مانا- با آغاز قرن بیست و یکم، تنشها در سراسر جهان افزایش یافته و رقابت قدرتهای بزرگ از زمان جنگ سرد به اوج خود رسیده است. رقابت بین چین و ایالات متحده یکی از مهمترین و وحشتناکترین مسائل این دوره محسوب میشود. با توجه به اهمیت تجارت دریایی، دریای چین جنوبی و کشورهای جنوب شرقی آسیا به عنوان کانون استراتژیک رقابت بین دو طرف ظاهر شدهاند. در حال حاضر، جهان به دو بلوک کلیدی غرب و شرق تقسیم شده است. هر دو طرف به دنبال گسترش نفوذ خود بر کشورهای مختلف و کوچکتر هستند. سال ۲۰۲۴ میلادی با تشدید تنشها بین هر دو قدرت جهانی آغاز شد. وضعیت بین دو بلوک به سرعت در حال تشدید است و اگر به طور موثر مدیریت نشود، میتواند به فاجعه بزرگی منجر شود. از همین روی، دریای چین جنوبی به دلیل وجود پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی در منطقه، در کانون توجه بازیگران بزرگ جهانی قرار دارد.
درگیریها در دریای چین جنوبی به قرنها قبل برمیگردد. اما اکنون چین، تایوان، ویتنام، فیلیپین و برونئی بر سر حق حاکمیت خود بر جزایر مختلف دریای چین جنوبی با هم اختلاف دارند. همه کشورها ادعاهای تاریخی بر این جزایر دارند که با تفاسیر تاریخی و مزیتهای تاکتیکی تقویت میشود. هر پنج کشور در مورد این جزایر ادعاهای همپوشانی و گاهی متفاوت دارند که به تداوم این درگیریها در طول دههها کمک کرده است. با این حال، قدرتیابی سریع چین باعث افزایش تنش در منطقه شده است. ایالات متحده با قرار گرفتن در کنار رقبای منطقهای چین از رقابتهای منطقهای سوء استفاده میکند. از سوی دیگر، چین نیز در حال افزایش نفوذ خود بر منطقه است و ادعاهای شدیدتری بر سر جزایر مورد مناقشه دارد.
جدای از رشد سریع چین، منابع دریای چین جنوبی نیز یکی از دلایل اصلی علاقه فزاینده ایالات متحده به این منطقه است. دریای چین جنوبی دارای پتانسیل اقتصادی عظیمی است، زیرا این منطقه حدود ۱۲ درصد از صید جهانی ماهی را به خود اختصاص میدهد. همچنین، این منطقه دارای مقدار قابل توجهی ذخایر گاز و نفت است که به ترتیب ۱۹۰ تریلیون فوت مکعب و ۱۱ میلیارد بشکه تخمین زده میشود. جالب اینکه سالانه بیش از سه تریلیون دلار کالای تجاری از دریای چین جنوبی عبور میکند. این پتانسیل اقتصادی آن را به یکی از با ارزشترین مناطق جهان تبدیل کرده است. اما مشارکت ایالات متحده در رقابت منطقهای، این مخمصه را بیشتر تشدید کرده و هر دو قدرت، چین و آمریکا، حضور دریایی خود را در منطقه افزایش دادهاند.
هر دو طرف تلاشهای دیپلماتیک خود را برای تأثیرگذاری بر کشورهای منطقه تقویت میکنند. چین فعالانه به دنبال ممانعت از نفوذ آمریکا بر کشورهای منطقه است. به نظر میرسد چین در این کارزار موفق است. یک نظرسنجی اخیر که توسط موسسه ISEAS-Yusof Ishak مستقر در سنگاپور منتشر شده، نشان میدهد که اکثریت جمعیت منطقه از چین به جای ایالات متحده حمایت میکنند. براساس این نظرسنجی، محبوبیت چینیها نسبت به سال قبل ۱۱ درصد افزایش یافته است. با این حال، کشورهایی که با چین اختلافات ارضی دارند، با پکن دشمنی دارند و در کنار آمریکا هستند. چین نقشه سرزمینی جدیدی را برای هشدار به کشورهای منطقه درباره جزایری که قلمرو خود میداند منتشر کرده است. با این حال، برخی از کشورهای منطقه، به ویژه ژاپن و فیلیپین، ادعاهای ارضی چین را تحت نقشه جدید منتشر شده خود به چالش میکشند.
