حال دیگر 40 سال است که هر روز مزایا و محسنات بندر چابهار را می شماریم غافل از اینکه اقتضائات سیاسی و اقتصادی چین دارد به آرامی و با سرمایه گذاری عظیم در بندر گوادر پاکستان و تبدیل آن به هاب بندری همه این مزایا را بر باد می دهد. پاکستان محروم از درآمد نفت و گاز هم چشم به سرمایه گذاری 50 میلیاردی چین در این کشور بسته تا شاید بتواند عقب ماندگی تاریخی خود را جبران کند. اینطور است در حالی که همه ما خواب بودیم یکی دیگر از مزیت های مسلم کشور از دست می رود. راه برون رفت (اگر راهی باقی مانده باشد) چیست؟ محمد وافری کارشناس ارشد دریایی که سال ها تجربه کار در حوزه بنادر و دریا را دارد معتقد است، تنها راه توسعه، برداشتن تکیه کشور و ملت از درآمد های راحت نفتی و پذیرفتن گفتمان تولید است. وافری فقدان نگاه راهبردی و در دست نداشتن برنامه های آینده نگرانه و عدم توجه به تحولات منطقه ای و جهانی را از جمله دلایل عقب ماندگی بنادر ایران می داند.
او معتقد است، ایران با از دست دادن مزایای خود در حوزه حمل و نقل بزودی به یک چاله ترانزیتی تبدیل خواهد شد. گفتگوی مانا با وی را می خوانید:
* همانطور که می دانید بندر گوادر پاکستان به عنوان رقیب اصلی بندر چابهار با سرمایه گذاری چینی ها به سرعت در حال احداث و تکمیل است و این خطر بزرگی برای تنها بندر اقیانوسی ما محسوب می شود. به نظر شما چرا ما نتوانستیم طی چهار دهه اخیر از موقعیت و فرصت بندر چابهار به شکل مطلوب استفاده کنیم؟
ـ من پیش از این و در نوبت های متعدد، چه در رسانه ها و چه در نشست ها و جلسات، به مسئولان ذیربط هشدار داده بودم که اگر فکری به حال بنادر کشور و البته حوزه حمل و نقل نکنیم کشور ما نه تنها موقعیت های برتر خود را از دست خواهد داد بلکه بزودی به یک چاله ترانزیتی تبدیل خواهد شد.
* به نظر می رسد مسئولین در آن دوران چندان توجهی به این هشدارها نکرده اند! اما حال چه باید کرد؟ آیا هنوز می توان راهکاری را برای برون رفت از شرایط پیش رو در نظر گرفت؟
ـ نخستین مشکل شاید برخی از همین مسئولان باشند. آنها چندان تخصصی در حوزه فعالیت خود ندارند و بعضا از درک موقعیت دشواری که در برابر ما قرار دارد عاجز هستند. مثلا؛ یکی از دوستان ما که از تحقیقات من در حوزه بنادر و بخصوص بندر چابهار آگاه بود متن پژوهش های بنده را برای بررسی به دولت ارائه کرده بود تا شاید مسئولین مربوطه با توجه به همین تحقیقات دامنه دار مقداری از شرایط حاکم بر بنادر ما آگاه شوند. اما پس از دوسال نتیجه چه شد؟ هیچ! هشدارها و پیش بینی های گذشته در مورد آینده منطقه در حوزه حمل و نقل امروز در حال تحقق است و ما حالا با وضعیت موجود مواجه هستیم.
* اما مدیران سازمان بنادر و دریانوردی و خود بندر چابهار معتقدند که کار توسعه بندر به سرعت در حال پیشرفت است. آن ها حضور و سرمایه گذاری هندی ها را به عنوان رقیب سنتی چین، شاهد مثال می آورند.
ـ هندی ها در بندر سازی کیفیت پایینی دارند و در خدمات بندری بسیار ضعیف هستند. یادآور می شوم که هند در سیاست خارجی خود بسیار به غرب و بویژه آمریکا وابسته است. بر این اساس تصور نمی رود که آنها هم در نهایت و علیرغم تمام این تبلیغات سرمایه گذاری خود را در چابهار نهایی کنند. من نمی توانم باور کنم که هند منافع خود را با بزرگترین اقتصاد دنیا حتی به صورت موقت نادیده بگیرد و سپس بیاید و در بندر چابهار 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند.
