۰۲ تير ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۹

جنگ ایران و اسرائیل کریدور آیمک را به بن‌بست کشاند

رویارویی نظامی کنونی بین رژیم صهیونسیتی و ایران، ریسک ژئوپلیتیکی قابل توجهی را برای تحقق کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) ایجاد می‌کند. البته در گذشته نیز برخی از چالش‌ها مانند نیاز مبرم به امنیت و ثبات در خاورمیانه برای اجرای کریدور IMEC مطرح شده بود، که تاکنون محقق نشده است.
کد خبر: ۱۰۳۴۶۰

 

جنگ ایران و اسرائیل کریدور آیمک را به بن‌بست کشاند

 

اکنون با تشدید درگیری اسرائیل و ایران پس از عملیات هوایی چندجانبه علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، پویایی امنیت منطقه‌ای وارد مرحله جدیدی از بی‌ثباتی شده است. این چشم‌انداز جدید نه تنها زنجیره‌های تأمین دریایی و زمینی را تهدید می‌کند، بلکه مشارکت‌های راهبردی نوظهور به‌ویژه بخش هند-امارات متحده عربی از IMEC را تهدید می‌کند. برای سیاست‌گذاران و مقامات امنیتی منطقه‌ای، این لحظه مستلزم ارزیابی مجدد و دقیق توسعه IMEC، پادمان‌های امنیتی و چارچوب‌های دیپلماتیک است.

خطرات ژئوپلیتیکی برای آیمک

کریدور آیمک در اجلاس گروه ۲۰ در سپتامبر ۲۰۲۳ با حمایت ایالات متحده رونمایی و به عنوان یک مسیر تجاری جدید و متحول‌کننده مطرح شد که هند را از طریق امارات، عربستان سعودی، اردن و اسرائیل به اروپا متصل می‌کند. این پروژه به عنوان وزنه تعادلی در برابر طرح کمربند و جاده چین (BRI) عمل خواهد کرد و باعث تقویت اتصال اقتصادی و تحکیم اعتماد راهبردی بین قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی می‌شود.

بخش هند-امارات متحده عربی، پایه و اساس IMEC را تشکیل می‌دهد و امکان انتقال کالا‌های دریایی به سمت غرب و بنادر خلیج فارس مانند جبل علی، فجیره و خلیفه را فراهم می‌کند و سپس از طریق شبه جزیره عربستان به اروپا منتقل می‌شود. اما تشدید تنش بین ایران و اسرائیل، مرحله اولیه اجرا را به خطر می‌اندازد.

ایران طیف گسترده‌ای از قابلیت‌های دریایی نامتقارن، از جمله مین‌های دریایی، قایق‌های بدون سرنشین، باتری‌های موشکی ساحلی و بازیگران منطقه‌ای همسو مانند انصارالله یمن را در اختیار دارد. تهران بار‌ها ظرفیت و توانایی خود برای ایجاد اختلال در ترافیک دریایی تنگه هرمز، تنگه باب المندب و دریای عمان را نشان داده است.

در پی حملات ژوئن ۲۰۲۵ اسرائیل، مقامات ایران وعده «تلافی راهبردی و گسترده» دادند. این امر می‌تواند هزینه بیمه را افزایش دهد، مانع سرمایه‌گذاری بخش خصوصی شود و محموله‌های دریایی اساسی را در امتداد کریدور IMEC  به تأخیر بیاندازد یا تغییر مسیر دهد.

همه این موارد، امکان‌سنجی سیاسی آغاز عملیات IMEC را در فضای ژئوپلیتیکی فعلی از بین می‌برد، به خصوص اگر هند و امارات متحده عربی مجبور شوند لجستیک دریایی خود را به سمت مسیر‌های جایگزین مانند عمان یا بنادر شرق آفریقا تغییر دهند.

دوراهی استراتژیک امارات

امارات متحده عربی، بازیگر اصلی IMEC و میزبان بنادر و مناطق آزاد در سطح جهانی، خود را در موقعیتی متزلزل می‌بیند. از یک سو، امارات به دنبال تسریع نقش خود به عنوان یک مرکز لجستیک، تجارت و نوآوری همسو با هند و اسرائیل است و از سوی دیگر، امارات و عربستان از زمان نزدیکی خود در سال ۲۰۲۲، روابط دیپلماتیک و اقتصادی نسبتاً پایداری را با ایران حفظ کرده‌اند.

درگیری اسرائیل و ایران، ریسک ژئوپلیتیکی امارات را افزایش می‌دهد. زیرساخت‌های حیاتی امارات مانند بنادر، پایانه‌های انرژی و فرودگاه‌ها می‌توانند در معرض تهدید قرار گیرند، به ویژه اگر تهران IMEC را به عنوان بخشی از محاصره راهبردی همسو با ایالات متحده تفسیر کند.

