۲۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۱

اهمیت استراتژیک گرینلند برای ایالات متحده

گرینلند، بزرگترین جزیره جهان، موقعیت ژئوپلیتیکی منحصر‌به‌فرد و حیاتی را به خود اختصاص داده است. با توجه به اینکه ایالات متحده بر امنیت ملی و تسلط اقتصادی تأکید دارد، موقعیت جغرافیایی و منابع گرینلند اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
کد خبر: ۱۰۱۷۸۸

اهمیت استراتژیک گرینلند برای ایالات متحده

 

به گزارش گروه بین‌الملل مانا، دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده، علاقه خود را برای تصاحب گرینلند دوباره مطرح کرده است. اظهارات و اقدامات اخیر او انگیزه‌های استراتژیک عمیق ایالات متحده را نشان می‌دهد.

دروازه ژئوپلیتیک

موقعیت گرینلند مهمترین دارایی ژئوپلیتیک آن است. این جزیره بین آمریکای شمالی و اروپا قرار دارد و آن را به یک نقطه اساسی در جنگ قدرت جهانی تبدیل می‌کند. این کشور بین روسیه و ایالات متحده قرار دارد، که آن را به یک پایگاه حیاتی در طول جنگ سرد تبدیل کرده و همچنان یک نقطه کانونی در چشم‌انداز جهانی است. ایالات متحده یک پایگاه نظامی مهم در گرینلند به نام پایگاه فضایی «پیتوفیک» دارد که نقش مهمی در دفاع موشکی ایفا می‌کند. این پایگاه شمالی‌ترین پاسگاه ایالات متحده است که فعالیت‌های موشکی روسیه را رصد می‌کند.

در دنیایی که تنش‌های بین‌المللی در حال افزایش بوده، گرینلند از موقعیت برتری برخوردار است. مسیر کشتیرانی گذرگاه شمال غربی که در امتداد سواحل گرینلند قرار دارد، به دلیل تغییرات آب و هوایی قابل کشتیرانی می‌شود و فرصت‌های دریایی جدیدی را ارائه می‌دهد. گرینلند با موقعیت استراتژیک خود در قطب شمال، به ویژه با گسترش حضور نظامی روسیه و چین، به یک منطقه کلیدی مورد علاقه ایالات متحده تبدیل شده است.

عطش منابع طبیعی

گرینلند نه تنها به دلیل موقعیت مکانی، بلکه به دلیل منابع طبیعی گسترده آن از نظر استراتژیک نیز مهم است. این جزیره سرشار از مواد معدنی از جمله مواد معدنی کمیاب است که برای تولید خودروهای الکتریکی، توربین‌های بادی و فنّاوری نظامی ضروری هستند. با تغییر مسیر جهان به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر، تقاضا برای این مواد نیز افزایش خواهد یافت. هم اکنون، چین بر تولید جهانی عناصر کمیاب تسلط دارد است. با این حال، گرینلند می‌تواند مواد معدنی مورد نیاز ایالات متحده را تامین و وابستگی آن به زنجیرۀ تامین چین را کاهش دهد.

همچنین، این باور وجود دارد که گرینلند دارای ذخایر عظیم نفت و گاز بوده که با ذوب شدن یخ‌ها به دلیل گرمایش جهانی، می‌تواند در دسترس باشد. این منابع می‌تواند ارزش استراتژیک گرینلند را بیش از گذشته افزایش دهد. از آنجایی که جهان با بحران انرژی رو به رو است، کشورها به دنبال منابع جدید مواد خام هستند. علاقه ترامپ به گرینلند احتمالاً ناشی از انگیزه‌های امنیتی و اقتصادی مرتبط با این منابع ارزشمند نیز است.

تأثیر مولفه قطب شمال

قطب شمال سریع‌تر از هر منطقه دیگری از جهان گرم می‌شود و یخ‌های در حال ذوب گرینلند در این تغییر نقش اساسی دارند. با ذوب شدن یخ‌ها، خطوط کشتیرانی جدید گشوده و به طور بالقوه مسیرهای تجارت جهانی را متحول می‌کند. با این حال، آب‌های تازه فرصت‌ها و چالش‌هایی را به همراه دارند. در حالی که کاهش یخ می‌تواند ناوبری را تسهیل کند، منابع گرینلند را نیز در معرض بهره برداری بیشتر قرار می‌دهد.

