مانا- در این زمینه، شرکت رند در سال ۲۰۲۵ گزارشی منتشر کرد. این گزارش در پی تجزیه و تحلیل فعالیتهای اقتصادی، علمی و اطلاعاتی چین در قطب شمال بوده و بر خطرات بالقوهای که احتمالاً از این فعالیتها ناشی شود، بهویژه در رابطه با جمعآوری اطلاعات و خطرات نظامی تمرکز دارد.
ابعاد حضور چین
علاقه چین به قطب شمال به سال ۱۹۲۰ و انعقاد پیمان سوالبارد برمیگردد. پس از دههها عدم مشارکت، تمایل چین به این منطقه در دهه ۱۹۹۰ تجدید و در سال ۱۹۹۶ به عضویت کمیته بینالمللی علوم قطب شمال (IASC) درآمد. در سال ۲۰۰۴، این کشور ایستگاه تحقیقاتی را در سوالبارد، نروژ، تأسیس کرد تا حضور علمی آن را در قطب شمال تقویت کند. در سال ۲۰۱۳، پس از سالها لابی دیپلماتیک، چین وضعیت «کشور ناظر» را در شورای قطب شمال به دست آورد و در سال ۲۰۱۸ اولین سیاست رسمی قطب شمال خود را منتشر و خود را به عنوان «کشوری نزدیک به قطب شمال» توصیف کرد که گویای جاهطلبی آن برای ایفای نقش عمده در منطقه است.
چین به دلیل منابع طبیعی گسترده مانند نفت، گاز و مواد معدنی کمیاب، علاوه بر مسیرهای تجاری جدید مانند مسیر دریای شمال (NSR) که به دلیل ذوب شدن یخها میتواند جایگزین سریعتر و ارزانتری برای کانال سوئز باشد، قطب شمال را یک فرصت راهبردی بزرگ میداند. همچنین، ارزش علمی قطب شمال، به عنوان یک آزمایشگاه طبیعی برای مطالعه تغییرات اقلیمی و فناوری قطبی، یکی دیگر از محرکها است. بنابراین، چین به دنبال تضمین حضور قوی در قطب شمال در چندین حوزه اصلی است: فعالیتهای اقتصادی و تجاری، تحقیقات علمی و نظارت بر محیط زیست، نفوذ سیاسی و دیپلماتیک، ارتباطات و جمعآوری دادهها.
جاهطلبی اقتصادی یا بازی راهبردی؟
اگرچه چین فعالیتهای قطب شمال خود را صرفاً به عنوان پروژههای اقتصادی و علمی معرفی میکند، اما از سوی ایالات متحده نگرانیهایی وجود دارد که این فعالیتها در راستای دستور کار راهبردی بلندمدت هستند. این نگرانیها عبارتند از:
استفاده از تحقیقات علمی به عنوان پوششی برای جمعآوری اطلاعات: ایستگاههای تحقیقاتی و ماهوارههای چینی میتوانند برای نظارت بر فعالیتهای نظامی غرب در قطب شمال مورد استفاده قرار گیرند. دادههای آب و هوا و یخ جمعآوری شده توسط چین همچنین احتمالاً مزایای راهبردی برای عملیات دریایی آینده فراهم کند.
نفوذ اقتصادی به عنوان اهرم سیاسی: چین از طریق سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختها و انرژی میتواند بر دولتهای محلی در کشورهای قطب شمال نفوذ کند. همچنین این نگرانی وجود دارد که کشورهای وابسته به تأمین مالی چین، ممکن است بیشتر پذیرای سیاستهای پکن در منطقه شوند.
همکاری نظامی چین و روسیه در قطب شمال: در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، کشتیهای نیروی دریایی چین و روسیه عملیات مشترکی را در نزدیکی آلاسکا انجام دادند که نگرانیهایی را در مورد تقویت همکاری نظامی در منطقه ایجاد کرد. در آوریل ۲۰۲۳، روسیه و چین توافقنامه همکاری گارد ساحلی امضا کردند که میتواند توانایی آنها را برای نظارت بر فعالیتهای غربی در قطب شمال افزایش دهد.
گزارشهای غربی برای رصد خطرات احتمالی مرتبط با فعالیتهای چین در قطب شمال، پیشنهاد میکنند چندین شاخص هشداردهنده مورد توجه قرار گیرند که شامل: افزایش سرمایهگذاری چین در پروژههای نفت، گاز و معدن در قطب شمال؛ افزایش تعداد ایستگاههای تحقیقاتی چین در منطقه بهویژه در نزدیکی پایگاههای نظامی غرب؛ افزایش کشتیهای ماهیگیری چینی در قطب شمال که نشاندهنده حضور دریایی گسترده است؛ گسترش کابل فیبر نوری و پروژههای مخابراتی چین در قطب شمال؛ و افزایش همکاری نظامی چین و روسیه در منطقه.
