به گزارش مانا، هفته نامه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود تحلیل میکند که اوکراین در جنگ با روسیه نیازمند تغییر مسیر است. از منظر این نشریه، اگر اوکراین و حامیان غربی آن میخواهند پیروز شوند ابتدا باید این شجاعت را داشته باشند که بپذیرند درحال شکست خوردن هستند.
در طول دوسال گذشته روسیه و اوکراین جنگ فرسایشی پرهزینهای داشتهاند. اما این شرایط ناپایدار است. زمانی که ولادیمیر زلنسکی این هفته برای ملاقات با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به این کشور سفر کرد برنامهای برای پیروزی با خود برد که شامل درخواستهای جدید برای سلاح و پول بود. اما اوکراین برای پیروزی به چیزی بیشتر نیاز دارد: «تغییر فوری در مسیر».
افزایش آسیب پذیری در برابر روسیه
پیشروی روسیه در شرق به خصوص شهر پوکرووسک نشان دهنده شانس رو به افول اوکراین است. که تاکنون آهسته و پرهزینه بوده است. تخمینهای جدید از تلفات روسیه 1200 کشته و زخمی در روز است. ولی اوکراین با یکپنجم جمعیت روسیه نیز درحال آسیب دیدن است و خطوط آن میتواند قبل از اینکه نیروهای روسیه بیرمق شوند فرو بریزند.
اوکراین در خارج از میدان نبرد هم درحال جنگ است. روسیه به شکلی شبکه برق این کشور را نابود کرده است که ممکن است اوکراینیها در زمستان با خاموشیهای تا 16 ساعت مواجه شوند. مردم از جنگ خسته هستند. و ارتش نیز در تلاش برای بسیج و آموزش نیروهای کافی برای حفظ خطوط است. شکاف زیادی میان پیروزی کامل، که بسیاری از اوکراینیها میخواهند با توانایی یا خواست آنها برای جنگ برای آن وجود دارد.
نشانههای کاهش حمایت در خارج
در خارج نیز خستگی پدیدار شده است. راست افراطی آلمان و فرانسه میگویند حمایت از اوکراین، هدر دادن پول است. از سوی دیگر، احتمال دارد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا برسد. و حرفهایش نشان میدهد که میخواهد اوکراین را به پوتین بفروشد.
لزوم اتخاذ رویکرد جدید از سوی اوکراین
اگر آقای زلنسکی با اصرار به اینکه ارتش اوکراین میتواند همه زمینهایی که روسیه از سال 2014 گرفته است پس بگیرد در برابر واقعیت بایستد حامیان اوکراین را خواهد راند و جامعه را بیش از پیش جدا میکند. چه دونالد ترامپ در ماه نوامبر برنده انتخابات شود یا نشود، تنها راه حفظ کردن حمایت آمریکا و اروپا اتخاذ رویکرد جدیدی است که با معنا کردن صادقانه این موضوع شروع میشود که پیروی واقعاً به چه معناست.
از منظر اکونومیست، پوتین برای گرفتن قلمرو به اوکراین حمله نکرد بلکه قصد او جلوگیری از تبدیل شدن آن به یک دموکراسی متمایل به غرب است. آقای زلنسکی باید مردم خود را تشویق کند که این مساله مهمترین پاداش این جنگ است. اما بیشترین چیزی که او میخواهد بیرون راندن روسیه از اوکراین است درحالی که نیرو و تجهیزات کافی برای آن ندارد. در ازای پذیرش این حقیقت از سوی آقای زلنسکی، رهبران غربی نیز باید با تضمین اینکه اوکراین ظرفیت نظامی و تضمینهای امنیتی لازم را خواهد داشت از هدف اصلی او حمایت کنند. اگر اوکراین بتواند از هرگونه احتمال پیشروی بیشتر روسیه جلوگیری کند، میتواند بیهودگی هرگونه حمله بزرگ روسیه را به نمایش بگذارد. چه یک قرارداد رسمی صلح میان دو طرف امضا شود یا نشود، این تنها راه برای خاتمه دادن به جنگ و تضمین امنیتی است که رفاه و دموکراسی اوکراین در نهایت به آن تکیه خواهد کرد.