تنشها بین فیلیپین و چین در سالهای اخیر به میزان قابل توجهی افزایش یافته و احتمال درگیری بین دو کشور را تقویت کرده است. ایالات متحده از این وضعیت به نفع خود استفاده میکند. بایدن اخیراً بر حمایت واشنگتن از ژاپن و فیلیپین تأکید کرده است. وی در بیانیه خود به ویژه بر امنیت فیلیپین تأکید کرد و به قرارداد دفاعی متقابل ۷۰ ساله اشاره کرد. این تقویت روابط توسط ایالات متحده در پی درگیری بین چین و گارد ساحلی فیلیپین در منطقه مورد مناقشه صورت گرفت. اگرچه درگیری بین گارد ساحلی دو کشور در مناقشه یک امر عادی است، اما واشنگتن اولین اجلاس سه جانبه شامل فیلیپین، ژاپن و آمریکا را برای نشان دادن حمایت خود از کشورهای منطقه علیه چین برگزار کرد.
بایدن حتی از ساخت یک کریدور اقتصادی جدید در فیلیپین تحت مشارکت گروه هفت برای سرمایه گذاری در زیرساخت جهانی خبر داد. ایالات متحده همچنین در حال بررسی گنجاندن ژاپن در شراکت AUKUS است. انگیزه این اقدام نیز رقابت فزاینده واشنگتن با چین و افزایش نفوذ چین در منطقه است. علاوه بر این، ایالات متحده همچنین به دنبال جبران جایگاه خود به دلیل سیاستهای شکست خورده خود در اوکراین و غزه است.
با افزایش محبوبیت چین، ایالات متحده با کشورهای منطقه برای تأمین امنیت متحدان خود تعامل دارد. سفر اخیر بایدن به ویتنام، بازاری امیدوارکننده برای جهان، نیز در راستای این کمپین تلقی میشود. در طول سالها، مشارکت ایالات متحده با ویتنام افزایش یافته و سال گذشته، هر دو کشور یک مشارکت استراتژیک جامع امضا کردند. این امر نه تنها همکاری اقتصادی و نظامی آنها را تعمیق بخشید، بلکه هدف آن مقابله با نفوذ فزاینده چین در منطقه بود. اگرچه چین همچنان بزرگترین شریک تجاری ویتنام است و دو کشور مشتاقانه منتظر ایجاد «توافق چین و ویتنام با آینده مشترک» هستند، این اقدام چین را خشمگین کرده است. این توافق جدید بین ایالات متحده و ویتنام چالش دیپلماتیک جدیدی را برای چین ایجاد کرده است. پکن باید تلاشهای خود را برای حفظ ویتنام به عنوان یک متحد نزدیک در آینده ارزیابی کند.
به طور کلی، چالشها برای پکن در دریای چین جنوبی در حال افزایش است. به دلیل تعامل فعال آمریکا با کشورهای منطقه برای مهار چین، این کشور ممکن است با چالشهای دیپلماتیک و همچنین اقتصادی مواجه شود. از سوی دیگر، این رقابت بین دو قدرت جهانی نیز فرصتی برای کشورهای منطقه است تا با نقش موازنه خود، اهرمهای استراتژیک و اقتصادی به دست آورند.
محبوبیت فزاینده چین در منطقه نشان میدهد که تعامل فعال ایالات متحده قادر به ایجاد نتایج مطلوب نیست. با این حال، چین همچنان باید یک سیاست خارجی محتاطانه را در قبال کشورهای منطقه دنبال کند تا از تمایل آنها به سمت ایالات متحده جلوگیری کند. علاوه بر این، افزایش تنشها و سیاستهای پیشگیرانه دو ابرقدرت جهانی نشان میدهد که این منطقه کانون درگیریهای جهانی در آینده خواهد بود. بنابراین، دیپلماسی زیرکانه برای جلوگیری از درگیری بزرگ در دریای چین جنوبی لازم است.