به گزارش مانا، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در دورانی دیگر و در نبردی متفاوت، به "خط اول دفاعی کشور" بدل شد تا مشخص شود تحریم، این شرکت را در خاکریز نخست قرار داده و آتش دشمن مستقیماً با ابزار تحریم آن را هدف گرفته است.
انصاف این است که بگوییم در دور نخست تحریمها مجاهدت کارکنان این شرکت در کنار دیگر بخشهای اقتصادی و دفاعی این مرز و بوم سبب شد تا دشمن از دستیابی به اهداف خود ناامید شود و در سر میز مذاکره حضور یابد.
در دور دوم تحریمها نیز، ترامپ و دولتش در همان گام نخست خروج از برجام و اجرای تحریمهای یکجانبه، به سراغ کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران آمدند تا همچنان عنوان "خط اول دفاعی" برای این شرکت مصداق داشته باشد.
اما نکته این است که در دو جنگ اقتصادی دشمن علیه ایران اسلامی طی بیش از یک دهه اخیر، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران دیگر شرکتی دولتی نبوده است. به عبارتی پس از سال ۱۳۸۷ با ورود به بورس و عرضه سهام، این شرکت در اختیار بخش مردمی و خصوصی اقتصاد است.
معنای این تحول این است که کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران میبایست تحقق سود سهامدارن را در اولویت نخست خود قرار دهد.
روال طبیعی فعالیت یک شرکت کشتیرانی بینالمللی (که کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران نیز در این قاعده قرار میگیرد) به این شکل است که در کنارهگیری از هر بحرانی به دنبال جذب بار در هر بازار بالقوهای باشد. به عبارت بهتر، ساختار صنعت کشتیرانی بر مبادلات کالا در هر نقطه از جهان بدون در نظر گرفتن مبدأ برند، سامان یافته است.
این فعالیتی بینالمللی است که در آن، بازار موقعیت و نحوه نگرش و عملکردها را مشخص میکند.
کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران طی دهه اخیر که با دو دوره تحریمهای سنگین همزمان بوده است، از سوی برخی در داخل کشور به انحصار متهم شده در حالیکه دقیقاً از فردای اجرای برجام سهم این شرکت از حمل و نقل کشور ۵۰ درصد کاهش یافت.
علت این کاهش، ورود رقبای بینالمللی هم وزن او و همچنین تغییر رویکرد این شرکت برای بازگشت به حالت "عادی" و حضور در بازارهای حمل و نقل دریایی غیر بومی بود. در این دوران کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران به دنبال احیای برند معتبر و باسابقه خود-IRISL- در صنعت کشتیرانی جهانی بود به همین علت بخش بزرگی از بازار داخلی وانهاد و به سوی بازارهای بینالمللی بادبان برافراشت و البته که موفق عمل کرد.
حضور دهها شخصیت اقتصادی و سیاسی جهانی در مراسم گرامیداشت پنجاهمین سالگرد تاسیس این شرکت در سال ۹۶ بیانگر اعتبار و خوشنامی این شرکت ایرانی در میان غولهای نامدار صنعت کشتیرانی جهان بود.
دستاندرکاران صنعت کشتیرانی به خوبی آگاهند که این صنعت قابلیت دارد با تغییر پرچم و انتقال حتی "صوری" مالکیت بتواند شناوری را در بازار حمل و نقل دریایی فعال نگاه دارد.
اما کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران هربار وظیفه ملی و میهنی خود را پیش چشم قرار داد و در هنگامه جنگ اقتصادی در کنار مردم ایستاد و بی اعتنا به سودهای بی دردسر خارجی تمام همّ و غم خود را برای پیروزی بر دشمنی قرار داد که لجوجانه به دنبال ضربه زدن به کیان این کشور بوده است.
در هر دو دوره تحریم، کارکنان و دریانوردان این شرکت حمل و نقلی تهمت انحصارگرایی در داخل را نیز به جان خریدند، اما با سختکوشی مضاعف دستیابی ملت ایران به نصرتی دیگر در نبردی نابرابر را هدف خود قرار دادند.
آیا دریانوردانی که تحت نظارت دوربین رسانههای جهانی و تهدیدات بی وقفه نیروهای دشمن به یورش آنی، جان بر کف تا ونزوئلا راندند به دنبال به انحصار درآوردن بازارها هستند؟
کسانی که انصاف را فراموش کردهاند نمیدانند که گواهینامه دریانوردی با تأیید سازمان جهانی دریانوردی (IMO) در بازار جهانی را بر روی هر دریانورد میگشاید؟ چرا خبرهترین و با کیفیتترین دریانوردان کشور که تحت استخدام کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران قرار دارند برای به مقصد رساندن کشتیها این همه خطر را به جان میخرند؟ آیا قادر نبودند در دهها خط کوچک و بزرگ کشتیرانی منطقهای و بینالمللی با دستمزد ارزی و بالا دوران کاری خود را ادامه دهند؟
پاسخ این است؛ آنها خود را سربازانی میدانند که در کشتیهایی که سنگر آنان است از خاکریز اقتصاد و معیشت مردمشان دفاع میکنند.
اینجا مسأله غرور و افتخار است. کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در این آوردگاه با تمام توان خود به میدان آمده است. به زودی کشتیهایی که نشان IRISL بر بدنه و پرچم عزیز ایران را بر دکلهای خود در اهتزار دارند، خوشنامتر از دیروز و با اعتبار مضاعف و قهرمان سه جنگ نابرابر، در بنادر بزرگ جهان پهلو خواهند گرفت.
سهامداران آن نیز از حقیقی و حقوقی در این مبارزه همپای آن بودهاند و با تمام مشکلات و دشواریهای فعالیت یک شرکت غیردولتی، ذیل فشار تحریم ذرهای از موضع حمایتی خود پا پس نکشیدهاند و نخواهند کشید.