
مانا- شناسایی سومالیلند از سوی اسرائیل در ۲۶ دسامبر ۲۰۲۵، منطقهای را که بیش از سه دهه در انزوای دیپلماتیک به سر میبرد، به کانون توجهات جهانی تبدیل کرد. این اولین شناسایی رسمی یک عضو سازمان ملل از این جمهوری خودخوانده در شمالغربی سومالی، نه تنها نقشه سیاسی شاخ آفریقا را به چالش میکشد، بلکه ابعاد تازهای از رقابت بر سر کنترل تنگه استراتژیک بابالمندب را آشکار میسازد. منطقهای که در سایه بحران یمن و حملات به کشتیها در دریای سرخ، اکنون به پایگاهی بالقوه برای نظارت بر یکی از شلوغترین مسیرهای دریایی جهان تبدیل شده است.
سومالیلند در یک نگاه
|
داده |
شاخص |
|
6.2 میلیون نفر |
جمعیت |
|
176 هزار کیلومتر مربع |
مساحت |
|
هرگیسا |
پایتخت |
|
7.6 میلیارد دلار |
GDP 2024 |
|
1361 دلار |
درآمد سرانه |
|
850 کیلومتر |
طول ساحل |
|
1991 |
سال اعلام استقلال |
|
فاقد شناسایی بینالمللی تا ماه دسامبر 2025 |
وضعیت شناسایی |
از مستعمره بریتانیا تا جمهوری خودخوانده
سومالیلند پیش از این تحت سلطه بریتانیا بود. در ۲۶ ژوئن ۱۹۶۰، این منطقه برای پنج روز بهعنوان کشوری مستقل شناخته شد، پیش از آنکه در اول ژوئیه همان سال با سومالی ایتالیایی سابق ادغام شده و جمهوری سومالی را تشکیل دهد. این اتحاد داوطلبانه اما شتابزده، از همان آغاز با نارضایتیهای قومی و سیاسی روبهرو بود.
پس از دو دهه، در سالهای ۱۹۸۰، رژیم دیکتاتوری محمد سیاد باره سرکوب خشونتباری را علیه قبایل شمالی، بهویژه قبیله ایساق، آغاز کرد. بمباران شهر هرگیسا و کشتار هزاران غیرنظامی، زخم عمیقی در ذهن جمعی این منطقه برجای گذاشت. در سال ۱۹۹۱، با فروپاشی رژیم سیاد باره و آغاز جنگ داخلی در سومالی، رهبران سومالیلند تصمیم به اعلام مجدد استقلال گرفتند.
از آن زمان تا کنون، این منطقه توانسته است نهادهای دولتی کارآمد، پول ملی (شیلینگ سومالیلند)، نیروهای امنیتی مستقل و سیستم انتخاباتی نسبتاً شفاف خود را اداره کند. سومالیلند در مقایسه با بقیه سومالی، از ثبات نسبی برخوردار بوده و چندین دوره انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی با انتقال مسالمتآمیز قدرت برگزار کرده است.
با این حال، هیچ کشور عضو سازمان ملل متحد تا پیش از اقدام اخیر اسرائیل، استقلال آن را به رسمیت نشناخته بود. سومالی همچنان این منطقه را بخشی جداییناپذیر از خاک خود میداند و اتحادیه آفریقا نیز بر اساس اصل حفظ مرزهای استعماری، بر تمامیت ارضی سومالی تأکید دارد.
اقتصاد و سیاست: ثبات در میان بیثباتی
جمعیت سومالیلند حدود ۶.۲ میلیون نفر برآورد میشود که اکثریت آنها را قبایل ایساق، گدابورسی و دولباهانته تشکیل میدهند. پایتخت این منطقه، هرگیسا، با جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر، مرکز سیاسی و اقتصادی آن است.
اقتصاد سومالیلند بر سه پایه استوار است: دامداری (که بیش از ۶۰ درصد جمعیت را شامل میشود)، حوالههای مالی از سومالیهای مقیم خارج از کشور که سالانه حدود یک میلیارد دلار به این منطقه تزریق میشود، و تجارت بندری. تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۲۴ حدود ۷.۶ میلیارد دلار بوده و درآمد سرانه حدود ۱۳۶۱ دلار است که در مقایسه با سومالی مرکزی (حدود ۶۰۰ دلار) بالاتر است.
