مانا- ارزش این توافقنامه حدود ۶.۱ میلیارد دلار برآورد شده است که آن را به یکی از بزرگترین قراردادهای صادراتی فنلاند و در عین حال بزرگترین توافق برای ساخت یخشکنها در سالهای اخیر تبدیل میکند.
این تفاهمنامه را میتوان نماد ظهور محور جدید واشنگتن–هلسینکی در شمالگان دانست که فراتر از یک همکاری صنعتی، تثبیت حضور ژئوپلیتیکی ایالات متحده و غرب را در منطقه قطب شمال در نظر دارد که از چند محور میتوان بدان پرداخت:
واقع گرایی در مورد ظرفیت ساخت کشتی توسط فنلاند نشان دهنده این است که قطب شمال برای ترامپ که میخواهد با ناوگان یخشکن روسیه برابری کند یک موضوع استراتژیک کلیدی است. روسیه تاکنون ناوگانی با بیش از ۴۰ فروند یخشکن فعال از جمله چند یخشکن هستهای در اختیار دارد. این در حالی است که ایالات متحده تنها سه یخشکن قطبی فعال دارد که یکی از آنها با نام ستاره قطبی (Polar Star) تنها یخشکن سنگین واقعی است که با ۴۹ سال قدمت هنوز مشغول به کار است.
نه تنها روسیه بلکه چین نیز حضور خود را در قطب شمال افزایش داده و با طرح جاده ابریشم قطبی در پی نفوذ اقتصادی در شمالگان است. اگرچه چین یک کشور قطبی نیست، اما همچنان توانسته در ساخت قابلیتهای یخشکن از واشنگتن پیشی بگیرد که نشانه روشنی از جاهطلبی پکن برای گسترش نفوذ در قطب شمال است. مشاهده کشتیهای تحقیقاتی چینی در سواحل آلاسکا و آبهای قطب شمال آمریکا میتواند به منظور مطالعه در اندازه و شکل فلات قاره جهت مطرح شدن ادعاهای جدید در مورد قلمرو قطب شمال تلقی شود. گارد ساحلی ایالات متحده که تنها نماینده حضور سطحی ایالات متحده در قطب شمال است، بارها نسبت به فعالیت کشتیهای تحقیقاتی چینی در سواحل آلاسکا و آبهای قطب شمال آمریکا در اقیانوس منجمد شمالی که در محدوده حاکمیت یا صلاحیت ایالات متحده قرار دارند، هشدار داده است. گارد ساحلی ایالات متحده، در چارچوب همکاری نزدیک با فرماندهی شمالی و مقامات ایالت آلاسکا، بهصورت پیوسته حضور و فعالیت کشتیهای خارجی را در آبها و محدودههای مجاور رصد کرده و از طریق کنترل، حفاظت و دفاع از مرزهای شمالی و خطوط کشتیرانی قطب شمال، نقش محوری در صیانت از حاکمیت و منافع ملی ایالات متحده ایفا میکند. دسترسی به این اهداف محافظتی و پایش کشتیها نیاز مبرم به یخشکنهای بیشتر برای گارد ساحلی را آشکار میسازد.
تفاهمنامه واشنگتن و هلسینکی نمادی از احیای محور صنعتی میان اروپا و آمریکا است. فنلاند بهعنوان یکی از کشورهای پیشرو در فناوری ساخت کشتیهای یخشکن میتواند قابلیتهای فنی لازم برای نوسازی ناوگان آمریکا را فراهم کند. انتقال فناوری ساخت یخشکن از فنلاند به ایالات متحده بخشی از استراتژی واشنگتن برای بازگرداندن برتری صنعتی غرب و کاهش وابستگی به صنایع دریایی چین محسوب میشود. شرکتهای کشتی سازی فنلاندی مانند Aker Arctic و Meyer Turku نقش اصلی را در طراحی و انتقال دانش فنی دارند و همکاری آنها زمینهساز ایجاد زنجیره تأمین جدیدی از تورکو تا سیاتل شده است که نشانگر پیوند صنعتی و فناوری میان دو سوی اقیانوس اطلس خواهد بود. این توافق در واقع پاسخی صنعتی به برتری چین است و آغاز دورهای از ژئواکونومی قطبی به شمار میرود که در آن رقابت قدرتها از عرصه نظامی فراتر رفته و به حوزه فناوری، تولید و استقلال صنعتی گسترش یافته است.
در مجموع تفاهمنامه واشنگتن- هلسینکی آغاز یک بازتعریف صنعتی در جهان غرب است که هرچند در ظاهر اقتصادی، اما در باطن بخشی از استراتژی بازدارندگی علیه نفوذ شرقی است که حضور و نقش آفرینی ایالات متحده و متحدان غربی در شمالگان را ارتقا میدهد. بدینترتیب میتوان گفت که همکاری واشنگتن و هلسینکی سرآغاز دورهای تازه از نظم ژئوپلیتیکی شمالگان خواهد بود که بر پایه فناوری، امنیت و حضور دائمی قدرتهای غربی استوار است.
شهره پولاب- دکتری جغرافیای سیاسی و پژوهشگر روابط بینالملل