۰۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۳

نقش و اهمیت گرینلند در راهبرد قطب شمال ترامپ

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی تحلیف خود ضمن تکرار دیدگاه خود برای بازپس‌گیری کانال پاناما، بر اهمیت حیاتی گرینلند برای امنیت ملی ایالات متحده تاکید کرد. ترامپ با تأکید بر موقعیت استراتژیک، منابع بکر و پتانسیل آن برای مقابله با نفوذ روسیه و چین در قطب شمال، استدلال کرد که دانمارک نمی‌تواند بطور موثر گرینلند را مدیریت کند و آن را به عنوان یک دارایی مهم برای ثبات جهانی معرفی کرد. پیشنهاد او مبنی بر تصاحب گرینلند توسط ایالات متحده، باعث واکنش سریع و تند رهبران دانمارکی و گرینلند شد. آنها بر حق جزیره برای تعیین سرنوشت خود تأکید و هرگونه تصور فروش آن را نیز را رد کردند. باوجود این مناقشه، سخنان ترامپ حاکی از افزایش مخاطرات ژئوپلیتیکی در قطب شمال و نقش محوری گرینلند در این راستاست.
کد خبر: ۱۰۱۹۶۴

نقش و اهمیت گرینلند در راهبرد قطب شمال ترامپ

 

مانا: گرینلند، بزرگترین جزیره جهان با جمعیت ۵۶ هزار نفر، یک منطقه خودگردان در قلمرو پادشاهی دانمارک است. گرینلند امور داخلی خود از جمله آموزش، بهداشت و توسعه منابع طبیعی را مدیریت می‌کند، اما دانمارک بر سیاست‌های خارجی، دفاعی و امنیتی آن نظارت دارد. دانمارک با عضویت در شورای قطب شمال یک کشور قطب شمال بوده، ژئوپلیتیک گرینلند نیز بسیار مهم است.

در سال ۲۰۲۴ میلادی، گرینلند استراتژی خارجی، دفاعی و امنیتی خود را برای سال‌های ۲۰۲۴-۲۰۳۳ معرفی کرد. این سند استراتژیک بازتاب آرزوهای گرینلند برای خودمختاری و حضور بین‌المللی است. گرینلند پس از دوره‌ای استعمار و بعداً جزو قلمرو دانمارک، در سال ۱۹۷۹ میلادی به خودمختاری دست یافت. قانون خودگردانی گرینلند در سال ۲۰۰۹ میلادی مسئولیت‌های حکومتی خود را گسترش و حتی حق پیگیری استقلال کامل را دریافت کرد. هرچند بیشتر گرینلندی‌ها آرزوی استقلال را دارند، اما اتکای شدید اقتصاد آن‌ها به یارانه‌های دانمارکی این مسیر را پیچیده می‌کند.

موقعیت کانونی گرینلند در قطب شمال، اهمیت استراتژیک بی‌نظیری را برای آن به ارمغان می‌آورد. این جزیره در موقعیت استراتژیک مسیرهای کشتیرانی جهانی در حال ظهور مانند گذرگاه شمال غربی قرار دارد که با ذوب شدن یخ‌های قطب شمال قابل استفاده می‌شوند. این مسیر با کاهش قابل توجه زمان حمل و نقل و دور زدن مسیرهای سنتی مانند کانال‌های سوئز و پاناما، تجارت بین‌المللی را افزایش می‌دهند. مجاورت گرینلند با «شکاف جی آی یو کی» (GIUK Gap)، یک نقطه دریایی حیاتی که گرینلند، ایسلند و بریتانیا را به هم متصل می‌کند، اهمیت آن را برای نظارت و کنترل دسترسی به اقیانوس اطلس شمالی بیشتر می‌کند. GIUK Gap که از لحاظ تاریخی مکان مهمی در جریان جنگ سرد برای عملیات ناتو علیه نیروهای دریایی شوروی بود، با احیای مجدد گشت‌های زیردریایی روسی و فعالیت‌های نظامی در قطب شمال، دوباره معتبر شده است.