بندر بربره، که در سال ۲۰۱۶ با سرمایهگذاری ۴۴۲ میلیون دلاری شرکت دیپی ورلد امارات متحده عربی توسعه یافت، نقش محوری در اقتصاد منطقه ایفا میکند. این بندر که سالانه بیش از یک میلیون کانتینر جابهجا میکند، برای اتیوپی که پس از استقلال اریتره در سال ۱۹۹۳ به دریا دسترسی ندارد، اهمیت حیاتی دارد. بیش از ۳۰ درصد از واردات و صادرات اتیوپی از طریق این بندر انجام میشود.
از نظر سیاسی، سومالیلند دارای سیستم ترکیبی منحصربهفردی است که نهادهای دموکراتیک مدرن را با شوراهای سنتی قبیلهای (به نام «گورتی») در هم میآمیزد. پارلمان این منطقه دو مجلس دارد: مجلس نمایندگان که از طریق رأی مستقیم انتخاب میشود و مجلس بزرگان (گولاها) که نمایندگان قبایل را در خود جای میدهد. انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴، که با نظارت ناظران بینالمللی برگزار شد، منجر به انتقال قدرت از موسی بیهی ابدی به عبدالرحمان محمد عبدالله (معروف به عبدالرحمان سیرو) شد.
با این حال، چالشهای جدی نیز وجود دارد. بیکاری جوانان بیش از ۷۰ درصد است و عدم شناسایی بینالمللی، دسترسی به وامهای بینالمللی، کمکهای توسعهای و بازارهای جهانی را محدود کرده است. تنشهای مرزی با پونتلند (منطقه خودمختار دیگری در شمالشرقی سومالی) بر سر مناطق سول و سناگ، همچنان ادامه دارد.
دروازه دریای سرخ: چرا سومالیلند اهمیت دارد؟
موقعیت جغرافیایی سومالیلند، آن را به یکی از نقاط کلیدی در معادلات ژئوپلیتیکی جهان تبدیل کرده است. این منطقه با ۸۵۰ کیلومتر ساحل در کنار خلیج عدن، مستقیماً مشرف به تنگه بابالمندب است؛ تنگهای به پهنای تنها ۲۹ کیلومتر در باریکترین نقطه آن که دریای سرخ را به اقیانوس هند متصل میکند.
از این تنگه روزانه بیش از ۳۰ هزار کشتی در سال عبور میکنند و حدود ۱۲ درصد از تجارت دریایی جهان و نزدیک به ۱۰ درصد از نفت جهان از این مسیر حمل میشود. هرگونه اختلال در این تنگه میتواند زنجیره تأمین جهانی را مختل کند و هزینههای حملونقل را به شدت افزایش دهد، همانگونه که در بحران اخیر یمن شاهد بودیم.
در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، حملات به کشتیها در دریای سرخ و خلیج عدن به شدت افزایش یافت. این حملات، که برخی از آنها به حوثیهای یمن نسبت داده میشد، مسیرهای کشتیرانی را تغییر داد و بسیاری از کشتیها را مجبور کرد تا به جای عبور از کانال سوئز، از مسیر دورتر دماغه امید نیک در جنوب آفریقا استفاده کنند. این تغییر مسیر، زمان حمل را ۱۰ تا ۱۴ روز افزایش داد و هزینههای بیمه و سوخت را چند برابر کرد.
در چنین شرایطی، سومالیلند به دلیل ثبات نسبی و موقعیت استراتژیک خود، بهعنوان نقطهای امن برای نظارت بر این مسیرها دیده میشود. توافقهای تجاری همچون توسعه بندر بربره توسط امارات و توافق دسترسی اتیوپی به دریا که در ژانویه ۲۰۲۴ امضا شد، بخشی از تلاش برای تقویت امنیت تجاری و کاهش وابستگی به مسیرهای آسیبپذیرتر است.
