اکونومیست: زمان تغییر نگرش اوکراین فرارسید

اکونومیست: زمان تغییر نگرش اوکراین فرارسید
اوکراین کمتر از ۰.۲۵ درصد از سرزمین‌هایی را که روسیه در ژوئن اشغال کرده بود، آزاد کرده است. هم اوکراین و هم حامیان غربی آن متوجه شده‌اند که این یک جنگ فرسایشی خواهد بود. اکنون بسیاری از گفتگو‌ها در مورد اوکراین بر پایه "پایان جنگ" است، اما این باید تغییر کند.
کد خبر: ۹۷۱۱۱

به گزارش مانا، هفته نامه اکونومیست در سرمقاله شماره 23 سپتامبر سال 2023، با عنوان "زمان بازنگری" به بررسی آینده جنگ اوکراین پرداخته است. اکونومیست نوشته است: اوکراین با یک جنگ طولانی و فرسایشی روبه رو است و حامیان آن باید برای پیروزی در این مبارزه طولانی برنامه‌ریزی کنند.

درخواست آتش بس یا مذاکرات صلح بیهوده است. ولادیمیر پوتین هیچ نشانه‌ای از تمایل به مذاکره نشان نمی‌دهد و حتی اگرتمایل نشان می‌داد، باز هم نمی‌توان به او اعتماد کرد که به یک توافق پایبند باشد. او منتظر است تا غرب خسته شود و امیدوار است که دونالد ترامپ دوباره انتخاب شود.

جنگ در اوکراین بارها خارج از انتظارات عمل کرده است. ضدحمله‌ای که در ژوئن آغاز شد، بر این امید بود که سربازان اوکراینی، مجهز به سلاح‌های مدرن غربی و پس از آموزش در آلمان، آنقدر قلمرو پس بگیرند که رهبران خود را در هر مذاکرات بعدی در یک موقعیت قوی‌تر قرار دهند اما این نقشه  کار نکرد. با وجود تلاش‌های قهرمانانه و شکستن سد دفاعی روسیه در نزدیکی روبوتینه، اوکراین کمتر از 0.25 درصد از سرزمین‌هایی را که روسیه در ژوئن اشغال کرده بود، آزاد کرده و خط مقدم 1000 کیلومتری تقریباً به سختی جابه‌جا شده است. البته ارتش اوکراین همچنان می‌تواند در هفته‌های آتی به پیشرفت‌های بزرگی دست یابد و باعث فروپاشی نیروهای شکننده روسیه شود اما بر‌اساس شواهد سه ماه گذشته، این اشتباه است که روی آن حساب باز کنیم.

مذاکرات صلح بیهوده است

درخواست آتش‌بس یا مذاکرات صلح بیهوده است. ولادیمیر پوتین هیچ نشانه‌ای از تمایل به مذاکره نشان نمی‌دهد و حتی اگر تمایل نشان دهد، باز هم نمی‌توان مطمئن بود که او به یک توافق پایبند باشد. او منتظر است تا غرب خسته شود و امیدوار است که دونالد ترامپ دوباره انتخاب شود. آقای پوتین برای تقویت دیکتاتوری داخلی خود به جنگ نیاز دارد. هر آتش بسی صرفاً توقفی برای مسلح شدن مجدد و آماده شدن برای حمله مجدد خواهد بود. اگر اوکراینی‌ها دست از جنگ بردارند، ممکن است کشور خود را از دست بدهند.

هم اوکراین و هم حامیان غربی آن متوجه شد‌اند که این یک جنگ فرسایشی خواهد بود. رئیس جمهور ولادیمیر زلنسکی این هفته برای گفتگو وارد واشنگتن شد. او به اکونومیست گفته است: «من باید برای یک جنگ طولانی آماده باشم». اما متأسفانه اوکراین و شرکای غربی آن هنوز آماده نیستند. هر دو هنوز روی ضد حمله متمرکز هستند. آنها باید در استراتژی نظامی اوکراین و نحوه اداره اقتصاد آن تجدید نظر کنند. به‌جای هدف «پیروزی» در جنگ و سپس بازسازی اوکراین، هدف باید تضمین این باشد که اوکراین توان ماندگاری در یک جنگ طولانی را دارد و علی‌رغم وجود جنگ می‌تواند پیشرفت کند.

تغییر در استراتژی نظامی

اولین کالیبراسیون مجدد، نظامی است. سربازان اوکراین خسته شده‌اند. بسیاری از بهترین سربازان کشته شده‌اند. علی‌رغم خدمت سربازی اجباری، اوکراین فاقد نیروی انسانی کافی برای پایداری در یک جنگ طولانی در مقیاس بزرگ است. اوکراین نیاز به صرفه جویی در منابع و تغییر بازی دارد. تاکتیک‌ها و فنّاوری‌های جدید می‌توانند نبرد را به روسیه بکشانند. کارآفرینان حوزه تکنولوژی اوکراین در حال افزایش تولید پهپاد هستند: پهپادهای اوکراینی اخیراً کشتی‌های جنگی روسیه را منهدم کردند. همچنین به نظر می‌رسد موشک‌های اوکراین نیز به یک سیستم بزرگ دفاع هوایی در کریمه آسیب رسانده است. حملات بیشتر احتمال دارد که که زیرساخت‌های نظامی روسیه را تخریب کند اما انتظار ضربه ناک اوت را نداشته باشید. روسیه نیز تولید پهپاد خود را افزایش داده است. با این حال، اوکراین می‌تواند وقتی روسیه آن را بمباران می کند، متقابلاً پاسخ دهد و شاید حتی از برخی حملات جلوگیری کند.

