پوتین بلوف میزند؟ / «رولت روسی» از نگاه اکونومیست
هفتهنامه اکونومیست در سرمقاله شماره جدید خود، هشدار داده است: «جنگ در اوکراین میتواند پیامدهای جهانی داشته باشد؛ رنج انسانی، شوک اقتصادی و یک تغییر ژئوپلیتیک».
کد خبر: ۹۲۰۶۶
به گزارش مانا، نشریه هفتگی اکونومیست تیتر و طرح جلد شماره این هفته را به بحران اوکراین اختصاص داده و در سرمقاله آن با عنوان «رولت روسیه*» نوشته است؛ جنگ در اوکراین پیامدهای جهانی دارد؛ رنج انسانی، شوک اقتصادی و یک تغییر ژئوپلیتیکی. رولت روسی یک بازی شدیداً شانسی مرگبار است که در آن بازیکن یک تیر را در هفت تیر قرار میدهد، سیلندر را میچرخاند، تفنگ را روی سر یا بدن (حریف یا خود) میگذارد و ماشه را میکشد. اگر تیر با لوله هماهنگ شده باشد که احتمال آن یک به هفت است، سلاح شلیک میکند. این نشریه در ادامه آورده است: به ندرت درگیریهای انسانی تا این حد به هوا و هوس یک مرد وابسته بوده است. آیا ولادیمیر پوتین در آستانه حمله به اوکراین است؟ یا برای گرفتن امتیاز از همسایه و غرب، بلوف میزند؟ هیچکس نمیتواند از نیت آقای پوتین مطمئن باشد. به نظر میرسد که حتی وزیر خارجه خودش هم مدام حدس میزند. اما، اگر قرار است درگیری شروع شود، جهان باید خطرات آن را درک کند.
معمای جهانی «قدم بعدی پوتین» بنا به گزارش اکوایران، شاید آقای پوتین در حال برنامهریزی یک تهاجم تمام عیار با نیروهای روسی در اعماق اوکراین برای تصرف پایتخت، کیف، و سرنگونی دولت است. یا ممکن است به دنبال الحاق قلمروهای بیشتری در شرق اوکراین باشد، و کریدوری ایجاد کند که روسیه را به کریمه متصل کند که آن را در ۲۰۱۴ الحاق کرد.
پس از آن، او ممکن است دوباره خواهان یک جنگ کوچک باشد، که در آن روسیه جداییطلبان تحت حمایت کرملین در دونباس، منطقهای در شرق اوکراین، را از قساوتهای احتمالی اوکراین نجات دهد و در عین حال، نیروهای مسلح اوکراین را تحقیر کند.
از آنجایی که پوتین ابتکار عمل را در اختیار دارد، به راحتی میتوان نتیجه گرفت که او از این مزیت برخوردار است. در واقع او با انتخابهای خطرناکی روبروست. یک جنگ بزرگ خطرات خارقالعادهای را به دنبال دارد. اما یک جنگ کوچکتر که این خطرات را محدود میکند، ممکن است نتواند حرکت اوکراین به سمت غرب را متوقف کند؛ و اگر یک جنگ کوچک منجر به تسلیم شدن دولت در کیف نشود، ممکن است آقای پوتین ناگزیر به جنگ بزرگتری کشیده شود.
پیامدهای تهاجم تمامعیار تهاجم کامل روسیه بزرگترین جنگ اروپا از دهه ۱۹۴۰ و اولین سرنگونی یک دولت اروپایی منتخب دموکراتیک توسط یک مهاجم خارجی از آن زمان خواهد بود.
از آن سو، روسها نه تنها متحمل تلفات میشوند، بهویژه در طی یک ناآرامی طولانیمدت، بلکه باعث مرگ اوکراینیهای میشوند که به عنوان هموطنان اسلاو بسیاری با روسها روابط خانوادگی دارند.
روسیه همچنین تحریمهای سنگینی را متحمل خواهد شد. بانکهای این کشور به شدت جریمه میشوند و اقتصاد آن از مؤلفههای مهم فنّاوری پیشرفته آمریکایی محروم میشود. ممکن است از خرج کردن و ذخیره دارایی ابرثروتمندان، از جمله احتمالاً خود آقای پوتین در خارج از کشور جلوگیری شود. روسهای معمولی از استانداردهای زندگی پایینتری رنج میبرند که خود در هفت سال گذشته رو به افول بوده است؛ و انقیاد اوکراین برای روسیه هزینه استراتژیک خواهد داشت. هر کشوری در سایه خود محاسبات امنیتی خود را وارد معادله میکند. ناتو دفاع اعضای شرقی خود را تقویت خواهد کرد. سوئد و فنلاند ممکن است به این اتحاد بپیوندند.
برای آقای پوتین، پیامدهای اقتصادی جنگ، حداقل در کوتاه مدت، قابل دوام خواهند بود. بانک مرکزی او ۶۰۰ میلیارد دلار ذخایر دارد که برای مقابله با تحریمها کافی است. اما دستاوردهای سیاسی در اوکراین میتواند به راحتی با شکستهایی در داخل کشور تحت تأثیر قرار گیرد که همانطور که آقای پوتین بهتر از هرکسی میداند، سرنوشت او را در نهایت تعیین خواهد کرد.
