مانا - الکسی میلر، مدیرعامل گازپروم غول انرژی روسیه، آن را گامی بسیار مهم برای تقویت و توسعه بیشتر مشارکت استراتژیک دو کشور، افزایش عرضه قابل اعتماد انرژی پاک گاز طبیعی به چین و تأمین تقاضای اقتصاد به سرعت در حال رشد چین برای این نوع سوخت عنوان کرده است.
خط لوله "قدرت سیبری ۲" با هزینه تخمینی حدود ۱۳.۶ میلیارد دلار، سالانه ۵۰ میلیارد متر مکعب گاز از روسیه را با ترانزیت از طریق مغولستان تأمین خواهد کرد. قرار است این خط لوله تقریباً ۲۶۰۰ کیلومتری، گاز طبیعی را از میادین شبه جزیره یامال در غرب سیبری که زمانی از طریق خطوط لوله نورد استریم و یامال-اروپا به آلمان متصل میشدند، حمل نماید.
امضای توافقنامه خط لوله قدرت سیبری۲ لحظهای محوری در ژئوپلیتیک انرژی جهانی را رقم میزند و به طور بالقوه نظم جدیدی در حوزه گاز طبیعی با پیامدهای گسترده ایجاد میکند که در آن روسیه به عنوان بزرگترین صادرکننده منابع انرژی و چین بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان این توافق را یک فرصت در نظر میگیرند که پکن را در برابر شوکهای ژئوپلیتیکی آینده در زمینه انرژی مقاوم میکند و مسکو را با داشتن یک خریدار پایدار در برابر رویگردانی اروپا از خرید انرژی روسیه خاطر جمع میسازد.
توافقنامه قدرت سیبری۲ یک بازار جایگزین حیاتی برای ذخایر عظیم گاز طبیعی روسیه را پس از ریزش مشتریان قابل توجه اروپایی فراهم میکند. این خطوط لوله روسیه را قادر میسازد تا سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را به سمت شرق هدایت کند که تقریباً معادل آنچه که روسیه قصد داشت از طریق خط لوله نورد استریم۲ به اروپا ارسال کند، میباشد. روسیه پیش از تهاجم نظامی به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، سالانه بیش از ۱۵۰ میلیارد متر مکعب گاز را از طریق شبکهای از خطوط لوله اصلی از جمله نورد استریم از طریق دریای بالتیک، یامال-اروپا از طریق لهستان، ترک استریم از طریق دریای سیاه و مسیر ترانزیت قدیمیتر از طریق اوکراین به اروپا صادر میکرد. پس از حمله نظامی، آلمان پروژه نورد استریم۲ را که جریان مستقیم گاز روسیه به آلمان را دو برابر میکرد و به ۱۱۰ میلیارد متر مکعب در سال میرساند، متوقف کرد. در نتیجه صادرات گاز روسیه به اتحادیه اروپا از ۱۵۰ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۱ به ۵۲ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۴ کاهش یافت و سهم گاز روسیه در ترکیب انرژی اروپا از ۴۵ درصد به ۱۹ درصد رسید. این میزان کاهش، مسکو را بر آن داشته است تا به شرق و عمدتاً به سمت چین که از گاز ارزان استقبال میکند، روی آورد.
اتحادیه اروپا پس از کاهش وابستگی خود به انرژی روسیه، در حال بررسی ممنوعیت کامل واردات گاز روسیه تا پایان سال ۲۰۲۷ است. اتحادیه اروپا با یاری یک شانس ژئوپلیتیک، گاز ایالات متحده را به عنوان یک تأمینکننده جایگزین آماده و مشتاق درنظر میگیرد که با افزایش تولید کارخانههای مایعسازی در امتداد ساحل خلیج مکزیک، به بازار اروپا به عنوان منبع تقاضای بلندمدت چشم دوختهاند. دولت ترامپ این امر را به عنوان بخشی از دستور کار تسلط انرژی خود در نظر گرفته است.