* اشاره شما به موانع بر جا مانده از تحریم هاست؟
ـ تحریم بخشی از ماجرا است. مشکلات ما با دنیا هنوز حل نشده است. همین الان هم که دولت آقای روحانی سعی در تنش زدایی دارد برخی در داخل در جهت خلاف آن حرکت می کنند. اینها همه برای طرف های ما پیام های متناقضی ارسال می کند. بنابراین؛ ما برای توسعه بندر چابهار و بازگرداندن آن به کورس رقابت نیازمند سرمایه گذاری خارجی و متخصصان حوزه بنادر هستیم. کسانی که توان آینده نگری و برنامه ریزی استراتژیک داشته باشند.
* این روزها به نظر می رسد که عمانی ها هم علاقمند به همکاری و یا مشارکت در بندر چابهار هستند. اساسا نقش عمان در آینده حمل و نقل دریایی و بندری منطقه چیست؟
ـ شریک راهبردی بنادر عمان، هلندی ها هستند. هم اکنون 50 درصد بندر صحار عمان در اختیار هلند است. آنها در حال ایجاد بزرگترین هاب منطقه در این بندر هستند. دوبی و امارات از احداث این هاب زیان زیادی خواهند دید. اما چرا آنها علاقمند همکاری با بندر چابهار هستند؟ در راهبرد عمانی ها بندر چابهار می تواند بخش عمده ای از مقصد ترانشیپی بندر صحار برای کالاهای کشورهای حوزه CIS باشد. اما متاسفانه شاهد هستیم که حتی نتوانستیم از پتانسیل های عمان به عنوان یک کشور دوست برای توسعه بندر چابهار استفاده کنیم. عمان هم در حوزه توسعه بنادر توانمند است و هم سرمایه بسیار خوبی در اختیار دارد. در مقابل ما هنوز منتظر آمدن هندی ها هستیم. آنها بندر سازان خوبی نیستند و مهم تر از همه با اشارتی از سوی آمریکایی ها کار را رها خواهند کرد و شریک قابل اطمینانی برای ما نخواهند بود.
* بنابراین سیاست همچنان مهمترین مانع برای توسعه بنادر ما باقی می ماند؟
ـ بله متاسفانه. ناکارآمدی و ناآگاهی مسئولان و مدیرانی که در حوزه بنادر و اساسا حوزه حمل و نقل وارد شده اند هم مزید بر علت است.
* با توجه به از دست رفتن فرصت ها در دیگر بنادر کشور؛ اگر فرصت چابهار هم از دست برود چه خواهد شد؟
ـ بندر گوادر پاکستان به سرعت در حال پیشرفت است. ما هم نمی توانیم این پیشرفت را نادیده بگیریم. اساسا نمی توان توانمندی های یک بندر را در شرایط ایزوله محاسبه و ارزیابی کرد، بلکه بنادر در عرصه رقابت ارزیابی می شوند. حالا ما برای پیش بینی آینده بنادر کشور باید از خودمان بپرسیم که رقبا در چه شرایطی هستند و ما چه کرده ایم؟ روزگاری و در برنامه ریزی های اوائل دهه 1350 قرار بود بندر چابهار مرکز مالی منطقه باشد؛ یعنی همین نقشی که امروز دوبی در منطقه بازی می کند. در همان برنامه ریزی ها پیش بینی شده بود که تا سال 1359 بندر چابهار به یک بندر استراتژیک مبدل شود. تمام پیش بینی های لازم هم در این زمینه صورت گرفته بود؛ حتی برای توریسم بندری احداث زیرساخت هایی در نظر گرفته شده بود. توسعه پسکرانه هم که هم اکنون مهمترین ضعف بندر چابهار است از برنامه های اصلی بود. اما در عمل و تا اواسط دهه 1380 اقدام قابل توجهی برای توسعه این بندر صورت نگرفت. این همان زمانی است که اخباری از توسعه بندر گوادر پاکستان منتشر می شود. جالب اینکه در سال 1387 به بهانه ای، مسئولان سازمان بنادر برای بازدید از بندر گوادر اقدام می کنند تا یک ارزیابی اولیه از این شرایط این بندر داشته باشند. گزارش آن سفر حیرت آور است؛ مدیر وقت سازمان بنادر در آن گزارش اعلام می کند که پاکستانی ها به دلیل مشکلات اساسی که توسعه این بندر دارد هیچگاه نمی توانند آن را توسعه بدهند. ایشان گفته بود گوادر یک روستای توسعه نیافته است و....