در کنار این قابلیت تهاجمی، اوکراین باید تاب آوری خود را افزایش دهد. علاوه بر تسلیحات سنگین، برای حفظ یک نبرد چند ساله به کمک در تعمیر و نگهداری مهمات نیز نیاز دارد. بیش از هر چیز، یک جنگ طولانی مستلزم دفاع هوایی بهتر است. اگر روسیه مانند 18 ماه گذشته زیرساخت‌ها و غیرنظامیان را به راحتی بمباران کند، اوکراین نمی‌تواند پیشرفت کند. کیف به طور شگفت‌انگیزی شهری پرجنب‌وجوش است زیرا از دفاعی مؤثر در برابر حملات هوایی پی در پی برخوردار است. چنین شرایطی برای سایر شهرها نیز نیاز است، به همین دلیل است که اسکادران های اف-16 و سیستم های دفاع موشکی بیشتر ضروری هستند.

 

تجدیدنظر در اداره اقتصاد

یک کالیبریشن مجدد اقتصادی نیز لازم است. یعنی برنامه‌های کمتر اغراق آمیز برای بازسازی پس از جنگ و توجه بیشتر به افزایش تولید و هزینه های سرمایه‌ای در حال حاضر.

 اقتصاد یک سوم کوچک شده است. در نوع عجیبی از بیماری هلندی زمان جنگ، واحد پول اوکراین، گریونا، حتی با کاهش سرمایه‌گذاری خصوصی تقویت شده است. با در نظر گرفتن این موضوع که حدود یک میلیون نفر اسلحه حمل می کنند و میلیون‌ها نفر از کشور فرار کرده‌اند، کارگران کمیاب هستند.

اقتصاد اوکراین باید به جای تکیه بر کمک‌ها به سمت جذب سرمایه‌گذاری حرکت کند، حتی با وجود ادامه درگیری. از ساخت تسلیحات بیشترگرفته تا پرورش بیشتر آنچه که در مزارع می‌روید، اوکراین پتانسیل زیادی دارد. چالش این است که شرکت‌های داخلی و خارجی را تشویق به سرمایه‌گذاری بیشتری در اوکراین کنند و اوکراینی‌های بیشتری را به مناطق آرام‌تر کشور بازگردانند.

امنیت بهتر می‌تواند به انجام این کار کمک کند. هرچه دفاع هوایی اوکراین قوی‌تر باشد، خطر بمباران یک کارخانه جدید کمتر میشود. هرچه نیروی دریایی روسیه بیشتر به عقب رانده شود، صادرات با خیال راحت‌تر از طریق بنادر اوکراین در دریای سیاه انجام می‌شود. اما اصلاحات اقتصادی نیز اهمیت دارد. باید برای مهار فساد طولانی‌مدت اوکراین، با اولویت پاکسازی دستگاه قضایی، اقدامات بیشتری انجام شود. همچنین اقدامات بیشتری برای آسان‌تر کردن کسب و کار لازم است، از شناسایی مهارت‌هایی که  پناهندگان در خارج از کشور کسب کرده‌اند  تا ارائه بیمه جنگ به شرکت‌ها.

همه اینها به اراده سیاسی اوکراین و همچنین دوستان آن در غرب نیاز دارد. در دراز مدت، بهترین تضمین امنیت اوکراین عضویت در ناتو است. به جز آن، شرکای اوکراین، شبکه ای از ضمانت‌های امنیتی دو جانبه را وعده داده اند. آنچه اتحادیه اروپا می‌تواند پیشکش کند نیز به همان اندازه مهم است: نه فقط پول، بلکه چشم‌انداز عضویت در اتحادیه اروپا. نقشه راه برای الحاق به اتحادیه اروپا، به اوکراینی‌ها امید می‌بخشد و اصلاحات اقتصادی را تسریع می‌کند؛ درست همانطور که بخش زیادی از اروپای شرقی را در دهه 1990 تقویت کرد.

چالش‌های عضویت عضو جدید

برای تحقق این امر، یک تغییر در طرز فکر در اروپا مورد نیاز است. اروپا به اندازه آمریکا تسلیحات و بیشتر از آن کمک های مالی را متعهد شده است. با این حال نیاز به اقدامات بیشتر دارد. اگر آقای ترامپ در سال 2024 میلادی پیروز شود، ممکن است کمک های نظامی آمریکا را کاهش دهد. حتی اگر او شکست بخورد، اروپا در نهایت باید بار بیشتری را به دوش بکشد. این به معنای تقویت صنعت دفاعی و اصلاح نحوه تصمیم‌گیری اتحادیه اروپا است تا بتواند اعضای بیشتری را مدیریت کند.

ریسک این کار بسیار بالاست. شکست اوکراین به معنای شکست یک کشور در جناح اتحادیه اروپا و نزدیک شدن ماشین کشتار آقای پوتین به بیشتر مرزهای آن خواهد بود. موفقیت اوکراین نیز به معنای اضافه شدن عضوی جدید، با 30 میلیون نفر تحصیلکرده، بزرگترین ارتش اروپا و پایگاه بزرگ کشاورزی و صنعتی است.

اکنون بسیاری از گفتگوها در مورد اوکراین بر پایه "پایان جنگ" است اما این باید تغییر کند. برای یک پیروزی سریع دعا کنید، اما برای یک مبارزه طولانی و اوکراینی که بتواند جان سالم به در ببرد و با وجود جنگ پیشرفت کند، برنامه ریزی کنید.

ارسال نظرات
آخرین اخبار