۳۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۶

کریدور میانی، تلفیق تجارت و ژئوپلیتیک

کد خبر: ۱۰۴۲۸۶

کریدور میانی، تلفیق تجارت و ژئوپلیتیک

 

مانا - دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده در ۸ آگوست در چارچوب یک میانجیگری برای ایجاد توافق صلح بین ارمنستان و آذربایجان توانست به یک کارت برنده ژئوپلیتیکی دست یابد که جای پای ایالات متحده را در زنجیره لجستیکی استراتژیک آسیا -قفقاز- اروپا تثبیت می‌کند.

یک پیروزی دیپلماتیک آشکار برای ایالات متحده در لوای این توافق صلح که حق توسعه یک مسیر ترانزیتی در جنوب ارمنستان را به مدت ۹۹ سال برای ایالات متحده در نظر می‌گیرد، نشان از یک تغییر جهت استراتژیک در قفقاز جنوبی دارد. این مسیر پیشنهادی که عمدتاً با نام دالان یا گذرگاه زنگزور شناخته می‌شود و اینک نام رسمی آن به "مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی" (TRIPP) تغییر یافته است، با قرارگیری در امتداد کریدور میانی یا مسیر حمل‌و‌نقل بین‌المللی ترانس- خزر (TITR)  فصل ژئوپلیتیکی جدیدی را در اوراسیا رقم می‌زند.

بر اساس این توافق تمام زیرساخت‌های کریدور زنگزور تحت صلاحیت ارمنستان باقی خواهد ماند (با انجام بررسی‌های گمرکی توسط ایروان)، اما این پروژه توسط کنسرسیومی که توسط ایالات متحده انتخاب شده است، توسعه خواهد یافت. این نوار سرزمینی ۳۲ کیلومتری به عنوان یک شریان تجاری حیاتی می‌تواند به تنوع‌بخشی لجستیک اوراسیا کمک نماید و به عنوان یک دارایی ژئوپلیتیکی می‌تواند رقابت قدرت‌های بزرگ را در منطقه‌ای که مدت‌هاست با تعادل‌های شکننده مدیریت شده، تسریع کند.

در حالی که توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان، یک اختلاف منطقه‌ای دیرینه را حل می‌کند، در فراتر از آن به بخشی از کریدور میانی هویت جدیدی می‌دهد که می‌تواند محل تلاقی جاه‌طلبی‌های واشنگتن و نقش اقتصادی جهانی پکن در کریدور زنگزور باشد. کریدور میانی یک جایگزین استراتژیک برای زنجیره‌های تأمین جهانی در حال ظهور است که توافق صلح ارمنستان و آذربایجان و کریدور ترامپ، نقش مؤثری به واشنگتن در توسعه آن می‌دهند.

کریدور میانی اصطلاحی نسبتاً گسترده است که به شبکه‌ای از مسیر‌ها و زنجیره‌های لجستیکی اطلاق می‌شود که چین را از طریق آسیای مرکزی، دریای خزر، قفقاز جنوبی و سپس از طریق دریای سیاه یا ترکیه به اروپا متصل می‌کند. در طرح اولیه این کریدور ادغامی از بنادر، فرودگاه‌ها، راه‌آهن‌ها، بزرگراه‌ها، خطوط انرژی و شبکه‌های دیجیتال منطقه‌ای پیش‌بینی شده بوده و در اولین گام عملی کشور‌های قزاقستان، آذربایجان و گرجستان در سال ۲۰۱۳ کنسرسیومی برای حمل و نقل چندوجهی کالا از طریق  قفقاز را ایجاد کردند. همچنین در چارچوب این پروژه، راه‌آهن باکو-تفلیس-قارص در سال ۲۰۱۷ راه‌اندازی و برنامه‌های توسعه زیرساخت برای بنادر آذربایجان و قزاقستان در دریای خزر اجرا شده است.

