مولف: مهدی رستگاری، کارشناس بندری- دریایی
انقلاب صنعتی چهارم پارادایم تحول آفرینی است که در سالهای پیش رو موجب تغییر کل زندگی بشر بر روی کره زمین خواهد شد. این تغییر پارادایم حاصل دگردیسی سریع مجموعهای از علوم و فنّاوریها است که شامل فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، ژنتیک و زیست فنّاوری، علم مواد و نانو فنّاوری، فنّاوریهای حوزه تأمین و مصرف انرژی، و علوم و فنّاوریهای بسیار دیگر میشود.
این یک حقیقت است که بشر وارد عصری جدید شده است: امروز میتوان تقریباًهر چیزی را «هوشمند» کرده و شتابان در مسیر توسعه سطوح بالاتری از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینها گام برداشت؛ «کلان داده»ها به منبع جدیدی برای تولید ارزش اقتصادی تولید شدهاند؛ بشر به منابع انرژیهای پاک، تجدیدپذیر و تقریباً رایگان دست یافته که در اندک زمانی جایگزین سوختهای فسیلی در کل جهان خواهند شد؛ همچنین دستاوردهای حوزه ژنتیک و زیست فنّاوری موجب تغییر مفاهیم پایهای بیشماری خواهند شد که از جملۀ آنها میتوان به سلامت، امید به زندگی، غذا، منابع انرژی و بسیاری دیگر اشاره کرد. بسیاری از دانشمندان و تکنولوژیستها معتقدند که تحولاتی که انقلاب صنعتی چهارم در دو دهۀ آینده در زندگی بشر ایجاد خواهد کرد، به مراتب فراتر از تحولات ناشی از سه انقلاب صنعتی پیشین در سه قرن گذشته خواهد بود.
این تحولات در ابتدای هزارۀ سوم و در عصری شکل میگیرد که انسان با مسائل و چالشهای نوینی برای ادامۀ حیات بر روی کرۀ زمین مواجه شده است. بشر در آستانۀ مواجهه با پیامدهای شدید تغییرات اقلیمی در سالهای پیشِرو است. افزایش انفجارآمیز جمعیتِ انسان بر روی کرۀ زمین در قرن گذشته موجب توسعه غیرپایدار جوامع بشری در سرتاسر جهان گردیده و به نزاعهای روزافزون آنها بر سر منابع حیاتی راه برده است. تولید و انتشار آلایندهها و مصرف و تخریب بیرویه منابع طبیعی در سطح جهان آسیب فراوانی به محیط زیست وارد کرده است؛ به طوری که در آینده نزدیک جوامع انسانی در زمینۀ تأمین منابع حیاتی خود با مشکلات جدی مواجه خواهند شد. برخی از دانشمندان معتقدند که انقلاب صنعتی چهارم میتواند راهگشای ارائه شمار فراوانی از راهکارهای قابل عرضه و توسعه برای مواجهه مؤثر با چالشهای هزارۀ سومی جوامع بشری باشد.
به طور حتم سیستمهای حمل و نقل دریایی نیز تحت تأثیر توأمان انقلاب صنعتی چهارم و نیروهای مخرب ناشی از چالشهای هزاره سوم قرار خواهند گرفت. در جهان امروز، حمل و نقل دریایی آوند تحقق تجارت بین المللی بوده و یکی از ستونهای پایۀ توسعه نظام اقتصاد جهانی به شمار میآید. به گفته افمیتوس میتروپولوس (دبیر کل پیشین سازمان بین المللی دریانوردی)، متوقف شدن کشتیرانی در جهان موجب خواهد شد که نیمی از جمعیت جهان به قحطی و گرسنگی دچار شده و نیم دیگر آن نیز به عصر یخبندان باز گردد. با این اوصاف، جوامع جهان انتظار دارند که صنعت کشتیرانی بتواند خدمات مؤثر، مقرون به صرفه و پاکی را عرضه نماید که بتواند تسهیل کنندۀ مواجهه آنان با چالشهای هزارۀ سوم باشد. اما در این برهه، صنعت کشتیرانی نیز با مجموعهای از چالشهای مختص خود مواجه است. این صنعت سالها است که از منظر درآمدزایی در نشیب یک چرخه ۲۵ ساله قرار گرفته است. ابعاد ناوگان جهانی کشتیرانی تجاری نشان میدهد که به نسبت تقاضای موجود در بازارها، این صنعت با مازاد عرضه مواجه است. افزون بر این صنعت کشتیرانی با مجموعهای از الزامات زیست محیطی جدید مواجه است که هزینههای فوقالعاده سنگینی را بدان تحمیل کرده و همچنین محدودیتهای فنّی و عملیاتی جدی برای آن ایجاد خواهد کرد؛ از جمله این الزامات میتوان به ضرورت مدیریت آب توازن، الزام به کاهش اکسیدهای گوگرد در گازهای احتراقی کشتی، و الزامات آتی کنترل گازهای گلخانهای ناشی از کشتی اشاره کرد. از این رو در اوان انقلاب صنعتی چهارم و در آستانه مواجهه با چالشهای جهانی هزاره سوم، صنعت کشتیرانی خود در وضعیتی دشوار و خطیر قرار دارد.