بحران یمن و معادله امنیت دریایی
بحران یمن و حملات به کشتیها، مستقیماً بر امنیت مسیرهای دریایی مجاور سومالیلند تأثیر گذاشته است. از اکتبر ۲۰۲۳، زمانی که درگیریهای غزه آغاز شد، حوثیها اعلام کردند که کشتیهای مرتبط با اسرائیل یا در حال حرکت به سوی بنادر اسرائیلی را هدف قرار خواهند داد. این حملات به سرعت گسترش یافت و به کشتیهای دیگر نیز کشیده شد.
در این میان، فاصله جغرافیایی سومالیلند از مناطق تحت کنترل حوثیها در یمن، حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ کیلومتر است. این نزدیکی، همراه با ثبات نسبی منطقه، آن را به گزینهای جذاب برای کشورهایی تبدیل کرده که میخواهند بر فعالیتهای دریایی در خلیج عدن نظارت داشته باشند.
کارشناسان امنیتی معتقدند که حضور بازیگران خارجی در سومالیلند میتواند نظارت بر تهدیدات دریایی، جمعآوری اطلاعات و حتی عملیات پیشگیرانه را وارد فاز تازهای نماید، بدون آنکه مستقیماً درگیریهای یمن را تشدید کند. همچنین برخی تحلیلگران غربی معتقدند که موقعیت سومالیلند میتواند بهعنوان نقطه پشتیبانی لجستیکی برای عملیات نیروهای دریایی بینالمللی که در حال مبارزه با دزدان دریایی و تهدیدات دریایی هستند، مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی سومالیلند: گام تاریخی یا بازی استراتژیک؟
در ۲۶ دسامبر ۲۰۲۵، اسرائیل نخستین کشور عضو سازمان ملل شد که سومالیلند را بهعنوان کشوری مستقل و دارای حاکمیت به رسمیت شناخت.
توافق بین سومالیلند و اسرائیل شامل برنامههای گستردهای برای همکاری در زمینههای کشاورزی (بهویژه تکنولوژی آبیاری قطرهای و کشاورزی در اقلیم خشک)، بهداشت (انتقال فناوری پزشکی و آموزش پرسنل)، فناوری اطلاعات، امنیت سایبری و تجارت است. همچنین قرار است اسرائیل سفارتی در هرگیسا و سومالیلند نمایندگیای در تلآویو افتتاح کنند.
سه لایه اهداف در شناسایی
اهداف کوتاهمدت (۱ تا ۲ سال):
گسترش فوری حضور دیپلماتیک اسرائیل در شاخ آفریقا و ایجاد روابط اقتصادی است. اسرائیل که در سالهای اخیر تلاش کرده روابط خود را با کشورهای آفریقایی بهبود بخشد، با این اقدام میتواند در منطقهای مسلماننشین که تاکنون روابط رسمی با اسرائیل نداشته، شریکی جدید بیابد.
اهداف میانمدت (۳ تا ۵ سال):
تقویت امنیت در برابر تهدیدات دریایی از سمت مقابل خلیج عدن است. موقعیت سومالیلند امکان نظارت و همکاری اطلاعاتی بر مسیرهای کشتیرانی را فراهم میکند، بهویژه در شرایطی که اختلالات دریای سرخ ناشی از بحران یمن ادامه دارد. این نظارت میتواند شامل ایستگاههای رادار، سیستمهای جمعآوری اطلاعات الکترونیکی و حتی تسهیلات لجستیکی برای عملیات دریایی باشد.
ارتباط با مسئله حوثیها:
نزدیکی به تنگه بابالمندب و خلیج عدن، اسرائیل را قادر میسازد تا تهدیدات موشکی و پهپادی از سمت یمن را بهتر مدیریت کند. حملات حوثیها به کشتیها، که برخی از آنها دارای محمولههای مرتبط با اسرائیل یا در حال حرکت به سوی بنادر اسرائیلی بودند، نگرانیهای جدی امنیتی برای تلآویو ایجاد کرده است. داشتن پایگاهی در سومالیلند میتواند به اسرائیل امکان دهد تا اطلاعات بلادرنگ از حرکت کشتیها، پرتاب موشکها و فعالیتهای نظامی در یمن دریافت کند.