برای محدود کردن تهدیدات بالقوه، آنها توصیه میکنند که ایالات متحده و شرکایش اقداماتی مانند موارد زیر را انجام دهند: اعمال محدودیت بر سرمایهگذاریهای چین در بخشهای حساس مانند انرژی و مخابرات در قطب شمال؛ تقویت همکاری بین کشورهای غربی برای مقابله با نفوذ رو به رشد چین با ارائه جایگزینهای سرمایهگذاری قابل اعتماد؛ نظارت بر فعالیتهای علمی چین در قطب شمال تا از آنها برای جمعآوری اطلاعات استفاده نمیشود؛ و تدوین سیاستهای دفاعی و امنیتی برای محافظت از منافع غرب در قطب شمال، به ویژه در برابر گسترش اقتصادی و نظامی چین در منطقه.
ارزیابی ریسک
بنابراین، چین در بحبوحه نگرانیهای فزاینده غرب در مورد ابعاد نظامی و اطلاعاتی فعالیتهای خود، به دنبال پیشبرد منافع ملی خود در قطب شمال از طریق انواع فعالیتهای اقتصادی، علمی و اطلاعاتی است. در حالی که بسیاری از فعالیتها صرفاً اقتصادی و علمی هستند، اما پتانسیل تبدیل شدن آنها به ابزاری برای نفوذ سیاسی یا نظامی، نظارت دقیق غرب را ضروری میکند. تحلیل این گزارش از فعالیتهای چین در منطقه موارد زیر را نشان میدهد:
این فعالیتها به ندرت خطر رویارویی مستقیم ایالات متحده و چین را به همراه دارند، به جز در دو مورد که هیچکدام تهدید فوری محسوب نمیشوند: حضور احتمالی کشتیهای اقیانوسپیما چینی که قبلاً در مناطق دیگر رفتارهای تهاجمی داشتهاند، و تلاشهای چین برای ایجاد اختلال یا فریب سیستمهای GPS نظامی جهانی با استفاده از طیف الکترومغناطیسی.
با توجه به مقیاس بزرگ سرمایهگذاریهای چین در قطب شمال روسیه، خطرات وابستگی مالی و فشار سیاسی برای همه ذینفعان قطب شمال، به جز روسیه، محدود است.
فعالیتهای انتقال دادهها و اطلاعات، آشکارترین خطرات را به همراه دارند، زیرا میتوانند جمعآوری اطلاعات را ممکن سازند، از کاربردهای نظامی پشتیبانی یا زیرساختهای حیاتی را تهدید کنند. برخی از فعالیتهای مرتبط با تسهیل دسترسی نیز خطراتی را به همراه دارند، اما این خطرات تنها در صورتی بر ایالات متحده و شرکای قطبی آن تأثیر میگذارند که آنها سیاستهای محدودکننده خود برای کاهش نفوذ چین در این مناطق را محدود کنند.
سرمایهگذاریهای چین در زیرساختها و ساختوساز میتواند مسیرهایی را برای جمعآوری اطلاعات در مورد فعالیتهای نظامی ایالات متحده و متحدانش، بسته به موقعیت مکانی (مثلاً نزدیکی به اماکن حساس) و عملکرد آنها، فراهم کند.
فعالیتهای مرتبط با علم، انتقال دادهها و سرمایهگذاری در زیرساختها، حوزههای اصلی هستند که چین میتواند برای جمعآوری اطلاعات از آنها بهرهبرداری کند.
گزارش شرکت رند توصیه میکند که واشنگتن موارد زیر را در نظر بگیرد:
همه فعالیتهای چین در قطب شمال سطح ریسک یکسانی ندارند و بنابراین به میزان یکسانی نیاز به نظارت ندارند.
برخی از تهدیدهای خاص میتوانند سریعتر از سایرین تحقق یابند.
تکامل تلاشهای چین در قطب شمال مانند معدن، ایجاد زیرساختها و فعالیتهای علمی، میتواند نشاندهنده اهمیت قطب شمال در راهبرد ملی چین باشد.
اگرچه رفتار چین و استفاده از فعالیتهای اقتصادی، علمی و اطلاعاتی در مناطق دیگر به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد این منطقه لزوماً نمیتواند به قطب شمال تعمیم داده شود، اما رفتار چین در نزدیکی مرزهای خود میتواند نشاندهنده انواع اقداماتی باشد که احتمالا در موقع احساس خطر، آن را انجام دهد.
منبع: ورد پالیسی هاب