مینا خانزاده- کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
بنادر جابهجایی کالاها و خدمات را بین بازارها تسهیل میکنند، هزینههای حملونقل را کاهش و کارایی را افزایش میدهند. داشتن سهم از بنادر مختلف در سایر کشورها میتواند به افزایش حجم محصولات صادراتی و ادغام در زنجیرههای ارزش منطقهای کمک کند. از اینرو دولتها مایل به سرمایهگذاری در بنادر سایر کشورها هستند که این سرمایهگذاری با انگیزههای مختلفی انجام میشود. یکی از مهمترین انگیزهها، افزایش تجارت و ایجاد ارتباطات عمیق اقتصادی است. به طور مثال کشور چین بر اساس طرح تریلیون دلاری "یک کمربند و جاده" طرحی که در سال ۲۰۱۳ میلادی برای تقویت تجارت و اتصال در آسیا، آفریقا، اروپا و فراتر از آن اعلام شد، به طور قابلتوجهی سرمایهگذاریهای جهانی خود را بهویژه در زیرساختهای دریایی افزایش داده است. شرکتهای چینی پیشگام مانند Cosco Shipping Ports و China Merchants Port Holdings برای به دست آوردن سهام یا امضاء قراردادهایی برای ساخت پایانهها در بنادر خارج از کشور تلاش میکنند. به عبارت سادهتر چین برای تکمیل پازل ابتکارِ خود و انجام هرچه مؤثرتر آن، به سرمایهگذاریهای راهبردی در بنادر مختلف دست مییازد.
ایران نیز در بنادر کشورهای مختلف به سرمایهگذاری اقدام کرده است. بندر سالیانکا یکی از آنهاست که حدوداً ۵۳ درصد از مالکیت آن در اختیار گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران است. این بندر در ۵۰ کیلومتری شمال خزر و در خاک روسیه (منطقه اقتصادی استان آستراخان) واقع شده و از طریق رودخانه ولگا به دریاچه خزر متصل میشود. بندر سالیانکا با توجه به موقعیتی که دارد، میتواند نقش ارزشمندی در اتصال روسیه توسط ایران به هند و سایر کشورها (تقویت کریدور شمال – جنوب) و اتصال ایران از طریق روسیه به دریای سیاه داشته باشد. همچنین به عنوان پتانسیلهای این بندر میتوان به وجود اسکله ۷۵۰ متری، داشتن توان تخلیه و بارگیری ۵ کشتی به طور همزمان، دارا بودن ظرفیتی به میزان نیم میلیون تن تخلیه و بارگیری در طول سال، داشتن خط آهن به طول چهار هزار متر شامل شش خط ریل و واگنهای حمل غلات، انبارها و سیلوهای مختلف اشاره کرد. طبق آمار، کالاهایی که از روسیه به ایران از طریق این بندر وارد میشود شامل غلات، چوب، روغن و دانههای روغنی، ذرت، گوشت قرمز، تجهیزات و خدمات است (اما به طور کلی میتوان گفت که مهمترین تجهیزات موجود در این بندر مناسب برای صادرات غلات و چوب است) و کالاهایی که از ایران به روسیه صادر میگردد نیز متشکل از میوه و خشکبار، سبزیجات، سیمان، محصولات غذایی فرآوری شده، پارچه و سرامیک است.