چین که بزرگترین صادرکننده کالا -به ارزش بیش از ۳.۳ تریلیون دلار در سال- و یکی از مهمترین بازار‌های مصرفی در سطح جهان است، نقطه شروع طبیعی مسیر‌های کریدور میانی به سمت اروپا بوده و بدون چین این کریدور نمی‌تواند نقش خود را در اتصال بازار‌های آسیایی و اروپایی ایفا نماید. کریدور میانی که اروپا و چین را از طریق آذربایجان، گرجستان، قزاقستان و ترکیه به هم متصل می‌کند، برای چین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بدین لحاظ چین چشم اندازی از توسعه پایانه‌های باری و مراکز لجستیکی در دریای خزر را با هدف بهبود کارایی حمل‌ونقل، ساخت یک خط آهن جدید و یک مرکز کانتینری در بندر آکتائو در قزاقستان در نظر داشته است. پکن در این مسیر به سوی اروپا از تقویت مواضع در قفقاز جنوبی از طریق ایجاد مشارکت‌های استراتژیک با گرجستان و آذربایجان بهره گرفته و مشارکت در پروژه ساخت بندر عمیق آناکلیا در غرب گرجستان در دریای سیاه مثال واضحی برای این همکاری است.

چین برای تنوع بخشیدن به مسیر‌های حمل‌و‌نقل باری خود فراتر از مسیر‌های دریایی از زیرساخت‌های ریلی- زمینی بهره گرفته که آن را به ستون اصلی ابتکار کمربند و جاده پکن (BRI) تبدیل کرده است. از زمان تهاجم نظامی روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، افزایش قابل توجهی در ترانزیت کالا از طریق مسیر حمل و نقل بین‌المللی ترانس خزر مشاهده شده است. این کریدور با توجه به اختلالاتی که در کریدور شمالی (NC) به دلیل تحریم‌های غرب علیه روسیه و همچنین در دسترسی به کانال سوئز از طریق تنگه باب المندب به دلیل افزایش حملات حوثی‌ها به کشتی‌ها ایجاد شده، مسیر نسبتاً امن‌تری است. مسیر شمالی، کریدور اصلی حمل‌و‌نقل ریلی چین-اروپا است که شهر‌هایی مانند چونگ‌کینگ، چنگدو، شی‌آن و ژنگژو را از طریق روسیه به مقاصد اروپایی مانند مالاشویچه، بوداپست و دویسبورگ متصل می‌کند. استفاده از زیرساخت‌های گسترده ریلی روسیه در این مسیر آن را به بهترین گزینه ترانزیت کالا تبدیل می‌کند.

قبل از سال ۲۰۲۲، کریدور شمالی بیش از ۸۶ درصد حمل‌و‌نقل بین اروپا و چین را انجام می‌داده، در حالی‌که کریدور میانی کمتر از ۱ درصد را تشکیل می‌داد. پس از حمله تمام عیار روسیه به اوکراین، کریدور شمالی به یک مسئولیت مالی و سیاسی برای کشور‌های غربی تبدیل شد که قصد مقابله با کنترل روسیه بر مسیر‌های تجاری را داشته‌اند و حجم حمل و نقل از طریق کریدور شمالی را در سال ۲۰۲۳ در مقایسه با سال ۲۰۲۲ به نصف کاهش داد. پس از آن بخشی از ترافیک کریدور شمالی به کریدور میانی منتقل شد که به ترتیب در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، ۸۹ درصد و ۷۰ درصد افزایش یافت. طبق گزارش بانک جهانی، تا سال ۲۰۳۰، کریدور میانی می‌تواند زمان سفر را کاهش دهد در حالی که حجم بار می‌تواند سه برابر شده و به ۱۱ میلیون تن برسد و در نتیجه تجارت بین چین و اتحادیه اروپا را ۳۰ درصد افزایش دهد.

