خصوصی سازی در ایران مولودی ناقص الخلقه بود که از همان آغاز ناتوان جلوه کرد و عاقبت ختم به ناکجاآبادی شد که ذهن دولتی زده و دولتگرای ایرانی را نسبت به ترکیب واژگانی بخش خصوصی هر چه بیشتر بدبین کرد و فراری داد.
دلیل این امر را باید در DNA دولت مدرن در ایران جستجو کرد. به هر حال نوسازی در این کشور، در آغاز سده فعلی، آمرانه بود و از مجرای قدرت مطلق دولتی عبور کرد و ظهور یافت؛ بنابراین همواره جایی برای بخش خصوصی واقعی در راهبرد اقتصاد ایران دیده نشد. هر چند که در دهه ۱۳۴۰ و تنها برای کمتر از یک دهه این قاعده نقض شد و بزرگترین دستاوردهای صنعتی و اقتصادی تاریخ ایران رقم خورد، اما آن دوره دولت مستعجل بود و بار دیگر اقتصاد دولتی سرمست از درآمد سرشار نفت، بخش خصوصی را به گوشهای راند تا همچنان به عنوان صفحه دوم اقتصاد ایران به زیست رنجور خود ادامه دهد.
تمام این اتفاقات البته در زمانی بود که کشورهایی مانند کره جنوبی، کمی بعدتر مالزی، سنگاپور، شیلی و حتی چین کمونیست با انجام اصلاحات اقتصادی، دوری از اقتصاد سراسر دولتی و در برخی موارد با اختراع بخش خصوصی که عملاً در اقتصاد آنها وجود نداشت به اقتصادهایی بزرگ، قدرتمند و تاثیرگذار جهانی تبدیل شدند.
با این حال و هر چند که گستره اقتصاد ایران عمدتاً در دست دولتی هاست گاه تک ستارههایی از بخش خصوصی رخ نمایی میکنند و ادامه حیات این بخش را نوید میدهند.
شرکت تایدوترخاورمیانه، اپراتور با سابقه و قدیمی بنادر کشور که در میان اپراتورهای بندری به برندی شناخته شده تبدیل شده است از جمله این تک ستاره هاست.
این شرکت که ققنوس وار از میان شعلههای مالکیت دولتی، بخش عمومی و بنگاهداری بانکی و زیر فشار سنگین تحریمهای همه جانبه بیرون آمده است، اکنون به بخش خصوصی واگذار شده تا فصل تازهای در مدیریت بخش خصوصی ایران را رقم بزند.
چندی پیش ... مدیرعامل تایدواتر در نشستی خبری که طی چند سال اخیر بی سابقه بود به تشریح آخرین وضعیت این شرکت پرداخت و با بیان اینکه برند تایدواتر احیا شده است به اقدامات مدیریت جدید اشاره و تاکید کرد که این شرکت همچنان که طلبهای صعب الوصول خود را وصول میکند بخش قابل توجه بدهیها را نیز پرداخت کرده است و به سرعت در شرایط عادی با گامی رو به جلو، قرار گرفته است.
این مدعا زمانی تایید میشود که به تازگی نشریه معتبر بین المللی "DAYLINER" تایدواتر را در رتبه بیست و پنجم در میان صد اپراتور بندری دنیا قرار داده است در حالی که این شرکت همچنان ذیل تحریمهای ظالمانه دشمنان قرار دارد که اگر این تحریمها نبود نام تایدواتر در رتبههای بسیار بالاتری در میان غولهای بندری جهان قرار میگرفت.
با این حال، حیات دوباره برند نخست اپراتور بندری کشور نشانهای روشن از تواناییهای بخش خصوصی است که علی رغم تمام کاستیها در داخل و فشارهای سنگین خارجی با مدیریت بهره ور، واقعیت بین و آینده نگر همچنان معجزه میکند.
احیای تایدواتر حاصل نگاهی است که به این شرکت به عنوان ابزاری راهبردی در تحکیم قدرت کشور مینگرد؛ بنابراین به جای تکیه بر سودهای زودگذر و عافیت طلبی به ورود در کارزاری تن میدهد که هر کسی توان حضور و سرمایه گذاری در آن را ندارد.
اینک این خطرپذیری هوشیارانه ثمر داده است. به گونهای که به افکار عمومی میتوان به عنوان نمونهای از خصوصی سازی موفق و کارآمد معرفی کرد تا شاید خاطرات تلخ گذشته تا حدی از اذهان پاک شود.
در پایان سخن باید یادآوری کرد که خصوصی سازی نیازمند بسترسازی مناسب با رویکردی راهبردی و ملی است چه آنکه سرمایه گذاری امری پرخطر و حساس است که بدون برنامه ریزی دقیق نمیتوان انتظار بازدهی و رشد دادن اقتصاد را از آن داشت.
در عین حال سپردن سرمایههای ملی به دست اشخاص (حقیقی و حقوقی) که فاقد بصیرت لازم نسبت به فعالیتهای تولیدی (کالا و خدمات) هستند تبعاتی به دنبال دارد که نه تنها امروز بلکه آینده کشور را به مخاطره میاندازد؛ بنابراین نمونه تایدواتر و نمونههای مشابه میتواند به عنوان الگو و چراغی که این راه سنگلاخ را روشن میکند مورد استفاده برنامه ریزان کلان کشور و سرمایه گذارن قرار بگیرد تا آن جراحی بزرگ که سال هاست اقتصاد ایران محتاج آن است رخ دهد و این بیمار ۹۰ ساله دیگربار برای ادامه راه ابدی خود نفس تازه کند.
و
تشکر
از زحمات مدیرعامل ( اقای دکتر زارعی ) مدبر و توانای هلدینک بزرگ تایدواتر که به حق باعث زنده شدن مجددا بزرگ پورت اپراتور ایران در کوتاهترین زمان و در شرایط سخت تحریم ها رقم زد
ارزوی موفقیت و سربلندی بیشتر برای این مدیر لایق دارم