با همه موارد ذکر شده اما، آمارها حاکی از آن است که ظرفیتها و زیرساختهای این بندر در حال حاضر بیشتر برای واردات محصولات از روسیه به ایران استفاده میشود تا صادرات محصولات ایران به روسیه، ثانیاً سهم این بندر نسبت به سایر مبادی صادراتی محصولات ایرانی به روسیه فعلاً کمتر است. البته توسعه اخیر زیرساختها توسط گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی در راستای کمک به توسعه صادرات ایران به روسیه امیدوارکننده است. علیرغم همه این امیدواریها، باتوجه به اینکه اولین محموله تراتزیتی که به صورت آزمایشی از روسیه به هند (از طریق ایران) صادر شد، دو کانتینر حاوی لمینت چوب بود سؤالات بسیاری به ذهن متبادر میکند؛ آیا ایران از این بندر به صورت راهبردی و برای تعمیق روابط تجاری با کشورهایی، چون روسیه و هند استفاده میکند؟ چوب به عنوان اولین محصول صادراتی روسیه به هند از طریق ایران چقدر میتواند به عمیقسازی روابط کمک کند؟ بهترین استفاده از این بندر نسبت به نیازها و پتانسیلهای ایران چیست؟ آیا ایران برنامهای برای استفاده از این بندر برای دستیابی به کشورهای حوزه دریای سیاه دارد؟
پاسخ به این سؤالات میتواند در درک بهتر برای استفاده بهینه از این بندر کمک کننده باشد. در پاسخ به این سؤالات باید گفت که اخیراً ارتباطات تجاری میان روسیه و هند تغییر کرده است. صادرات هند به روسیه کاهش و واردات نفتِ آن از روسیه افزایش یافته است. در وهله اول با علم به این موضوع که صادرات نفت روسیه به هند از بندر ولادیوستک انجام میشود و ایران در این زمینه دخالتی ندارد میتوان اذعان کرد که صادرات چوب (علیرغم ارزشمندی ذاتی چوب) از روسیه به هند از طریق ایران راهبردی نیست. دوم، با بررسی آمار صادرات و واردات چوب بین هند و روسیه، به راحتی میتوان نتیجه گرفت که ترانزیت محصول چوب از روسیه به هند نمیتواند برای ایران منجر به درآمدهای چشمگیر شود و سوم همانطور که پیشتر بیان شد کشورها برای سرمایهگذاری در بنادر سایر کشورها با هدف بسط زنجیرههای ارزش منطقهای اقدام میکنند، این در حالیاست که به نظر میرسد در سطح کلان (دولت) طرحی برای گسترش زنجیره ارزش از طریق این بندر در دسترس نیست و اتصال ایران به آن، صرفاً با نگاه ترانزیتی دنبال میشود؛ بنابراین عایدات بندر سالیانکا محدود به درآمدهای ترانزیتی است که علیرغم ایجاد درآمد برای کشور دستکم اکنون اثر زیادی در راستای دستیابی به اهداف راهبردی در روابط با روسیه ندارد.
همچنین ایران نباید به این بندر فقط به چشم اتصال روسیه به هند بنگرد؛ بنابراین ایران باید اولاً به طراحی یک ابتکار در مورد روسیه بپردازد؛ ابتکاری که منافع ایران را حداکثر کند و با نگاه به ایجاد ارزش افزوده بتواند عمق استراتژیکی ایجاد کند و ثانیاً کشورهای بیشتری را مورد هدف قرار دهد، چون با وجود شکافهای ژئوپلیتیکی اخیر (جنگ اوکراین) پیشبینی روابط روسیه و هند در آینده نزدیک چندان آسان نیست. ضمناً در این ابتکار احتمالاً اولویت با واردات چوب و در مقابل صادرات سبزیجات، سیمان و سرامیک نباشد و باید ضمن ایجاد تنوع، واردات و صادرات محصولاتی مورد توجه قرار گیرد که درهمتنیدگی متقابل و همارزش ایجاد کند. در این ارتباط میتوان وزن واردات غلات و در مقابل، صادرات کالاهای صنعتی را در سبد صادراتی و وارداتی افزایش داد. چرا که واردات غلات میتواند زمینه هابِ غله شدن ایران را فراهم نماید (مبادی وارداتی غلات را افزایش و امنیت غذایی در کشور را ارتقاء دهد) و صادرات کالاهای صنعتی علاوه بر آنکه میتواند در راستای رفع مشکل صرفههای ناشی از مقیاس در صنایع مرتبط با کالاهای صنعتی کارساز باشد، میتواند تجارت پایدار با روسیه را ایجاد و در این راستا زنجیرههای ارزش ملی و منطقهای خلق کند. علاوه بر آن، در این طرح اشتغال پایدار نیز ایجاد میشود. همچنین ایران با استفاده از مزیت جغرافیاییاش میتواند بحران غذایی کشورهای دیگر که از جنگ اوکراین ناشی شده را نیز حل کند؛ بنابراین میتوان گفت که با یک طرحواره هدفمند، میتوان از پتانسیلهای بندر سالیانکا به نحو بهتری استفاده کرد تا در ابعاد بزرگتر منافع چندجانبهای را برای کشور در بر داشته باشد.