اگر ایالات متحده رسماً به حملات اسرائیل علیه ایران بپیوندد، سطح تهدید بیشتر می‌شود و بنابراین، ایران احتمالاً شرکای منطقه‌ای ایالات متحده و عرب را به عنوان اهداف بالقوه برای فشار بر واشنگتن در نظر خواهد گرفت.

در مجموع، این ماتریس تهدید احتمالا امارات متحده عربی را مجبور کند تا تعهدات IMEC خود را برای جلوگیری از هزینه‌های تلافی‌جویانه کاهش دهد. در مقابل، امارات احتمالا یک راهبرد متعادل‌سازی آرام را دنبال کند و لجستیک IMEC را با هند پیش ببرد و همزمان اجرای ارتباطات زمینی و ریلی فراتر از قلمرو عربستان را به تأخیر بیندازد.

عربستان و مسئله ادغام اسرائیل

نقش عربستان سعودی در کریدور IMEC ضروری است، این کشور به عنوان پل زمینی بنادر امارات متحده عربی را به اردن و اسرائیل متصل می‌کند. با این حال، عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل به دلیل درگیری حل نشده در غزه همچنان محقق نشده و درگیری فعلی اسرائیل و ایران خطر توقف کامل آن را به همراه دارد.

ریاض هیچ منفعت راهبردی در سوق به یک رویارویی دوگانه ندارد. اگر این درگیری گسترش یابد یا طولانی شود، عربستان احتمالا مشارکت خود در IMEC را به تضمین‌های امنیتی ایالات متحده مشروط کند، نتیجه‌ای که در کوتاه‌مدت بعید به نظر می‌رسد.

این چندپارگی ژئوپلیتیکی، چشم‌انداز اولیه IMEC را تضعیف کرده و خط هند-امارات متحده عربی را پیچیده می‌کند، زیرا امکان‌پذیری این مسیر به ارتباطات پایین‌دستی وابسته می‌شود.

گزینه‌های راهبردی هند

هند، یکی از محرک‌های اصلی IMEC، با محاسبات استراتژیک دشواری رو‌به‌رو است. دهلی به عنوان لنگرگاه شرقی این کریدور، از دسترسی گسترده‌تر به بازار‌های خلیج فارس و اروپا، تنوع تجارت انرژی و جایگاه ژئوپلیتیکی بالاتر بهره‌مند می‌شود. با این حال، هند اکنون باید بی‌ثباتی فزاینده امنیت منطقه‌ای، به ویژه در مورد قرار گرفتن در معرض خطر دریایی را در نظر بگیرد. هند می‌تواند چندین مسیر احتمالی را بررسی کند:

بی‌طرفی دیپلماتیک: از همسو کردن آشکار IMEC با اهداف ایالات متحده یا اسرائیل برای حفظ روابط با ایران خودداری کند. اگرچه از نظر تئوری این مسیر امکانپذیر بوده، اما بسیار بعید است که هند در این راستا گام بردارد.

مشارکت‌های امنیتی: تقویت همکاری‌های دریایی و نظامی کلی با امارات و عربستان سعودی برای حفاظت از خطوط کشتیرانی و زیرساخت‌ها یکی از راهکارهاست. این مسیر یکی از مزایای IMEC است، زیرا ادغام منطقه‌ای بین کشور‌های درگیر، از جمله همکاری‌های امنیتی استراتژیک را افزایش می‌دهد.

تنوع‌بخشی: سرمایه‌گذاری بیشتر در کریدور‌های تجاری جایگزین، مانند کریدور شمال-جنوب از طریق ایران-روسیه، یا توسعه بندر چابهار از سرمایه‌گذاری قابل توجه هند و حمایت ایران برخوردار است.

عامل اسرائیل: هدف از گنجاندن اسرائیل در کریدور IMEC، ایجاد ارتباط با بنادر اروپایی با استفاده از اتصال ریلی و بندر حیفا بود. اما تشدید تقابل آن با ایران، علاوه بر بی‌ثباتی‌های پیرامون آن در غزه، سوریه و لبنان، اکنون زیرساخت‌ها و سیستم‌های لجستیکی آن را در معرض تهدید مستقیم حملات موشکی و سایبری قرار داده است. همچنین، مخالفت فزاینده عمومی و احتیاط راهبردی اردن، امکان حمل و نقل ریلی از طریق اردن به حیفا را از نظر سیاسی و لجستیکی در هاله‌ای از ابهام قرار می‌دهد.

این امر، وجهه اروپایی IMEC را تضعیف می‌کند و احتمالا باعث جدایی از آن شود. همچنین جذابیت فعال‌سازی بخش هند و امارات را کاهش می‌دهد، زیرا انتقال کالا‌ها در اردن یا عربستان سعودی به بن‌بست می‌رسند.

منبع: ژئوپلیتیکال مانیتور

ارسال نظرات
آخرین اخبار