کارشناسان معتقدند این اقدام تا حد زیادی با نگرانیهای امنیتی مرتبط با حملات حوثیها به کشتیها و منافع اسرائیل در دریای سرخ همخوانی دارد، هرچند مقامات اسرائیلی مدعی هستند این امر بخشی از گسترش روابط دیپلماتیک و همکاری اقتصادی است. در بیانیه رسمی وزارت امور خارجه اسرائیل، بر «شراکت استراتژیک» و «منافع مشترک در ثبات منطقهای» تأکید شده است، اما اشاره مستقیمی به یمن یا حوثیها نشده است.
اهداف بلندمدت (بیش از ۵ سال):
ایجاد پایگاه استراتژیک پایدار در شاخ آفریقا برای ایجاد تعادل در برابر نفوذ رقبا (بهویژه ایران و ترکیه) و گسترش نفوذ اسرائیل در آفریقا و خاورمیانه است. این اقدام میتواند الگویی برای شناساییهای آینده توسط دیگر کشورها باشد. اگر این روند ادامه یابد، میتواند نقشه سیاسی شاخ آفریقا را بهطور بنیادین تغییر دهد و جایگاه سومالیلند را در دیپلماسی جهانی تقویت کند.
همچنین برخی تحلیلگران معتقدند که اسرائیل میخواهد با استفاده از این شناسایی، خود را بهعنوان بازیگری تأثیرگذار در حل بحرانهای منطقهای معرفی کند و در مذاکرات آینده درباره امنیت دریای سرخ و خلیج عدن نقش محوریتری ایفا کند.
واکنشهای منطقهای و بینالمللی: توفان دیپلماتیک
شناسایی سومالیلند توسط اسرائیل با واکنشهای شدید و گستردهای از سوی بازیگران منطقهای و بینالمللی روبهرو شده است.
سومالی: دولت فدرال سومالی بلافاصله این اقدام را «نقض صریح حاکمیت و تمامیت ارضی» خود خواند و روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل را که در سال ۲۰۲۰ در چارچوب توافقهای ابراهیم برقرار شده بود، تعلیق کرد. حسن شیخ محمود، رئیسجمهور سومالی، در بیانیهای اعلام کرد: «هیچ کشوری حق ندارد بدون رضایت ما در مورد خاک سومالی تصمیم بگیرد. این اقدام را محکوم میکنیم.» سومالی همچنین سفیر خود در اسرائیل را فراخواند و خواستار محکومیت این اقدام در سازمان ملل متحد شد.
اتحادیه آفریقا: کمیسیون اتحادیه آفریقا در بیانیهای رسمی، بر «اصل تغییرناپذیری مرزهای استعماری» که یکی از اصول بنیادین این سازمان است، تأکید کرد و از کشورها خواست تا از اقداماتی که میتواند ثبات منطقه را به خطر بیندازد، خودداری کنند. اتحادیه آفریقا، که همواره بر حفظ مرزهای موجود برای جلوگیری از جنگهای تجزیهطلبانه تأکید کرده است، نگران است که شناسایی سومالیلند میتواند الگویی برای منطقههای جداییطلب دیگر در آفریقا باشد.
مصر: مصر که نگرانیهای جدی درباره نفوذ اسرائیل در حوزه دریای سرخ و رودخانه نیل دارد، این اقدام را «تلاشی برای تغییر معادلات منطقهای» خواند و خواستار احترام به تمامیت ارضی کشورهای آفریقایی شد. قاهره همچنین نگران است که این شناسایی بتواند بر مناقشات مربوط به سد النهضه اتیوپی و روابط منطقهای تأثیر بگذارد.
ترکیه: رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه که روابط نزدیکی با سومالی دارد، این اقدام را «غیرقابل پذیرش» خواند و اعلام کرد که آنکارا از تمامیت ارضی سومالی حمایت میکند. ترکیه که پایگاه نظامی بزرگی در موگادیشو دارد و در سالهای اخیر سرمایهگذاری گستردهای در سومالی کرده است، نگران است که نفوذ خود در شاخ آفریقا را از دست بدهد.
