به گزارش خبرنگار مانا، سوت پایان روز 30 تیر ماه که به صدا در آمد عملا ماه کابوس بار تالار حافظ به پایان رسید و روند طبیعی بار دیگر به بازار سرمایه کشور بازگشت .
تیر ماه از این جهت حائز اهمیت است که بدانیم این ماه فصل مجامع اکثر شرکت های بورسی است (شرکت هایی که سال مالی آنها 29 اسفند است) لذا به علت بسته شدن سهام شرکت های عمدتا تاثیر گذار در بازار، روند معاملاتی کمی از حالت طبیعی خود خارج می شود .
تفاوت تیر ماه امسال با دیگر سالها در این نکته نهفته است که تیر ماه امسال بر خلاف سالهای گذشته توام با ماه مبارک رمضان شد و فعالان بازار بورس می دانند که به طور سنتی ماه رمضان، بازار سرمایه ای ایران (بورس) با یک رکود مواجه می شود و حال همزمانی این دو رخداد یعنی تیر ماه( فصل مجامع ) و ماه مبارک رمضان مزیدی شد بر علت ریزشی و کم اقبالی ساختمان خیابان حافظ .
اما آنچه در مورد اتفاقات این ماه (تیر ماه 95) حائز اهمیت است در سه نکته نهفته است که شاید یاد آوری آن خالی از لطف نباشد .
در اولین قدم باید توجه کرد که امسال اولین سال بدون تحریم اقتصاد ایران است و جالب است بدانیم توافق جامع هسته ای نیز در همین ماه به سرانجام رسید و یکی از پدیده های سال گذشته نیز دقیقا فردای بیانیه حادث شد و در حالی که همه صاحب نظران اتفاق در رشد خیره کننده داشتند بازار به یکبار بیش از 1000 واحد ریزش را تجربه کرد و علامت سوال بزرگی را برجای نهاد .
هرچند پاسخ این علامت سوال به اندازه خود سوال بزرگ نبود زیرا دقیقا در همان روز چند شرکت مهم از جمله هلدینگ خلیج فارس برای مجمع از سوی نهاد ناظر بسته شد و البته بانکها که سهم قابل توجهی در جابه جایی شاخص دارند نیز برای مجمع آماده می شدند .
اما این پایان جریان داستان برجام، تحریم و بورس نیست. درست است که امسال اولین سال بدون تحریم اقتصاد و صنایع کشور است اما نباید فراموش کرد که مجامع تیر ماه 95 بررسی عملکرد سال مالی گذشته یعنی 94 است و کیست که نداند حالت انتظاری و شرایط نابسامان اقتصاد کشور که دامنه آن از دولت های نهم و دهم برای دولت تدبیر و امید به ارث رسیده همچنان گریبانگیر پایه های اقتصادی کشور است لذا نمی توان مجامع امسال و عملکرد شرکت ها را به پای عدم تحقق دستاورد های برجام گذاشت زیرا آنچه قدر مسلم است نتایج برجام از نیمه دوم سال جاری عیان خواهد شد .
البته باید توجه کرد که برجام برای شرکت های بورسی در همین مدت زمان نیز پر خیر و برکت بوده است زیرا با لغو تحریم ها در اواسط دی ماه سال گذشته برخی شرکت ها توانستند از مواهب رفع محدودیت ها استفاده کرده و شرایط خود را بهبود بخشند و همچنین اقبال سهامداران خرد و کلان به تالار شیشه ای باعث شد شرکت ها شرایط نسبتا خوبی را در سه ماه چهارم سال گذشته تجربه کنند و ماحصل آن را میتوان در گزارش های سه ماهه آخر و اولین پیش بینی های سود سال 95 صنایع بورسی مشاهده کرد .
دومین اتفاق جریان ساز تیر ماه امسال را می توان در کاهش نرخ سود بانکی عنوان کرد . بانکها در اقدامی قابل تحسین و با توجه به کاهش چشمگیر نرخ تورم که از دستاورد های بزرگ دولت یازدهم محسوب می شود نرخ سود بانکی (نه تسهیلات) را تا 18 درصد کاهش دادند و عملا از 18 تیر ماه نرخ سپرده با سود 18 درصد محاسبه شد.
این نکته از آن جهت مهم است که بازار پول همواره رقیب سنتی بازار سرمایه محسوب می شود و کاهش نرخ سود سپرده و عدم جذابیت (هرچند همچنان نرخ سپرده نسبت به تورم اعلامی توسط مرکز آمار بالاست ) این بازار می تواند به چرخش نقدینگی از انجماد و پارکینگ بانک به سمت میعان تولید و صنایع بورسی حرکت کند. هرچند بازار بورس از این تصمیم در تیر ماه انتفاعی نبرد اما نکته عدم بهره برداری از این رفتار نیز در همان پاسخ ساده اول نوشته نهفته است زیرا شرایط در فصل مجامع طبیعی نیست !