الزامات رویکرد جدید: افزایش تدارکات و عضویت اوکراین در ناتو
این امر مستلزم تدارکات بیشتر تسلیحاتی است. اوکراین به موشکهای دوربردی نیاز دارد که بتواند اهداف نظامی در عمق روسیه را هدف قرار دهد و برای حفاظت از زیرساختهای خود به پدافند هوایی نیاز دارد. مهمتر از همه، این کشور باید سلاحهای خود را بسازد.
راه دوم برای معتبر ساختن دفاع اوکراین این است که آقای بایدن اعلام کند که اوکراین باید اکنون برای پیوستن به ناتو دعوت شود. آقای بایدن در این مورد محتاط بوده است، درحالی که چنین اعلامیهای از سوی او، که از سوی رهبران بریتانیا، فرانسه و آلمان نیز تایید شده باشد، بسیار فراتر از سخنان بیپایان امروزی درباره «مسیر برگشت ناپذیر» به عضویت است.
این مسالهای جنجال آفرین خواهد بود، چراکه اعضای ناتو باید از یکدیگر در زمانی که یکی از آنها مورد حمله قرار میگیرد حمایت کنند. آقای میتواند بایدن در آغاز بحث در مورد ضمانت ماده 5 روشن کند که این تضمین شامل سرزمینهایی که روسیه گرفته است نمیشود؛ مانند آلمان شرقی در زمانی که آلمان غربی در سال 1955 به ناتو پیوست. و اینکه اوکراین، مانند نروژ در سال 1949 لزوما نیروهای خارجی ناتو را در زمان صلح مستقر نخواهد کرد.
خطرات عضویت اوکراین در ناتو برای آمریکا
اما عضویت در ناتو خطراتی به دنبال دارد. اگر روسیه دوباره به اوکراین حمله کند، آمریکا ممکن است با یک معضل بزرگ روبرو شود: خطر جنگ با یک دشمن هستهای، یا تضعیف اتحادهای خود را در سراسر جهان. با اینحال، رها کردن اوکراین تمام اتحادهای آمریکا را تضعیف میکند. واضح است که پوتین دشمن واقعی را غرب میداند. و اینکه تصور شود ترک اوکراین برای شکست باعث صلح خواهد شد یک توهم است.
در واقع، یک اوکراین ناکارآمد میتواند به همسایهای خطرناک برای غرب تبدیل شود. درحال حاضر، فساد و ملی گرایی در این کشور رو به افزایش است. اگر اوکراینیها احساس کنند به آنها خیانت شده است، پوتین ممکن است شبهنظامیان جنگزده را به افراطیهایی علیه غرب و ناتو تبدیل کند.
مدتها، غرب پشت این ادعا پنهان شده بود که اگر اوکراین اهدافی را تعیین کند، تصمیم میگیرد چه تسلیحاتی به آن بدهد، اما آقای زلنسکی نمیتواند پیروزی را بدون اطلاع از سطح حمایت غرب تعریف کند. در مقابل، طرحی که در بالا ذکر شد، خود را تقویت میکند؛ چراکه وعده محکم برای عضویت در ناتو به آقای زلنسکی کمک میکند تا پیروزی را دوباره تعریف کند و تعیین یک هدف جنگی معتبر، روسیه را منصرف خواهد کرد و ناتو نیز از صنعت تسلیحات اوکراین سود خواهد برد.
یک طرح پیروزی جدید نیازمند تلاشهای زیاد از سوی آقای زلنسکی و رهبران غربی است؛ اما اگر آنها تردید کنند، باعث شکست اوکراین خواهد شد، و این بسیار بدتر خواهد بود.