پیشینه تاریخی
این کریدور در حاشیه اجلاس G ۲۰ در دهلی نو در سال ۲۰۲۳ راه اندازی شد. ایالات متحده، هند، عربستان، امارات و اتحادیه اروپا تفاهم نامه اولیه این کریدور را امضا کردند. رهبران جهان، مانند نارندرا مودی و جو بایدن، آن را سرمایهگذاری تحول آفرین برای «زیرساختهای پایدار و مقاوم و آیندهای بهتر» نامیدند. طرح اولیه برای IMEC شامل یک مسیر دریایی شرقی از هند به شبه جزیره عربستان، شبکه راه آهن در سراسر شورای همکاری خلیج فارس و کریدور شمالی از طریق اردن و اسرائیل به اروپا بود.
به موازات IMEC، پروژههای ارتباطی دیگری مانند کریدور شمال-جنوب هند از طریق روسیه و ایران وجود دارد، اما رویکرد چندجانبه و ارتباط مستقیم IMEC بین اقیانوس هند و اروپا، اهمیت راهبردی به آن بخشیده است.
پیشرفت متوقفشده
باوجود هیاهوی اولیه، IMEC خیلی زود با توفانی از بیثباتی مواجه و ظرف چند هفته پس از راهاندازی، غرب آسیا درگیر جنگ شد. حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و درگیریهای پس از آن، اشتیاق این پروژه را که اساساً مبتنی بر همکاری منطقهای بود، کاهش داد. شرکای عرب تمایلی به گسترش کریدوری با حضور اسرائیل نداشتند و اقدامات دیپلماتیک و فنی را به تعویق انداختند. همچنین، دولت بایدن تمرکز خود را از این پروژه تغییر و جلسه پیگیری آن هرگز محقق نشد.
در نتیجه همه این بیثباتیها، تلاشهای این پروژه تقریباً تا سال ۲۰۲۴ متوقف شد. البته در اواخر سال ۲۰۲۴ امیدها زنده شد، زیرا آتشبس موقت اسرائیل و حماس و تغییرات رهبری در واشنگتن زمینه را برای از سرگیری مجدد فراهم کرد. اما فروپاشی آتشبس، دوباره چالشهای جدیدی را برای این کریدور ایجاد کرد و تجدید خصومتها بر همکاری سیاسی بین ذینفعان کلیدی تأثیر گذاشت.
تغییر بازی در کاخ سفید
بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده در ژانویه ۲۰۲۵، کاتالیزوری برای IMEC بوده است. بهطوریکه، ظرف چند روز پس از مراسم تحلیف او، تیم ترامپ با مقامات هندی رایزنی داشتند. ترامپ از این پروژه تمجید و آن را «یکی از بزرگترین مسیرهای تجاری تاریخ» نامید.
همچنین، ایالات متحده و هند متعهد شدند که گروه«I2U2» را در مباحث مربوط به کریدور بگنجانند. این گروه شامل هند، اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالات متحده است که بر سرمایهگذاریهای مشترک در زیرساختها، امنیت غذایی، فناوری و انرژی تمرکز دارد. چنین تعهداتی نشان دهنده تغییر قابل توجهی در روند کار بوده و عملاً IMEC را دوباره در دستور کار راهبردی واشنگتن قرار میدهد.
البته، سبک و محاسبات راهبردی ترامپ رویکرد او در مورد احیای IMEC را شکل میدهد. ترامپ معمولاً از رویکرد ترکیبی شامل زور و مشوق برای جلب نظر ذینفعان استفاده میکند. برخلاف برخی از ابتکارات کمکهای خارجی، این کریدور برای ترامپ جذاب است، زیرا نیازی به تأمین مالی گسترده از سوی ایالات متحده ندارد. کشورهای حوزه خلیج فارس، هند و سایر کشورها به احتمال زیاد این پروژه را تأمین مالی میکنند.
در مقابل، شرکتهای آمریکایی آماده عقد قراداد برای ساخت زیرساختهای IMEC هستند. این امر با سیاست «اول آمریکا» ترامپ همسو است که IMEC را به ابزاری برای نفوذ ایالات متحده بدون هزینههای سنگین تبدیل میکند. علاوه بر این، ترامپ IMEC را فرصتی برای غلبه راهبردی بر طرح کمربند و جاده چین و گسترش توافقنامه ابراهیم میداند.