گرینلند علاوه بر موقعیت جغرافیایی خود، میزبان پایگاه فضایی «پیتوفیک» ایالات متحده است که مکانی مهم برای سیستم‌های هشدار اولیه موشکی و نظارت فضایی است. این امر نشان‌دهنده نقش حیاتی گرینلند در استراتژی‌های دفاعی ایالات متحده و ناتو به ویژه پس از تشدید تنش‌های ژئوپلیتیکی در قطب شمال است. اهمیت قطب شمال پس از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ میلادی، که روابط بین روسیه و سایر کشورهای قطب شمال را به هم زد و فنلاند و سوئد را به پیوستن به ناتو در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ میلادی ترغیب کرد، افزایش یافته است. با توجه به اینکه همه کشورهای قطب شمال به جز روسیه اکنون عضو ناتو هستند، ارزش استراتژیک گرینلند در این ائتلاف به طور قابل توجهی تقویت شده است.

ثروت منابع و پتانسیل ژئواکونومیک گرینلند

منابع طبیعی عظیم گرینلند آن را به مکانی مهم برای انتقال انرژی جهانی و منافع اقتصادی تبدیل کرده است. این جزیره سرشار از مواد معدنی حیاتی، از جمله عناصر خاکی کمیاب (REEs) ضروری برای تولید باتری، توربین‌های بادی، پنل‌های خورشیدی و فنّاوری‌های پیشرفته نظامی است. چون کشورهای غربی به دنبال کاهش وابستگی به چین هستند که بر زنجیره‌های تامین REE جهانی تسلط دارد، ذخایر گرینلند توجه زیادی را به خود جلب کرده است. با این حال، استخراج معادن در گرینلند به دلیل هزینه‌های بالا، نگرانی‌های زیست محیطی و مخالفت‌های محلی که ریشه در تأثیرات بالقوه بر معیشت سنتی دارد، همچنان چالش برانگیز است. در حالی که گرینلند تا سال ۲۰۲۳ تنها دو معدن فعال داشت، ذخایر دست نخورده آن نشان دهنده فرصت مناسب برای رشد اقتصادی و اهرم ژئوپلیتیکی است.

گرینلند همچنین دارای پتانسیل قابل توجه نفت و گاز است، البته دولت آن در سال ۲۰۲۱ میلادی صدور مجوزهای جدید اکتشاف را به دلیل نگرانی‌های زیست محیطی و اقتصادی متوقف کرد. علاوه بر این، صفحه یخ در حال ذوب شدن - که ۲۰ درصد از آب شیرین جهان را در خود جای داده- و ماهیگیری پر رونق جزیره به ارتباط اقتصادی آن کمک می‌کند. شیلات ستون فقرات اقتصاد گرینلند را تشکیل می‌دهد که معیشت مردم را تأمین و بخش اصلی صادرات اصلی آناست. از آنجایی‌که تغییرات آب و هوایی اکوسیستم‌های دریایی را تغییر می‌دهد، نقش گرینلند در زنجیره‌های تامین غذای جهانی احتمالا بیشتر گسترش یابد.

با وجود این منابع، گرینلند برای استفاده کامل از پتانسیل ژئواکونومیکی خود با چالش‌هایی مواجه است. شرایط محیطی سخت، زیرساخت‌های محدود و هزینه‌های بالای استخراج مانع توسعه در مقیاس بزرگ می‌شود. علاوه بر این، اتکای گرینلند به یارانه‌های دانمارکی، مسیر آن را به سوی استقلال اقتصادی پیچیده می‌کند، که عاملی حیاتی در آرزوی جزیره برای حاکمیت کامل تحت قانون خودگردانی گرینلند در سال ۲۰۰۹ میلادی است. هرچند اکثر گرینلندها از استقلال نهایی حمایت می‌کنند، اما ایجاد تعادل بین بهره برداری از منابع، نظارت بر محیط زیست و حفظ فرهنگ منطقه، اقدام ظریفی است.

جاه‌طلبی‌های ترامپ در مورد گرینلند

علاقه دونالد ترامپ به گرینلند نشان دهنده اهمیت استراتژیک آن در ژئوپلیتیک قطب شمال است. ترامپ به عنوان رئیس جمهور، گرینلند را برای امنیت ملی آمریکا ضروری توصیف و به موقعیت، منابع و پتانسیل آن برای مقابله با نفوذ رو به رشد روسیه و چین در قطب شمال اشاره کرد. اظهارات ترامپ مبنی بر ناتوانی دانمارک در مدیریت مؤثر گرینلند، جنجال‌هایی را برانگیخت و دولت او حتی به احتمال مداخله نظامی برای تصاحب جزیره اشاره کرده است. این اظهارات سرزنش شدید رهبران دانمارک و گرینلند را به دنبال داشت که حق تعیین سرنوشت گرینلند را مجدداً تأیید و هر گونه تصور فروش را رد کردند.

