف تعرفه‌ها نزدیک به ۶۰۰ میلیارد دلار تجارت دو طرفه را به بن‌بست رسانده، زنجیره‌های تأمین را مختل کرده و ترس از رکود تورمی را برانگیخته بود.
کد خبر: ۱۰۳۱۶۹

آیا جنگ تجاری ایالات متحده و چین تمام شده است؟

 

مانا: ایالات متحده و چین در مذاکرات ژنو توافق کردند که از ۱۴ ماه می‌ به مدت ۹۰ روز تعرفه‌های متقابل به طور موقت کاهش داده شود. بر اساس این توافق ایالات متحده تعرفه‌های اضافی اعمال شده بر واردات چین در آوریل امسال را از ۱۴۵ درصد به ۳۰ درصد کاهش خواهد داد و عوارض چین بر واردات ایالات متحده نیز از ۱۲۵ درصد به ۱۰ درصد تقلیل می‌یابد.

ترامپ در ۲ آوریل ۲۰۲۵ میلادی، با اشاره به "وضعیت اضطراری ملی" ناشی از شیوه‌های ناعادلانه تجارت خارجی، تعرفه‌های گسترده‌ای را بر شرکای تجاری جهانی اعلام کرده بود. ترامپ در اقداماتی یک "تعرفه حداقل پایه" جهانی ۱۰درصدی بر تمام کالا‌های وارداتی به همراه تعرفه‌های بالاتر برای بزرگترین شرکای تجاری ایالات متحده را در نظر گرفته بود.

ترامپ در ۹ آوریل ۲۰۲۵ میلادی، با افزایش فوری عوارض ایالات متحده بر واردات چین به میزان ۱۲۵ درصد علاوه بر نرخ ۲۰ درصدی که قبلاً بر کالا‌های وارداتی از چین اعمال کرده بود، چین را با نرخ تعرفه ۱۴۵ درصد بر تمام صادرات به ایالات متحده رو‌به‌رو کرد. این امر پس از آن صورت گرفت که چین عنوان کرده بود که از ۱۰ آوریل تعرفه ۸۴ درصدی را بر کالا‌های آمریکایی اعمال خواهد کرد و در جنگ تجاری با آمریکا تا پایان مبارزه خواهد ایستاد. تصویر بزرگ‌تر از واکنش‌های تلافی‌جویانه نشان می‌دهد که دو قدرت اقتصادی در یک جنگ تعرفه‌ای  گرفتار شده‌اند و پرسشی که در ذهن متبادر می‌شود این است که کدامیک برنده این نبرد خواهند بود.

چین بزرگترین صادر کننده کالا به ایالات متحده بوده و مازاد تجاری چین با آمریکا بسیار زیاد و مداوم است. ایالات متحده در حالی که در سال گذشته ۵۸۲ میلیارد دلار کالا از چین وارد کرده، تنها ۱۴۳ میلیارد دلار صادرات به چین داشته است که موجب شکایت ترامپ از میزان کسری تجاری در تبادل کالا‌ها با چین شده است. ترامپ در سیاست‌های تجاری خود این فرضیه اساسی را مدنظر دارد که اگر آمریکا با کشور دیگری کسری تجاری داشته باشد، بدین معناست که عملاً به آن کشور یارانه می‌دهد؛ بنابراین وقتی ایالات متحده میلیارد‌ها دلار در تجارت با هر کشوری که با آن تجارت می‌کند، از دست می‌دهد، جنگ‌های تجاری خوب و پیروزی در آنها آسان است. این استدلال تجارت را یک بازی با حاصل جمع صفر در نظر می‌گیرد که در آن فروشندگان برنده و خریداران بازنده هستند. ترامپ تصور دارد که آمریکا می‌تواند به راحتی در جنگ تجاری با چین که مازاد تجاری زیادی با ایالات متحده دارد، پیروز شود.