سازمان همکاری اسلامی: این سازمان نیز در بیانیهای، شناسایی سومالیلند را «نقض قوانین بینالمللی» دانست و از کشورهای عضو خواست تا از این اقدام پیروی نکنند.
امارات متحده عربی: ابوظبی، که بزرگترین سرمایهگذار خارجی در بندر بربره است، موضع رسمی خود را اعلام نکرد، اما کارشناسان معتقدند که این اقدام میتواند منافع اقتصادی امارات در سومالیلند را تقویت کند. امارات تاکنون از شناسایی رسمی سومالیلند خودداری کرده است تا روابط خود با سومالی مرکزی را به خطر نیندازد، اما این شناسایی توسط اسرائیل میتواند فضای سیاسی جدیدی ایجاد کند.
اتیوپی: آبی احمد، نخستوزیر اتیوپی، که در ژانویه ۲۰۲۴ توافقی برای دسترسی به دریا با سومالیلند امضا کرده بود، از این اقدام استقبال کرد و آن را «گامی مثبت برای شناسایی واقعیتهای منطقهای» توصیف کرد. این موضع اتیوپی، تنشهای موجود میان این کشور و سومالی را تشدید کرد.
آیا دومینوی شناسایی شروع شده است؟
شناسایی سومالیلند توسط اسرائیل، پرسش مهمی را مطرح میکند: آیا این اولین قطعه دومینوی شناساییهای بعدی است؟
کارشناسان در این باره نظرات متفاوتی دارند. برخی معتقدند که این اقدام میتواند کشورهای دیگری را تشویق کند تا گام مشابهی بردارند، بهویژه کشورهایی که منافع اقتصادی یا امنیتی در منطقه دارند. امارات، اتیوپی، برخی کشورهای اروپایی و حتی ایالات متحده میتوانند در آینده به شناسایی سومالیلند بیندیشند، اگر ببینند که این اقدام عواقب منفی جدی ندارد.
با این حال، گروه دیگری از کارشناسان معتقدند که مخالفتهای شدید منطقهای و نگرانیهای اتحادیه آفریقا، احتمال شناساییهای گسترده را کاهش میدهد. بسیاری از کشورها نمیخواهند در معرض انتقاد قرار گیرند یا روابط خود را با سومالی و دیگر کشورهای آفریقایی به خطر بیندازند.
آنچه مسلم است این است که سومالیلند دیگر نمیتواند در انزوای کامل باقی بماند. شناسایی اسرائیل، فارغ از انگیزههای پشت آن، توجه جهانی را به این منطقه جلب کرده و بحث درباره وضعیت حقوقی و سیاسی آن را دوباره زنده کرده است.
نقش امارات و رقابت بر سر بنادر
امارات متحده عربی یکی از کلیدیترین بازیگران در معادلات سومالیلند است. سرمایهگذاری ۴۴۲ میلیون دلاری شرکت دیپی ورلد در بندر بربره، بخشی از استراتژی گستردهتر امارات برای کنترل بنادر کلیدی در منطقه است. ابوظبی علاوه بر بربره، در بنادر عدن (یمن)، بوصاصو (پونتلند)، عصب (اریتره) و سایر بنادر منطقه حضور دارد.
این شبکه بندری، امارات را به قدرتی دریایی در خلیج عدن و دریای سرخ تبدیل کرده است. کنترل بر این بنادر، نه تنها منافع اقتصادی دارد، بلکه نفوذ سیاسی و امنیتی نیز به همراه میآورد. توافق میان امارات و سومالیلند، که شامل اختصاص ۱۹ درصد از سهام بندر بربره به دولت سومالیلند است، رابطهای دوسویه ایجاد کرده که هر دو طرف از آن سود میبرند.
رقابت میان امارات و قطر، ترکیه و دیگر بازیگران منطقهای بر سر نفوذ در شاخ آفریقا، همچنان ادامه دارد. ترکیه که در سومالی مرکزی پایگاه نظامی دارد و روابط نزدیکی با دولت موگادیشو برقرار کرده، شناسایی سومالیلند توسط اسرائیل را بهعنوان تهدیدی برای منافع خود میبیند.