تمرکز ترامپ بر گرینلند بخشی از استراتژی گسترده‌تر او در قطب شمال است که بر تسلط ایالات متحده در منطقه تأکید دارد. سیاست‌های دولت او، از جمله دستورات اجرایی برای تسریع توسعه منابع در آلاسکا، نشان دهنده تلاش برای تقویت امنیت انرژی ایالات متحده و کاهش اتکا به منابع خارجی است. ترامپ همچنین موقعیت استراتژیک گرینلند را با مسیرهای کشتیرانی در حال ظهور مرتبط دانست و پتانسیل آن را به عنوان یک مرکز لجستیکی و پاسگاه نظامی در قطب شمال نمایان کرد. در حالی‌که دولت گرینلند آمادگی خود را برای مشارکت تجاری با ایالات متحده ابراز کرد، اظهارات ترامپ، از جمله تهدید به تحریم‌های اقتصادی علیه دانمارک، روابط دیپلماتیک را تیره و نگرانی‌هایی را در مورد ثبات قطب شمال ایجاد کرد.

اهمیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک این جزیره توجه سایر قدرت‌های جهانی به ویژه چین و روسیه را نیز به خود جلب کرده است. جاه‌طلبی‌های چین در قطب شمال که در چارچوب «جاده ابریشم قطبی» بوده که شامل تضمین دسترسی به مواد معدنی حیاتی گرینلند و خطوط بالقوه کشتیرانی است. با این حال، سرمایه گذاری‌های چینی در گرینلند به دلیل مخالفت‌های محلی و فشار ایالات متحده با شکست مواجه شده و چندین پروژه معدنی و زیرساختی محقق نشدند. در همین حال، نظامی کردن روسیه در قطب شمال، همراه با ادعاهای ارضی آن تحت کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها  (UNCLOS)، اهمیت روزافزون این منطقه را به عنوان صحنه رقابت ژئوپلیتیکی نشان می‌دهد.

چشم‌انداز درگیری

علاقه فوق العاده ترامپ به گرینلند نقش حیاتی این جزیره را در ژئوپلیتیک قطب شمال آشکار می‌کند. موقعیت استراتژیک، منابع فراوان و مسیرهای کشتیرانی در حال توسعه، آن را به یک بازیگر کلیدی تبدیل کرده است. با این حال، همین عوامل نیز گرینلند را به مکان احتمالی برای درگیری تبدیل می‌کند. تشدید رقابت بین قدرت‌های بزرگ - ایالات متحده، روسیه و چین - بر سر منابع و نفوذ قطب شمال، خطر اختلافات ارضی و نظامی‌سازی در منطقه را افزایش می‌دهد. در این میان، استقلال رو به رشد گرینلند و تأکید بر تعیین سرنوشت، مسائل را پیچیده‌تر می‌کند، زیرا تصمیمات محلی در مورد توسعه منابع و مشارکت‌های بین المللی ناگزیر با منافع ژئوپلیتیک گسترده‌تری مرتبط خواهد بود.

با ادامه گرمایش قطب شمال و دسترسی بیشتر به منابع آن، مدیریت این تنش‌ها مستلزم تلاش‌های دیپلماتیک شدید و پایبندی به چارچوب‌های بین‌المللی مانند UNCLOS است. اهمیت استراتژیک گرینلند به عنوان یک دارایی، می‌تواند به یک بدهی نیز تبدیل شود، اگر منافع رقیب به درگیری آشکار تبدیل شود. رویکرد گستاخانه ترامپ در قبال گرینلند بر لزوم ایجاد تعادل دقیق بین اهداف امنیت ملی، پایداری محیط زیست و احترام به حاکمیت قطب شمال برای تضمین ثبات بلندمدت در قطب شمال تاکید می‌کند.

منبع: اوراسیا ریویو

ارسال نظرات
آخرین اخبار