کریدور میانی برای چین نه تنها برای تسهیل تجارت، بلکه در جهت تاب‌آوری ژئوپلیتیکی قرار گرفته و چین در سال ۲۰۲۲ توجه بیشتری به این کریدور برای داشتن یک ارتباط زمینی بدون وقفه و پایدار با اروپا نشان داده است. پکن برای این منظور با افزایش مشارکت اقتصادی در کشور‌های آسیای مرکزی (عمدتاً قزاقستان) به شریک اقتصادی اصلی و اولیه آنها تبدیل شد و در پروژه‌های زیرساختی مختلفی مانند بندر خورگوس واقع در مرز چین و قزاقستان (وسیعترین بندر خشک جهان و پایانه حمل‌و‌نقل آسیای مرکزی جایی که شرق و غرب را به هم می‌رساند)، راه‌آهن چین-قرقیزستان-ازبکستان مشارکت داشته است.

چین به کریدور زنگزور از دریچه پتانسیل آن برای گسترش اتصال منطقه‌ای و تسهیل جریان‌های تجاری نگاه می‌کند. در حال حاضر طرح کمربند و جاده پکن از طریق "کریدور میانی" از قفقاز جنوبی عبور می‌کند و این در حالی است که یک کریدور تحت کنترل ایالات متحده، تهدیدی برای تضعیف نفوذ چین، اعمال نظارت خارجی و به طور بالقوه به عنوان یک نقطه انسداد در یک بحران عمل می‌کند.

کریدور میانی یکی از اجزای حیاتی ابتکار کمربند و جاده چین، یک دارایی استراتژیک است که ایالات متحده با قرار دادن آن در حوزه نفوذ خود می‌تواند به طور بالقوه قدرت مانور استراتژیک پکن را در منطقه اوراسیا محدود کند. ابتکار مسیر ترامپ نیز به رهبری ایالات متحده محاسبات استراتژیک چین در قفقاز جنوبی را پیچیده می‌کند و اجازه ورود به چین به این مسیر به معنای نفوذ آمریکا در یکی از پویاترین شریان‌های تجارت اوراسیا خواهد بود. مسدود کردن مسیر تجاری چین در پروژه‌ای که ایالات متحده به دنبال کنترل آن است، پارادوکسی است که از یک سو این مسیر بدون فعالیت‌های لجستیکی چین، چیزی بیش از یک راه‌آهن برای حمل کالا از سرزمین اصلی آذربایجان به نخجوان نخواهد بود و از سوی دیگر گذر از این کریدور به معنای عدم رهایی از سایه سیاسی ایالات متحده خواهد بود.

در شرایطی که رقابت قدرت‌های بزرگ از حوزه‌های سنتی به سمت رقابت بر سر شبکه‌های حمل‌و‌نقل، تدارکات و پلتفرم‌های فناوری تغییر یافته است، کریدور زنگزور در حال تبدیل شدن به عرصه‌ای کلیدی است که در آن اقتصاد و سیاست در تلاقی با یکدیگر رقابت چین و ایالات متحده را دامن خواهد زد. رقابتی که منحصر به ساخت جاده یا راه‌آهن نبوده، بلکه فراتر از آن بر سر آن است که چه کسی آینده تجارت و توازن سیاسی اوراسیا را شکل می‌دهد.

به نظر می‌رسد طرح مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین المللی در منطقه قفقاز جنوبی یک دوراهی استراتژیک را برای چین ایجاد می‌تماید که یا تسلط خود را از طریق سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و گسترش دسترسی به بازار تقویت کند و یا خطر شکل‌گیری یک کریدور زمینی جایگزین تحت کنترل یک قدرت رقیب را بپذیرد. آنچه قابل تامل خواهد بود این است که هر گونه ارزیابی استراتژیک چین برای حرکت در یک چشم‌انداز ژئوپلیتیکی در حال تغییر، افقی از چگونگی تطبیق تجارت و ژئوپلیتیک را در فصل جدید اقتصاد جهانی به نمایش خواهد گذاشت.

شهره پولاب- دکتری جغرافیای سیاسی و پژوهشگر روابط بین‌الملل

ارسال نظرات
آخرین اخبار