در همین حال چین با به دست آوردن یک منبع انرژی حیاتی، وابستگی خود را به منابع ناپایدار ال ان جی (LNG) خاورمیانه و ایالات متحده کاهش میدهد. یک مسیر زمینی از طریق مغولستان میتواند موجب کاهش خطرات ژئوپلیتیکی بالقوه وابستگی شدید چین به محمولههای گاز طبیعی مایع "ال ان جی" از طریق تنگه آسیبپذیر مالاکا شود. محقق شدن پروژه قدرت سیبری۲ برای پکن به معنای وجود گزینههای بیشتر عرضه و وابستگی کمتر به گاز طبیعی مایع ایالات متحده در آینده است. داشتن یک کریدور زمینی امن به عنوان یک دستاورد استراتژیک بزرگ برای چین در محیط جهانی نامطمئن امروز تلقی میشود.
از پیامدهای مهم توافق سیبری ۲ میتوان به اتحاد عمیقتر چین و روسیه اشاره کرد که با همسو کردن زیرساختهای انرژی با استراتژیهای سیاسی، نظم جهانی انرژی به رهبری ایالات متحده را به چالش میکشد. سفر پوتین در پایان ماه آگوست ۲۰۲۵ به چین برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری شانگهای در تیانجین نمایشی از تکامل یک بلوک سیاسی جدید بود که در آن رویای شی جین پینگ برای رقابت جهانی با واشنگتن نمایان میشد. در این اجلاس روسیه و چین هر دو بر قصد خود برای تغییر شکل چارچوب اقتصادی و امنیتی جهانی تأکید داشتند و شی اظهار داشت که جهان وارد "مرحله جدیدی از آشفتگی" شده و حکومت جهانی در "دوراهی جدیدی" قرار دارد.
استراتژی ژئوپلیتیکی گستردهتر چین تحت تأثیر بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید قرار گرفته است. چنانچه با افزایش اصطکاک میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا در پی تصمیم ترامپ برای اعمال تعرفههای بیشتر بر واردات اروپا، چین فرصت را غنیمت شمرده و در تنشهای بین بروکسل و واشنگتن به دنبال تقویت روابط خود با اتحادیه اروپا بوده است. امضای توافقنامه جدید خط لوله با روسیه نیز میتواند با دور شدن بیشتر کشورهای اروپایی از روسیه به ایجاد فرصتهای اقتصادی و چانه زنی قیمتها برای پکن همراه باشد.
پروژه قدرت سیبری ۲ با تعمیق وابستگی متقابل انرژی بین روسیه و چین، روابط استراتژیک آنها را تقویت میکند و به کشورهای غربی نشان میدهد که تلاشهای آنها برای منزوی کردن مسکو به طور کامل موفقیتآمیز نبوده است. مهمتر از همه اینکه روسیه با تأمین یک بازار بزرگ و پایدار آسیایی میتواند نفوذ ایالات متحده و تأمینکنندگان ال ان جی در آسیا را متعادل کند و در نتیجه انعطافپذیری بازار و اهرم ژئوپلیتیکی خود را افزایش دهد. از دیدگاه ژئوپلیتیکی این خط لوله روسیه را قادر میسازد تا با جایگزین کردن چین برای صادرات گاز، وابستگی خود را به بازارهای غربی کاهش داده و آسیبپذیری خود را در برابر تحریمها و فشار ژئوپلیتیکی به حداقل برساند. روسیه با تأمین گاز چین به عنوان یک مشتری اصلی، تقاضای مداوم برای کالای صادراتی اصلی خود را تضمین میکند.
ترامپ در ۱۴ جولای با اعطای یک مهلت ۵۰ روزه به مسکو و اعلام تعرفههای ثانویه تا ۱۰۰ درصد هشدار داد که تجارت کالاهای کشورهایی که به خرید صادرات کلیدی روسیه مانند گاز ادامه میدهند را مورد هدف قرار میدهد. ترامپ در ۲۱ آگوست با منقضی شدن این مهلت ۵۰ روزه و تمدید دو هفتهای آن، عنوان کرد که برقراری صلح در اوکراین میتواند موجب تغییر در رویکرد ایالات متحده شود. در چنین شرایطی توافقنامه قدرت سیبری ۲ میتواند کارت برنده روسیه باشد تا تلاشهای غرب برای مهار جنگ روسیه در اوکراین را تضعیف کند بدین صورت که هرگونه مشارکت بیشتر چین در گاز طبیعی همراه با پشتیبانی ضروری چین از پایگاههای صنعتی دفاعی منجر به حفظ اقتصاد روسیه و تقویت سیاسی پوتین برای طولانیتر کردن جنگ در اوکراین خواهد شد. ایالات متحده و متحدان اروپایی نیز در مقابل به طور مشترک با تحریمهای ثانویه هدفمند علیه شرکتهای انرژی روسیه و شرکتهای چینی که به تلاشهای جنگی روسیه کمک میکنند را تحت نظر دارند.