به نظر می‌رسد تمایل ترامپ برای کنترل گرینلند با استراتژی ژئوپلیتیکی او همخوانی دارد. با کنترل گرینلند، او می‌تواند برتری خود در قطب شمال را تضمین کند. این امر همچنین به جلوگیری از دستیابی روسیه یا چین منافع آمریکا کمک خواهد کرد. با این حال، تغییرات آب و هوایی نیز خطراتی را به همراه دارد. ذوب یخ‌ها احتمالاً برخی مناطق را خطرناک‌تر و عملیات نظامی و استخراج منابع را پیچیده‌تر کند.

چرا ترامپ گرینلند را می‌خواهد؟

اصرار ترامپ بر کنترل گرینلند ابعاد متعددی دارد. در ظاهر مسئله امنیت ملی است، ایالات متحده در سال‌های اخیر باور داشته که گرینلند برای دفاع از آمریکای شمالی به ویژه به دلیل رشد توانایی‌های موشکی روسیه در منطقه حیاتی است. همچنین، گرینلند یک حائل استراتژیک فراهم و از تجاوز نیروهای مقابل به سرزمین ایالات متحده جلوگیری می‌کند.

با این حال، انگیزه‌های اقتصادی نیز مطرح است. منابع طبیعی گرینلند، از جمله مواد معدنی کمیاب، در کانون توجهات است. با حرکت جهان به سمت منابع انرژی پاک‌تر، اهمیت این مواد نیز افزایش می‌یابد. ترامپ با کنترل بر گرینلند، می‌تواند عرضه بدون وقفه از این مواد معدنی حیاتی را تضمین کند. علاوه بر این، ذخایر نفت و گاز گرینلند می‌تواند نقش مهمی در بازار انرژی جهانی آینده داشته باشد.

البته، علاقه ترامپ جدید نیست، چون ایالات متحده مدتهاست که به گرینلند چشم دوخته است. در قرن نوزدهم، اندرو جانسون، رئیس جمهور، به فکر خرید این جزیره افتاد. در قرن بیستم، ایالات متحده به دانمارک ۱۰۰ میلیون دلار برای گرینلند پیشنهاد داد که این معامله هرگز محقق نشد. علاقه مجدد ترامپ بازتاب این تلاش‌های قبلی، اما با تمرکز شدید بر تأمین امنیت منابع و موقعیت استراتژیک منطقه است.

پاسخ گرینلند

با وجود تمایلات ترامپ، دولت‌های گرینلند و دانمارک قاطعانه هرگونه ایده فروش جزیره را رد کرده‌اند. موته اگده، نخست وزیر گرینلند، در واکنش به اظهارات ترامپ گفت: «گرینلند برای فروش نیست». مردم گرینلند نیز مخالفت خود را با ایده فروش زمین خود اعلام کرده‌اند. بسیاری از مردم محلی احساس می‌کنند که حاکمیت و استقلال آن‌ها نباید به خاطر منافع اقتصادی یا استراتژیک به خطر بیفتد. تلاش گرینلند برای استقلال بیشتر از دانمارک نیز مسائل را پیچیده می‌کند، زیرا این جزیره به دنبال تنوع بخشیدن به اقتصاد خود و کاهش اتکا به یارانه‌های دانمارکی است.

هرچند بعید است گرینلند به ایالت ایالات متحده ملحق شود، اما ایده ایجاد یک رابطه خاص، مانند رابطه شبیه به روابط ایالات متحده با جزایر مارشال، نیز مطرح شده است. این امر می‌تواند شامل حفظ حاکمیت گرینلند و در عین حال همکاری نزدیک‌تر با ایالات متحده در زمینه مسائل نظامی و استراتژیک باشد.

اهمیت استراتژیک گرینلند هم از نظر موقعیت مکانی و هم از نظر منابع طبیعی گسترده غیرقابل انکار است. از آنجایی که ایالات متحده به دنبال تقویت موقعیت خود در قطب شمال است، تمایل ترامپ برای کنترل گرینلند ناشی از ترکیبی از نگرانی‌های امنیت ملی و منافع اقتصادی است. هرچند دولت گرینلند و مردم آن با ایده فروش این جزیره مخالف هستند، اما اهمیت ژئوپلیتیک قطب شمال به این معنی است که تنش‌ها بر سر آینده این منطقه به پایان نرسیده است. اینکه آیا دیدگاه ترامپ محقق خواهد شد یا خیر هنوز نامشخص است، اما بدون تردید موقعیت گرینلند در جهان تا سال‌های آینده همچنان محل مناقشه خواهد بود.

منبع: آبزرور دیپلمات

ارسال نظرات
آخرین اخبار