چالشهای پیش رو و سناریوهای آینده
شناسایی سومالیلند توسط اسرائیل، چالشها و فرصتهای جدیدی برای این منطقه ایجاد کرده است.
چالشها:
واکنش سومالی مرکزی: دولت موگادیشو میتواند اقدامات متقابلی انجام دهد، از جمله تنشهای نظامی در مرزها، قطع کامل روابط یا حتی درخواست از شورای امنیت سازمان ملل برای محکومیت این شناسایی.
شکاف در اتحادیه آفریقا: این اقدام میتواند شکاف میان کشورهای آفریقایی که از حفظ مرزهای موجود حمایت میکنند و کشورهایی که منافع اقتصادی در سومالیلند دارند، ایجاد کند.
تنشهای قبیلهای داخلی: برخی مناطق سومالیلند، مانند سول و سناگ، همچنان مورد اختلاف هستند و این شناسایی میتواند انگیزه جدیدی برای تجدید تنشها فراهم کند.
واکنش گروههای افراطی: شناسایی توسط اسرائیل میتواند گروههایی مانند الشباب را تحریک کند تا حملات خود را به سومالیلند گسترش دهند، هرچند تاکنون این منطقه نسبتاً در امان بوده است.
فرصتها:
افزایش سرمایهگذاری خارجی: شناسایی میتواند اعتماد سرمایهگذاران خارجی را افزایش دهد و سرمایهگذاریهای جدیدی به همراه آورد.
دسترسی به وامهای بینالمللی: اگر شناساییهای بیشتری صورت گیرد، سومالیلند میتواند به وامهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی دسترسی پیدا کند.
الگویی برای دیگران: سومالیلند میتواند نشان دهد که یک منطقه خودخوانده میتواند با ثبات سیاسی، دموکراسی نسبی و همکاری بینالمللی، به شناسایی دست یابد.
سناریوهای آینده:
سناریوی خوشبینانه: شناساییهای بیشتر صورت میگیرد، سومالیلند به عضویت سازمانهای منطقهای و بینالمللی درمیآید و به قطب اقتصادی و امنیتی در شاخ آفریقا تبدیل میشود.
سناریوی میانه: وضعیت موجود ادامه مییابد، اما سومالیلند روابط غیررسمی گستردهتری با کشورهای مختلف برقرار میکند و به تدریج شناسایی «واقعی» (de facto) بیشتری به دست میآورد.
سناریوی بدبینانه: تنشها تشدید میشود، درگیریهای نظامی میان سومالی و سومالیلند شعلهور میگردد و منطقه به بیثباتی بیشتری دچار میشود.
نتیجهگیری: واقعیتی که نمیتوان نادیده گرفت
شناسایی سومالیلند توسط اسرائیل، فارغ از تبعات حقوقی و سیاسی آن، یک واقعیت را برجسته میکند: در معادلات ژئوپلیتیکی شاخ آفریقا، دیگر نمیتوان منطقهای با سه دهه ثبات نسبی، نهادهای دموکراتیک کارآمد و کنترل بر ۸۵۰ کیلومتر از ساحل استراتژیک خلیج عدن را نادیده گرفت.
بحران یمن و حملات به کشتیها در دریای سرخ، اهمیت تنگه بابالمندب را بیش از پیش نمایان ساخته است. در چنین شرایطی، سومالیلند بهعنوان نقطهای امن و پایدار، توجه قدرتهای منطقهای و جهانی را جلب کرده است. اسرائیل نخستین کشور بود که این واقعیت را رسماً به رسمیت شناخت، اما احتمالاً آخرین نخواهد بود.
پرسش اصلی این است که آیا این اولین قطعه دومینوی شناساییهای بعدی خواهد بود، یا اسرائیل تنها بازیگری خواهد ماند که این ریسک دیپلماتیک را پذیرفته است. پاسخ به این پرسش، نه تنها آینده سومالیلند، بلکه آینده نظم سیاسی کل شاخ آفریقا را تعیین خواهد کرد.
آنچه مسلم است این است که سومالیلند دیگر در حاشیه نیست؛ این منطقه اکنون در مرکز بازی بزرگ بر سر کنترل دروازه دریای سرخ قرار گرفته است.