* شما گفتید که عملا در همان سال ها تحقیقاتی در زمینه نسبت بندر چابهار و بندر گوادر داشتید. آیا شما در همان زمان هم به این نتیجه رسیده بودید که بندر گوادر در مسیر حذف بندر چابهار از گردونه رقابت و تبدیل شدن به یکی از مهمترین بنادر منطقه است؟
ـ بله. شما همین الان هم به لیست پروژه های مشترک چین و پاکستان در این بندر و پسکرانه آن نگاهی بیندازید به اهمیت راهبردی آن پی خواهید برد. نوع روابط سیاسی چین و پاکستان هم موید این نکته است که آنها به دنبال یک اتحاد استراتژیک هستند. متاسفانه در کشور ما کم پیش می آید که به زمینه ها و بستر های ایجاد یک پروژه و تحولات پیش و پس از آن توجه شود. چینی ها برای بندر گوادر و تحولی که این بندر می تواند در توسعه غرب چین ایفا کند برنامه ریزی وسیعی دارند. ایالت سین کیانگ چین که در غرب این کشور قرار دارد و مسکن مالوف قوم اویغور به عنوان اقلیت مسلمان چین است یکی از محورهای توسعه غرب چین به شمار می آید این ایالت منابع قابل توجهی نفت و گاز در بطن خود دارد. این ایالت اما همواره با دولت مرکزی در تضاد و تنش بود. این امر ادامه داشت تا سال 1385 که شورش بزرگی این منطقه را فراگرفت. دولت مرکزی چین در پی سرکوب این شورش در برنامه ای بلند مدت با مهاجرت گسترده چینی ها دست به تغییر ساختار جمعیتی این منطقه دست زد به طوری که حالا خبری از آن شورش ها و تنش ها نیست. به هر تقدیر حالا بستر مناسب برای سرمایه گذاری و توسعه این منطقه هم فراهم شده است. انرژی فراوان و در دسترس، زمین به شدت ارزان و نیروی کار فراوان و آن هم ارزان سبب شده تا این منطقه دورنمای رشد بسیار خوبی داشته باشد.
* بر این اساس رقابت برای بندر چابهار ما بسیار دشوارتر خواهد شد؟
ـ بله. یادآور می شوم که شرق چین طی سال های اخیر به خوبی رشد کرده و حالا سرعت پیشین را ندارد. بنابراین اقتصاد چین نیازمند پیشران تازه ای برای حفظ رشد خود است که این در شرق چین حالا مهیا است. دروازه این تغییرات هم پاکستان و بندر گوادر این کشور است. فاصله غرب چین تا بندر گوادر 1460 کیلومتر است. در حال حاضر بزرگراهی از سین کیانگ تا بندر گوادر احداث شده، دوخط ریل هم برای این مسیر در نظر گرفته شده که همه نشان از یک برنامه ریزی طولانی مدت از سوی دو کشور چین و پاکستان است.