در حالی که این خط لوله به روسیه یک سپر استراتژیک در برابر تحریمهای غرب و به چین مسیری برای استقلال انرژی ارائه میدهد، تحقق آن میتواند عواقب بدی برای ایالات متحده داشته باشد چنانچه اگر چین که از بهار ۲۰۲۵ و در بحبوحه اختلافات تعرفهای بین واشنگتن و پکن، واردات گاز را متوقف کرده، کماکان به خرید کمتر از ایالات متحده ادامه دهد. این خطر هنگامی تشدید میشود که با بالا رفتن قیمت ال ان جی در آمریکا، خریداران اروپایی به گزینههای دیگری برای تامین گاز از طریق خط لوله مثلاً از آسیای مرکزی فکر کنند.
قابل تامل آن که بازارهای جهانی انرژی نیز تحت تاثیر خط لوله قدرت سیبری ۲ خواهند بود، زیرا این خط لوله پتانسیل تغییر اساسی در الگوهای تجارت جهانی انرژی به ویژه در بازار گاز طبیعی آسیا که به سرعت در حال رشد است، را دارد. ایجاد یک اتصال مستقیم و پرحجم بین میادین گازی روسیه و مراکز مصرف چین، تبدیل به یک کریدور انرژی دائمی میشود و وابستگی به واردات پرهزینهتر گاز طبیعی مایع را با عبور از مسیرهای دریایی، کاهش میدهد.
تکمیل قدرت سیبری ۲ احتمالاً اثرات موجی قابل توجهی را در سراسر بازارهای جهانی گاز طبیعی مایع ایجاد نماید. این خط لوله با کاهش بالقوه نیاز واردات ال ان جی چین تا ۵۰ میلیارد متر مکعب در سال، اساساً تعادل عرضه و تقاضا و الگوهای تجاری را به ویژه در منطقه آسیا و اقیانوسیه تغییر خواهد داد. تأثیرات این خط لوله بر بازار فراتر از تغییر مسیر جریانهای فیزیکی گاز بر مکانیسمهای قیمتگذاری، ساختارهای قرارداد، تصمیمات سرمایهگذاری برای تأسیسات صادراتی جدید و حتی ژئوپلیتیک امنیت انرژی در مناطق وابسته به واردات ال ان جی تأثیر خواهد بود. این اثرات به ویژه در بازار شمال شرقی آسیا که چین، ژاپن و کره جنوبی از نظر تاریخی برای محمولههای ال ان جی رقابت میکردند، نمایان میشوند. این پروژه در طول عمر عملیاتی خود که معمولاً برای خطوط لوله اصلی بیش از ۳۰ سال است، تجارت انرژی به ارزش صدها میلیارد دلار را تسهیل میکند و بر قیمتگذاری تقریباً ۲۰ درصد از تجارت جهانی گاز طبیعی تأثیر میگذارد.
اگرچه هنوز هیچ توافقنامهای برای فروش گاز، هیچ جدول زمانی قطعی برای ساخت و ساز و هیچ نشانهای از شرایط تجاری که پروژه قدرت سیبری ۲ را قابل سرمایهگذاری کند، وجود ندارد و زمان طولانی برای ساخت و بهره برداری ازخط لوله گاز بزرگ به تصویر کشیده میشود، اما سیگنال واضح آن است که چین گاز طبیعی بیشتری از روسیه تأمین خواهد کرد و آنچه حتمی به نظر میرسد تعمیق قاطع روابط انرژی چین و روسیه با ماهیتی سیاسی برای وحدت استراتژیک همراه خواهد شد. عمق این روابط نه تنها بر ژئوپلیتیک انرژی پس از ۲۰۳۰ سایه خواهد انداخت، بلکه با اثرات دلسردکننده بر صادرات ال ان جی ایالات متحده، به شناسایی چین به عنوان یک قدرت جهانی در سطح ایالات متحده کمک مینماید.
شهره پولاب- دکتری جغرافیای سیاسی و پژوهشگر روابط بینالملل