انقلاب صنعتی چهارم میتواند آثار شگرفی بر سیستم حمل و نقل دریایی جهان داشته باشد. روندهای نوظهوری، چون «چاپ سه بعدی» و «بهره جویی از روباتیک» در بخش تولید میتواند آثار چشمگیری بر الگوها و مقدار تقاضا در بازارهای خدمات کشتیرانی داشته باشد: پیشبینی میشود افزایش استفاده از روباتها در صنایع تولیدی موجب از بین رفتن مزیت نیروی ارزان در پیشکرانه دریایی زنجیرههای تولید امروزی شده و این امر زمینه ساز بازگشت خطوط تولید به نزدیکی بازارهای مصرف (و یا پیشکرانههای دریایی نزدیک بدانها) شود. همچنین فراهم شدن امکان تولید سفارشی هر محصولی توسط چاپگر سه بعدی در هر نقطهای از جهان، میتواند موجب کاهش چشمگیر تجارت محصولات تمام ساخته و نیم ساخته در سرتاسر جهان شده و در مقابل تجارت مواد خام و مواد اولیه را در سطح جهان افزایش دهد. این روندها نه تنها آثار تعیین کنندهای بر تقاضای کشتیرانی کانتینر و فله در سطح جهان خواهند داشت، بلکه مؤلفههای تعیینکنندهای، چون ابعاد کشتیها، مسافت مسیرهای کشتیرانی، سوخت مورد نیاز و... را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. روند دیگری که آثار تعیین کنندهای بر سایر بخشهای بازار جهانی کشتیرانی خواهد داشت، تغییرات بازارهای انرژی در جهان است. هم اکنون حدود ۸۷ درصد نفت خام استخراج شده در سطح جهان به صورت سوختهای فسیلی فرآوری و به مصرف میرسد. نفت خام، فرآوردههای نفتی، و سایر سوختهای فسیلی (شامل ذغال سنگ، ال. ان. جی؛ و میعانات گازی) حدود ۴۰.۵ درصد از کل تجارت دریابرد جهان را در سال ۲۰۱۸ تشکیل داده اند. با افزایش گسترده بهره برداری از انرژیهای نوین در سالهای پیش رو (از جمله در خودروها، نیروگاهها، تامین روشنایی و...) تقاضای موجود برای سوختهای فسیلی به نحو چشمگیری کاهش یافته و این موضوع تاثیر قابل توجهی بر بخش فله مایع و فله خشک خواهد داشت. روند عمدۀ دیگری که میتواند بر عرضه و تقاضا در بازار کشتیرانی تأثیرگذار باشد، توسعه وجوه حمل و نقلی رقیب آن است. این روند شامل توسعه شبکههای راهآهن، و همچنین توسعه شبکههای بینالمللی هایپرلوپ در مناطق مختلف جهان است. توسعه این وجوه حمل و نقلی به خصوص از طریق توسعه «پلهای سرزمینی» در آسیا و اروپا میتواند موجب فرسایش تقاضای موجود برای کشتیرانی تجاری گردد. میزان کاهش تقاضا بستگی به سطح گسترش این شبکههای حمل و نقلی و میزان کارسازی آنها خواهد داشت.