بدون شک تعرفه‌های ترامپ بر اقتصاد چین فشار وارد خواهد کرد در عین حالی که افزایش تعرفه‌ها علیه چین تضعیف پایه‌های روابط پایدار بین دو اقتصاد بزرگ جهان را نیز به همراه دارد و در سایه جنگ تجاری پکن– واشنگتن پتانسیل اختلال در جریان تجارت جهانی افزایش می‌یابد. سازمان تجارت جهانی تخمین زده است که صادرات چین به ایالات متحده که در سال گذشته ۴۴۰ میلیارد دلار ارزش داشته، در صورت تداوم تعرفه‌ها در سال جاری ۷۷ درصد کاهش یابد.

چین خواهان این جنگ تجاری نبوده و آن را نقض حقوق و منافع چین دانسته و قاطعیت خود را در سیاست‌های تلافی جویانه در قبال سیاست‌های طرف آمریکایی اعلام داشته است. چین در اقداماتی در پاسخ به تعرفه‌های ایالات متحده، با اعمال تعرفه ۱۲۵ درصد بر کالا‌های آمریکایی و محدود کردن صادرات مواد معدنی کمیاب حیاتی که برای صنایع مختلف فناوری پیشرفته ضروری هستند، واکنش نشان داده است. در این شرایط محدودیت‌های صادراتی چین موجب کاهش تأمین مواد معدنی حیاتی مورد نیاز ایالات متحده برای سلاح، سیستم‌های الکترونیکی و کالا‌های مصرفی شده است.

چین همچنین ۱۵ شرکت آمریکایی را در فهرست کنترل صادرات خود قرار داده است که شرکت‌های چینی را از تأمین فنّاوری‌های دوگانه برای شرکت‌های آمریکایی منع می‌کند و ۱۰ شرکت آمریکایی را نیز در فهرست نهاد‌های غیرقابل اعتماد خود آورده است.

بخشی از اقدامات متقابل چین در برابر تعرفه‌های ترامپ، اعلام مالیات واردات ۱۵ درصدی برای زغال سنگ و گاز طبیعی مایع ال ان جی (LNG) ایالات متحده و تعرفه ۱۰ درصدی برای نفت خام بوده است. پاسخ پکن به این معنی بوده که شرکت‌هایی که می‌خواهند سوخت‌های فسیلی را از ایالات متحده وارد کنند، باید برای انجام این کار مالیات بپردازند.

بر اساس این سیاست‌ها پیش‌بینی شده است که رشد اقتصادی چین در سال ۲۰۲۵ میلادی کاهش یابد و بانک کارگزاری و سرمایه‌گذاری نومورای ژاپن هشدار داده است که جنگ تجاری می‌تواند تا ۱۶ میلیون شغل را در چین از بین ببرد.

شرایط تداوم تعرفه‌های ۱۴۵ درصدی ایالات متحده، چین را به سوی مقاصد تجاری جایگزین با هزینه‌های کمتر سوق می‌دهد و افزایش صادرات چین به کشور‌هایی مانند ویتنام و تایلند گویای یک واکنش سریع در برابر ایالات متحده است. تولیدکنندگان چینی که بازار مورد هدفشان ایالات متحده بوده، کشور‌های آسه‌آن “ASEAN” را گزینه مناسبی در شرایط بحرانی پیش آمده می‌یابند. در ماه آوریل، چین با تغییر مسیر جریان‌های تجاری به سوی منطقه هند-اقیانوسیه و اروپا، عمدتاً به اندونزی، تایلند و ویتنام، توانسته صادرات خود را ۸.۱ درصد افزایش دهد تا وابستگی کمتری به بازار‌های ایالات متحده داشته باشد.