بازیگران کلیدی و ذینفعان
هند: این کشور در واقع نیروی محرکه IMEC است و کریدور را به عنوان یک عامل تغییردهنده بازی برای اتصال جهانی و جاه طلبیهای اقتصادی خود میبیند. برای دهلی، این کریدور یک مسیر تجاری طولانی مدت به سمت غرب را فراهم میکند که از پاکستان رقیب و افغانستان بیثبات عبور کرده و عملاً «حق وتوی پاکستان» در مورد دسترسی زمینی هند به اروپا را از بین میبرد. نخست وزیر هند، مودی، IMEC را در اولویت اصلی قرار داده و آن را به عنوان «کریدور صلح» به تصویر کشیده است.
ایالات متحده: واشنگتن IMEC را به عنوان یک فرصت راهبردی و ابزار ژئوپلیتیکی میبیند. در دوران ریاست جمهوری ترامپ، واشنگتن با ارائه مسیرهای تجاری جایگزین، برای مقابله با نفوذ چین و کاهش بار امنیتی ایالات متحده در مناطقی مانند دریای سرخ، بر این کریدور تمرکز بیشتری دارد. از نظر سیاسی، ایالات متحده IMEC را در راستای ایجاد ثبات در خاورمیانه از طریق ادغام اقتصادی و مکمل ابتکاراتی مانند توافقنامههای ابراهیم در نظر میگیرد.
عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس: شرکای خاورمیانهای ایالات متحده مانند عربستان و امارات متحده عربی، IMEC را فرصتی برای تنوع اقتصادی و تعادل ژئوپلیتیکی میدانند. ریاض و ابوظبی علاقهمند به تبدیل شدن به قطبهای ترانزیت مهم بین آسیا و اروپا هستند و با چشمانداز ۲۰۳۰ خود برای تنوع بخشیدن به اقتصادهای خود فراتر از وابستگی به نفت، همسو هستند. کشورهای حوزه خلیج فارس IMEC را به عنوان یک ابتکار ضد چینی در نظر نمیگیرند. در مقابل، آنها یک رویکرد چندجانبه اتخاذ کرده و از پروژههای مورد حمایت غرب مانند IMEC استقبال میکنند و همزمان به تعامل با طرح یک کمربند، یک جاده چین ادامه میدهند.
رژیم صهیونیستی: برای اسرائیل، این کریدور مزایای اقتصادی و اعتبار راهبردی در روابط با کشورهای عربی و هند را به همراه دارد. نخست وزیر این رژیم، نتانیاهو، آن را به عنوان «بزرگترین پروژه همکاری در تاریخ» ستوده است. اما درگیری اخیر اسرائیل و حماس یکی از دلایل اصلی توقف این پروژه است. آتش بس کوتاه مدت به طور موقت انگیزه برای این پروژه را احیا کرد، اما نقض آتش بس توسط اسرائیل منجر به خصومتهای جدید شد که فضای منطقه را بیش از پیش بیثبات کرد. فروپاشی آتش بس اعتماد بین اسرائیل و کشورهای عربی را از بین برده و توجیه تعامل کشورهای عربی با اسرائیل تحت IMEC را دشوارتر کرده است.
تهدیدها
مسیر IMEC از منطقهای با حساسیت سیاسی عبور میکند و موفقیت آن به ثبات منطقهای بستگی دارد و تداوم هرگونه درگیری آینده آن را با چالش مواجه میکند. باید توجه داشت که زیرساختهای حیاتی مانند راهآهن، خطوط لوله و کابلها اهداف آسیبپذیر هستند و نیاز به امنیت و نظارت جامع دارند.
این کریدور به سرمایهگذاریهای عظیم زیرساختی نیاز دارد، با این حال هنوز مشخص نیست که چه کشور یا نهادی از میان اعضا مسئولیت اصلی مالی را بر عهده خواهد گرفت.
کریدور هند-خلیج فارس- اروپا به حمایت سیاسی پایدار در چندین کشور نیاز دارد و هرگونه تغییر رهبری میتواند بر پروژه تأثیر بگذارد.
نتیجهگیری
احیای IMEC در پی بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، نشان میدهد که چگونه تغییرات سیاسی میتواند ابتکارات بینالمللی را بازتعریف کنند. اهمیت راهبردی این کریدور به عنوان جایگزینی برای کانال سوئز و طرح کمربند و جاده، و همچنین پلی برای اتصال شرکای ایالات متحده، آن را به امری فراتر از یک پروژه زیرساختی تبدیل میکند. ماههای آینده برای این پروژه بسیار حیاتی خواهد بود. شرکا احتمالاً در سال ۲۰۲۵ با یکدیگر ملاقات کرده و ابتکارات جدید IMEC را اعلام خواهند کرد. البته، هرگونه بازگشت به خصومتهای منطقهای یا کاهش حمایت سیاسی میتواند به سرعت IMEC را دوباره در برزخ قرار دهد.