اما از جانب دیگر انقلاب صنعتی چهارم میتواند مزیتهای فنّاورانه عمدهای را برای حل مسائل فرآروی سیستمهای حمل و نقل دریایی فراهم آورد. در بحبوحۀ ظهور تحولات بزرگ در سالهای آینده، سیستمهای حمل و نقل دریایی برای ابقای خود بیش از همیشه نیازمند نوآوری و به خصوص نوآوری ناپیوسته است. توجه داشته باشید که پس از «انقلاب کانتینریزاسیون» در دهه ۱۹۶۰، صنعت کشتیرانی هیچ گونه نوآوری ناپیوسته قابل ذکری به خود ندیده و بهبود عملکرد در آن عمدتاً بر مبنای افزایش صرفه جویی مقیاس، کاهش مصرف سوخت و برخی اقدامات مدیریتی (مانند تشکیل اتحادهای کشتیرانی و ادغام و اکتساب برای رشد اندام وار خطوط کشتیرانی) استوار بوده است. این نوآوریهای پیوسته در سالهای اخیر به منتهای بلوغ و رشد ممکن رسیدهاند و صنعت کشتیرانی نیازمند نوآوریهای ناپیوستهای است که بتواند معماری بازارها و اجزای آن (شامل ساختار رقابتی، قابلیتهای سازمانی، سکوهای تولید و محصولات) را متحول سازد. از این حیث، انقلاب صنعتی چهارم میتواند فرصتهای قابل توجهی را برای بهبود این صنعت فراهم آورد.
یکی از موانع اصلی در پیوستن صنعت کشتیرانی به جرگۀ انقلاب صنعتی چهارم، ارزش تجاری و عمر اقتصادی متصور برای داراییها در آن است. در سال ۲۰۱۹، عمر ۷۹.۲۵ درصد از ظرفیت ناوگان جهانی کشتیرانی زیر ۱۴ سال بوده است؛ و این امر حاکی از آن است که مالکان کشتیها چندان مایل به تغییرات فنّاوری و هرگونه تغییرات عمدهای که موجب تحمیل هزینههای سنگین و یا وقفه در بهره برداری از آنها شود، نیستند. مانع عمدۀ دیگر از مقاومت نیروی کار نشأت خواهد گرفت که توسعه فنّاوریهای انقلاب صنعتی چهارم را به عنوان ریسک جدّی متوجه اشتغال خود تلقی خواهند کرد. این تفکر با بهرهبرداری از فنّاوریهای جدید در سیستمهای حمل و نقل دریایی در سالهای پیش رو تشدید خواهد شد. گرچه در چند سال اول این فنّاوریها برای فائق آمدن بر مسائل بدو بهره برداری به نیروی انسانی اتکا خواهند داشت، اما به زودی زمانی فرا میرسد که بهره برداری از این فنّاوریها به صورت تمام خودکار و با کمترین نیاز ممکن به نیروی انسانی آغاز شود. در آن مقطع درک نیروی انسانی شاغل در سیستمهای حمل و نقل دریایی از آثار بهره برداری از این گونه فنّاوریها بر اشتغال آنان به مراتب بالاتر رفته و مقاومت بیشتری را در مقابل پذیرش آنها به وجود خواهد آورد.
با وجود تمام مقاومتهای موجود، تحولات کنونی حاکی از اجتنابناپذیری تغییر پارادایم هستند: چالش برقراری الزامات نوین زیست محیطی (مانند الزام به کاهش آلایندگی اکسیدهای گوگرد در گازهای احتراقی کشتی، مدیریت آبتوازن و الزامات مرتبط با کارآیی انرژی و کاهش گازهای گلخانهای)، عدم توازن بین عرضه و تقاضا و هزینه و درآمد در بازارهای کشتیرانی نشان دهندۀ نیاز فوری به تغییرات در ساختار بازار هستند. در سالهای پیش رو، با افزایش فراریت، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام (VUCA) در بازار کشتیرانی در اثر شرایط ناشی از انقلاب صنعتی چهارم و چالشهای هزاره سوم، پویایی این بازارها نیز به مراتب بالاتر خواهد رفت. از یک سو در دو یا سه دهه آینده، انقلاب صنعتی چهارم جامعه بشری را به سوی افق تکینکی فنّاورانه سوق میدهد که هیچ گونه تصوری از ورای آن نمیتوان داشت. از طرف دیگر چالشهای هزاره سوم دورنمایی تاریک از آینده را به تصویر میکشد که در آن ما آخرین نسل نوع بشر هستیم که میتوانیم اقدامات اصلاحی لازم را برای تداوم حیات انسان بر روی کره زمین به کار بندیم. پیشرفت این دو جریان میتواند در اثنای شکلگیری پیامدهایی، چون درک نوع بشر از اخلاق، گسست زنجیرههای تأمین توسط بلایای طبیعی، تحولات الگوهای کار و اشتغال، قحطی یا فراوانی غذا، آلودگی و آثار آن، و مانند آن با یکدیگر همافزایی مثبت یا منفی پیدا کند.