پس می توان امیدوار بود در نیمه دوم مرداد ماه تاثیر این عمل نیز عیان شود؛ دلیل عنوان شدن نیمه دوم در آن است که بدانیم تا شرکت ها از مجامع بازگشته و شرایط عادی شود معمولا نیمی از ماه طی خواهد شد .
سومین عامل اما با دو عامل قبلی متفاوت است، نگارنده این سطور در گزارش ها گذشته نیز به خطر گروه خودرویی برای بورس تهران تاکید کرده بود و عنوان شد که عدم تطابق سود معاملاتی با شرایط موجوده در شرکت ها و همچنین ارزش جایگزینی و زیان های انباشته که در صورت های مالی این شرکت ها دیده می شود باعث ایجاد یک حباب نامتوازن در گروه خودرویی است و می تواند لطمات سنگینی را به بازار وارد کند .
تیر ماه این اتفاق حادث شد و دو شرکت مهم این گروه یعنی ایران خودرو و سایپا روزهای خوبی را تجریه نکردند و فروکش کردن هیجانات کمی معاملاتی این دو شرکت را متعادل کرد و در مجموع قیمت های گروه خودرویی کمی عقلایی تر شد هرچند این به بهای زیان برخی سهامداران عمدتا خرد تمام شد اما بازار عقلانی بهتر از بازار کاریکاتوریست که بخشی از آن نا متوازن بزرگ باشد!
آنچه گفته شد شمایی کلی از بازار بورس در یک ماه پر حادثه تیر ماه است ، حال با عبور از این ماه می توان به روز های آینده تالار حافظ امیدوار بود هرچند این اتفاق به حدود 20 روز زمان نیاز دارد تا بورس به حالت طبیعی خود بازگردد اما بازگشت امید در بورس به عنوان شمه ای در صنایع کشور میتواند روح امید را برای دیگر بخش ها به ارمغان آورد .
البته ذکر این نکته لازم و ضرروی است که دولت نیز باید در روند تصمیم گیری خود کمی بازنگری کند و برای صنایع مشوق های تسهیلاتی در نظر گیرد تا مشکلات صنایع که عمدتا عدم نقدینگی است مرتفع شود . هرچند دولت با اتخاذ سیاست های انقباضی در 3 سال گذشته دستاورد کاهش چشمگیر تورم را به دست آورد ولی باید توجه کرد که برای تفقد در رفع رکود و چرخش صنعت ، اقتصاد کشور نیازمند رویکردی انبساطی است .
این بدان معنی نیست که دولت پشت پا به تمام دستاورد هایش بزند زیرا این نکته ضروریست که دولت با کنترل تورم و نظم در نظام پولی کشور به این مهم دست بافته و اتفاقا این رفتار باعث تحلیل پذیری اقتصاد کشور شد اما نتیجه داده های مرکز آمار در مورد بخش صنعت در سال 94 فاجعه آمیز است .
مرکز آمار وضعیت رشد صنایع را منفی 2.2 اعلام کرد اما این تمام ماجرا نیست، وقتی مرکز آمار سخن از "صنعت" می آورد ملغمه ای از صنایع نفتی، معدنی ،تجاری و ... است برای مثال اگر به صنعت نفت که در سه ماهه آخر سال گذشته رشد چشمگیری داشته توجه کنیم و بدانیم فروش این بخش از 900 هزار بشکه به 2.5 میلیون بشکه در روز رسیده است عمق فاجعه در صنایع مشخص می شود زیرا همپوشانی رشد صنعت نفت با زیان افسار گسیخته دیگر صنایع است که ما حصل آن منجربه عدد اعلام شده توسط مراجع رسمی است .
هر آنچه از شمایل اقتصاد و دورنمای بورس بر می آید اواخر مرداد و اوایل شهریور باید شروع تحرک دوباره بازار بورس باشد و امید های خوبی می توان به آینده تالار حافظ داشت؛ از جذب سرمایه گذار خارجی گرفته تا رفع موانع تولید، از دستاورد های برجام گرفته تا اجرای تفاهم نامه ها، همه و همه نوید روزهای خوبی را به بورس تهران می دهد و ساعت 12:30 روز چهارشنبه (دیروز) به معنای رهایی تالار حافظ از شرایط بغرنج است و امروز بورس تهران برای روز های بهتر خود را آماده می کند .