* با این وجود چگونه است که برخی کارشناسان سازمان بنادر هنوز معتقدند که بندر گوادر رقیب جدی ما نیست. آنها می گویند بندر گوادر راه طولانی برای توسعه دارد و بازدید های اخیر هم نشان داده که این بندر بیشتر در یک وضعیت نظامی امنیتی است و گام مهمی در آن برداشته نشده است؟
ـ متاسفانه یکی از دلایل مهم عقب ماندگی بنادر ما وجود همین کارشناسانی است که تسلط چندانی بر حوزه کاری خود ندارند. آنها ضمن اینکه به ماهیت بین المللی فعالیت خود پی نبرده اند تصور درستی از مناسبات کلان اقتصاد جهانی ندارند. برای آنها بندر نهایتا همین بندرعباس خودمان است. این کارشناسان نتوانسته اند به دلیل حضور پررنگ نظامی در این منطقه پی ببرند در حالی که چالش نخست سرمایه گذاری در پاکستان مسئله نا امنی است. خود همین ناامنی هم می تواند دلایل متعدد داشته باشد. شاید چینی ها و پاکستانی ها از اینکه برخی ها با دامن زدن به ناامنی ها بخواهند بر سر راه این پروژه سنگ اندازی کنند نگران بوده اند. بنابراین منطقه را تا پایان پروژه همچنان نظامی و امنیتی نگاه دارند. این یک امر بدیهی در این نقطه از جهان است. برای درک چرایی توسعه گوادر حتی لازم نیست از آنجا بازدید کنید. بلکه صرف مطالعه ضرورت های این امر برای هر دو کشور ذینفع می تواند راهنمای شما باشد.
* اکنون راه نجات و برون رفت چابهار چیست؟
ـ در وهله اول ما باید در تعریف خود از بندر تجدید نظر کنیم. در واقع باید این تعریف را بروزرسانی کنیم. سال هاست که دیگر توانمندی یک بندر از منظر حمل و نقلی تنها عنصر پذیرش آن به عنوان یک بندر نیست. حال مسائل و شروط پیچیده تر هستند. آن منطقه باید بتواند به عنوان یک نقطه اقتصادی کارآمد ایفای نقش کند تا بتواند از قابلیت های بندری خود هم بهره کافی ببرد. همه ما نقاط قوت ذاتی و جغرافیایی بندر چابهار را می دانیم. همه ما می دانیم که کشورهای حوزه CIS با آن بازار رو به توسعه ای که دارند چقدر به این بندر نیاز دارند و مشتاق توسعه آن هستند. اما متاسفانه باید اذعان داشت که بندر چابهار از نقطه نظر اقتصادی یک نقطه عقب افتاده و با تهدیدات بالا است. فقدان مهارت های کافی در مدیریت و اجرا، فقدان سرمایه گذاری کافی، نبود بانک های فعال در این بندر، شرایط امنیتی نه چندان مناسب، مهیا نبودن کریدور ورودی کشتی ها، تهدیدات محیط زیستی که برای رفع آن برنامه ریزی و اقدام جدی صورت نگرفته و... از جمله مسائل و مشکلاتی است که بندر چابهار را تهدید می کند و چنانچه اقدامی برای توسعه این بندر انجام نگیرد، چابهار به چاله ترانزیتی تبدیل می شود. عدم توسعه یافتگی پسکرانه این بندر آن را عملا ایزوله کرده است خط آهن که به شدت مورد نیاز این منطقه است راه اندازی نشده و امیدی هم نیست که بزودی شاهد راه اندازی آن باشیم. جاده های منتهی به بندر کافی نیست همچنان که چندان ایمن هم نیستند.
* اما مسئولین می گویند که طی یکی دو سال اخیر توسعه بندر چابهار سرعت گرفته است؟
ـ شاید به نسبت قبل چنین باشد. اما سرعت در توسعه اینطور است که طرف چینی تنها برای 2300 کیلومتر بزرگراه از سین کیانگ به گوادر به صورت یکطرفه یک میلیارد و 200 میلیون دلار سرمایه گذاری کرده است. ما کجا این سرمایه گذاری را انجام داده ایم؟
* به رغم این، ایران مدعی است که چنانچه هند هم سرمایه گذاری نکند ایران خود وارد عمل خواهد شد؟
ـ عدم ارائه گزارش از رشد بندر گوادر پاکستان از سوی برخی سازمانهای ذیربط عملا فضایی را مهیا می کند تا منافع سرمایه گذاران وابسته به همین سازمانها در بندر چابهار تامین شده و ضعف آنها توجیح شود. این یعنی بازتولید شرایطی که همین حالا هم در بندر شهید رجایی حاکم است. ما در آنجا یک به یک فرصت هایمان را واگذار کردیم. حالا هم در بندر چابهار چنین خواهیم کرد.