به نظر میرسد بهترین اقدام متصور برای صنعت کشتیرانی، سوار شدن بر موجهای فرصت آفرین انقلاب صنعتی چهارم برای فائق آمدن بر چالشهای هزاره سوم است. این موجها میتوانند فراهم کنندۀ تکانههای لازم برای یادگیری، نوآوری، ابداع و بهبود راهکارهای مواجهه با شرایط پیچیده و مبهم آینده باشند. با این حال باید در نظر داشت که این موجها دارای ماهیتی ناپایدار، موقتی، گذرکننده و عموماً غیرقابل کنترل هستند. این بدان معنا است که به رغم سرمایه گذاری و صرف زمان و انرژی در توسعه یک راهکار نوآورانه، امکان دارد که این راهکار طی چند سال یا حتی چند ماه به راهکاری ناکارآمد و مهجور تبدیل شود. با این اوصاف صنعت کشتیرانی در دهه آینده اکیداً محتاج بهبود و تحولات عمدهای در سازماندهی و توسعه منابع خود است.
سیستمهای حمل و نقل دریایی در سالهای پیش رو نیاز فراوانی به یادگیری و نوآوری دارند. این بدان معنا است که این صنعت باید به سازماندهی مؤثر برای تسهیل مدیریت دانش در تمام سطوج سیستم بپردازد. کار دانشگرانه مورد نیاز را میتوان در قالب تحقیق و توسعه (R&D)، مدیریت دانش، مدیریت فنّاوری، مدیریت استراتژیک و مانند آن سازماندهی نمود. به عبارت دیگر بنگاههای اقتصادی فعال در بازارهای حمل و نقل دریایی باید به برنامهریزی برای سرمایه گذاری و توسعه مشاغل یقه طلایی (Gold Collar jobs) برای اشتغال متخصصان و سایر دانشگران مستعد یادگیری و حل مسائل سازمانی بپردازند. علاوه بر این بسیاری از کشورهای توسعه یافته برای جذب کار دانشگرانه مورد نیاز در سیستمهای حمل و نقل دریایی، نیز به توسعه خوشههای دریایی، و راه اندازی شرکتهای نوپای دریایی پرداختهاند. جوامع دریایی و بندری در این کشورها به حمایت از کارآفرینی نوآورانه در داخل خود و جذب آن از بیرون اهتمام کامل دارند. از جمله طرحهای مطرح در این زمینه میتوان به Maritime Startup Germany ، Pier 71 scheme در سنگاپور، PortXL در اروپا، و مرکز نوآوری دریانوردی نیویورک (NYMIC) در ایالات متحده اشاره کرد.
کار دانشگرانه میتواند راهکارهای مورد نیاز حمل و نقل دریایی را در سالهای آینده فراهم آورد. صنعت کشتیرانی باید به تأمین ایده، راهکارهای فنّاورانه، راهکارهای مدیریتی، و نوآوری از محل کار دانشگرانه در داخل و خارج خود نماید. این ایدهها، راهکارها و نوآوریها حکم چراغی را دارند که تاریکی مطلق شرایط VUCA را در آینده این صنعت روشن خواهند کرد. کاملاً واضح است بنگاههای اقتصادی فعال در حمل و نقل دریایی (بدون توجه به ابعاد و اندازه خود) درصورتیکه نتوانند چنین چراغی را برافروزند، در تاریکی شرایط آینده، زمین خورده و به احتمال زیاد نابود خواهند شد.