پیامدهای تهاجم محدود پس شاید او با تهاجم کمتر جاه طلبانه شروع کند. با این حال، یک جنگ محدود میتواند جان بسیاری را بگیرد و مهار آن سخت باشد. ممکن است تحریمها سبکتر باشند، اما همچنان دردناک هستند. جدایی روسیه از غرب همچنان تسریع خواهد شد. علاوه بر این، اگر دولت کیف مستقل باقی بماند، تنها تلاش خود را برای پیوستن به غرب دو چندان میکند. جنایت آقای پوتین در هشت سال گذشته به این معنی است که حتی روسی زبانان در شرق اوکراین دیگر تمایلی به روابط نزدیکتر با مسکو ندارند.
هفتههای آتی تعیین خواهند کرد که آقای پوتین چگونه انتخاب میکند و هیچ کس نباید در این مورد شک کند. اروپا با چشماندازی مواجه است که روسیه جریان گاز لولهکشی را متوقف کند. حتی در صورت عدم قطعی گاز، انتظار میرفت که یک تریلیون دلار برای انرژی در سال ۲۰۲۲ هزینه کند، یعنی دو برابر سال ۲۰۱۹. جنگ بر قیمتهای دیگر کالاها نیز تأثیر خواهد گذاشت. نفت در حال حاضر افزایش یافته است. روسیه بزرگترین صادرکننده گندم در جهان است و اوکراین در پشت سرش قرار دارد. روسیه منبع بزرگ فلزات است: در بازارهای فشرده امروزی حتی یک شوک کوچک میتواند قیمت کالاها را افزایش دهد.
پیامدهای تهاجم موفقیت آمیز تهاجم موفقیت آمیز به اوکراین همچنین یک سابقه سیاسی بی ثبات کننده ایجاد میکند. نظم جهانی مدتهاست که توسط این هنجار تقویت شده است که کشورها مرزهای کشورهای دیگر را با زور سلاح ترسیم نمیکنند. زمانی که عراق در سال ۱۹۹۰ کویت را تصرف کرد، یک ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا آن را بیرون کرد. آقای پوتین که یک زرادخانه هستهای در اختیار دارد، قبلاً الحاق کریمه را زیرکانه از سر گذرانده است. اگر او تکه بزرگ تری از اوکراین را تصاحب کند، به سختی میتوان دید که ناگهان به این نتیجه میرسد که زمان صلح با ناتو فرا رسیده است.
به احتمال زیاد، او با کمک حضور تازه تأسیس نیروهای روسی در بلاروس، پیمان امنیت جمعی ناتو را آزمایش خواهد کرد که بر اساس آن حمله به یک عضو، حمله به همه است. او نه تنها از این فرصت برای بیارزش نشان دادن تعهدات آمریکا در قبال اروپا لذت میبرد، بلکه برای توجیه حکومت خشن خود در داخل به شیطان سازی یک دشمن در خارج از کشور نیز تکیه میزند. سایر متجاوزان بالقوه نیز باید توجه ویژه به واقعه داشته باشند. احتمالاً، احتمال حمله چین به تایوان افزایش خواهد یافت.
پاسخ ۳گانه غرب با این همه خطر، غرب باید به سه طریق پاسخ دهد: بازدارندگی، ادامه مذاکره و آمادهسازی.
برای بازدارندگی آقای پوتین، قدرتهای غربی - بهویژه آلمان - باید دست از ابهام بردارند، جبههای متحد ارائه دهند و روشن کنند که مایلند بهای اعمال تحریمها علیه روسیه را بپردازند و همچنین از اوکراینیهایی که آماده مقاومت در برابر ارتش اشغالگر هستند حمایت کنند.
در همین حال، دیپلماتها باید به گفتگو ادامه دهند، مثلاً در مورد کنترل تسلیحات به دنبال زمینههای مشترک باشند و در راستای افول قدرت آقای پوتین و رسانههای اسیر شدهاش که آزادند در را بر هر پاشنهای که میخواهند بچرخانند، فشار بیاورند؛ و اروپا باید با روشن ساختن این موضوع که گذار آن از انرژی فسیلی، وابستگیاش به گاز روسیه را با استفاده از ذخیره سازی، تنوع و انرژی هستهای کاهش میدهد، برای بحران بعدی آماده شود. فاصله منافع رهبر روسیه و مردم روسیه به ندرت تفاوت بین منافع یک کشور و منافع رهبرش تا این حد فاحش بوده است. روسیه از روابط بهتر، نزدیکتر و مسالمت آمیزتر با غرب سود خواهد برد. اگر آقای پوتین چنین رفتار زشتی نداشته باشد، چنین روابطی در دسترس خواهد بود. فقط او از اختلاف سود میبرد، زیرا میتواند به روسها بگوید که در محاصره هستند و برای دفاع از آنها به یک مرد قوی نیاز دارند.
اما حتی باهوشترین مرد قوی هم میتواند اشتباه محاسبه کند. حمله به اوکراین اگر به باتلاقی خونین تبدیل شود یا روسها را فقیرتر، عصبانیتر و مشتاقتر به تغییر کند، در نهایت میتواند شکست آقای پوتین را رقم بزند.
ادعای پیروزی کن و عقب بکش! حتی اگر فقط به خاطر خودش باشد، او باید ادعای پیروزی در تهدید خیالی روسیه علیه اوکراین را داشته باشد - و عقب نشینی کند