قابل ذکر است که اقتصاد چین یک مزیت اساسی نسبت به اقتصاد ایالات متحده دارد که کالا‌های مصرفی و صنعتی با ارزش افزوده‌ای را به آمریکا صادر می‌کند که ایالات متحده به سختی می‌تواند آنها را در مقیاس وسیع از بازار‌های دیگر تهیه کند. این در حالیست که چین عمدتاً محصولات کشاورزی و مواد اولیه‌ای را از ایالات متحده وارد می‌کند که در یافتن منابع جایگزین برای آن‌ها از انعطاف‌پذیری بیشتری برخوردار است و این امر می‌تواند هرگونه تأثیر تورمی بر اقتصاد چین را محدود نماید. این جریان در مورد ایالات متحده به گونه دیگری است چنانچه کاهش ۳۵ درصدی حجم حمل‌و‌نقل از بنادر چین به کالیفرنیا که با کاهش موجودی شرکت‌های امریکایی و کمبود کالا‌ها و قطعات همراه می‌شود، بالطبع می‌تواند منجر به افزایش قیمت‌ها و کاهش مصرف شود که نتیجه آن رکود اقتصادی شود.

در نتیجه توافق ژنو، ایالات متحده در مواجهه با رکود اقتصادی احتمالی حاصل از یک جنگ تجاری بر شرکت‌هایی که در معرض بی‌ثباتی اقتصادی و بی اعتمادی نسبت به سرمایه‌گذاری در کارخانه‌ها و توسعه قرار داشتند، از مخرب‌ترین تعرفه‌های خود علیه چین عقب‌نشینی کرد و با اعلام این خبر که جنگ تجاری متوقف خواهد شد، ارزش یوان چین به بالاترین حد خود در شش ماه گذشته رسید.

حتی اگر توافق ژنو را یک آتش‌بس دائمی قلمداد نماییم که بر اساس آن تعرفه‌های اضافی را به مدت ۹۰ روز متوقف خواهند شد و چین نیز به نوبه خود، تعرفه‌های تلافی‌جویانه خود علیه ایالات متحده را به حالت تعلیق درآورده است، اما کماکان تعرفه‌ها را به طور قابل توجهی بالاتر از سال گذشته نگه می‌دارد و در حالی که میانگین تعرفه‌ها برای اکثر کشور‌ها بین ۸ تا ۱۴ درصد است، چین با تعرفه‌هایی بسیار بالاتر از اکثر کشور‌های دیگر (حدود ۴۰ درصد) مواجه است. این امر گویای آن است که این توافق اگر چه یک دستاورد غیرمنتظره در مذاکرات تعرفه‌ای چین و ایالات متحده است، اما به معنای حل تضاد‌های ساختاری بین چین و ایالات متحده نبوده و همچنین به این معنی نیست که در آینده هیچ اصطکاک و اختلاف جدی بین چین و ایالات متحده وجود نخواهد داشت.

ترامپ پس از توافق ژنو برای توقف جنگ تجاری رو به وخامت که اقتصاد جهانی را در تهدید فروپاشی قرار می‌داد، با کاهش ۱۱۵ درصدی تعرفه‌ها، از بازنشانی کامل روابط بین چین و ایالات متحده استقبال کرد. ترامپ با برداشتن موانع تجاری علیه چین، اگرچه این تصور را ایجاد می‌نماید که جنگ تجاری میان پکن و واشنگتن پایان یافته، اما اگر به مسائل عمیق‌تری مانند محدودیت‌های تجاری به ویژه در زمینه نیمه‌هادی‌ها، هوش مصنوعی و سایر حوزه‌های حساس و همچنین جریان سرمایه رسیدگی نشود، آتش جنگ تجاری می‌تواند بار دیگر شعله‌ور شود. به نظر می‌رسد آتش‌بس ژنو محصول مشترکی بوده که نتوانسته میان برنده و بازنده مرزی ایجاد نماید و این مکث تاکتیکی از سوی پکن و واشنگتن کماکان دارای بار تبدیل شدن به یک جدایی بلندمدت‌تر است که با بی‌اعتمادی اساسی دو طرف می‌تواند به واگرایی استراتژیک دو قدرت بینجامد.

شهره پولاب- دکتری جغرافیای سیاسی و پژوهشگر روابط بین‌الملل

ارسال نظرات
آخرین اخبار