به گزارش مانا به نقل از اکوایران، هفته نامه اکونومیست در سرمقاله شماره نهم سپتامبر سال ۲۰۲۳، با عنوان "خاورمیانه جدید" به آغاز فصل جدیدی در خاورمیانه پرداخته است که با فرصتهای تازه و خطرات جدید همراه است.
اگرتا به حال فکر میکردید خاورمیانه منطقهای راکد است، دوباره فکر کنید. اقتصاد کشورهای حوزه خلیج فارس به لطف قیمت نفت خام برنت که در این هفته به بیش از ۹۰ دلار در هر بشکه رسید، یکی از ثروتمندترین و پویاترین اقتصادهای روی کره زمین هستند. ثروت بادآورده ۳.۵ تریلیون دلاری سوخت فسیلی این منطقه صرف همه چیز میشود. از هوش مصنوعی و شهرهای جدید درخشان در بیابان گرفته تا پر کردن خزانههای صندوقهای ثروت ملی غولپیکر که در بازارهای سرمایه جهان به دنبال معاملات هستند.
عقب نشینی تنش در خاورمیانه
همانطور که جریان نقدینگی وارد میشود، به لطف بزرگترین انفجار دیپلماسی، نشانههایی از عقبنشینی هرج و مرج در خاورمیانه دیده میشود. عربستان سعودی و ایران پس از سالها تنش (از زمان انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷)، درباره تنش زدایی مذاکره کرده اند. جنگهای داخلی در سوریه و یمن قربانیان کمتری میگیرد، زیرا حامیان آنها به دنبال کاهش تنش هستند. پس از پیمان ابراهیم بین رژیم صهیونیستی و برخی از دولتهای عربی، عربستان سعودی در حال بررسی به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، ۷۵ سال پس از تأسیس آن است. نفوذ جهانی منطقه در حال افزایش است و چهار کشور در شرف پیوستن به بریکس هستند که خواهان جهانی کمتر تحت سلطه غرب هستند.
آغاز فصل جدیدی در خاورمیانه
این تغییرات فصل جدیدی را در خاورمیانه آغاز میکند که با فرصتهای تازه و خطرات جدید همراه است. رهبران منطقه در حال آزمایش ایدههایی هستند که در بسیاری از نقاط جهان رایج شدهاند. از جمله پذیرش پراگماتیسم استبدادی به عنوان جایگزینی برای دموکراسی و دیپلماسی چند قطبی به جای نظم پس از سال ۱۹۴۵ تحت رهبری آمریکا. خاورمیانه همچنین مکانی است که ممکن است تهدیدهایی که جهان را در دهه ۲۰۳۰ میلادی تهدید میکند، زودتر از موعد در آنجا بروز پیدا کند، از جمله گسترش سلاحهای هسته ای، وضعیت جوی غیرعادی و شدید و حتی نابرابری بیشتر، زیرا کشورهای ضعیف بیشتر عقب میمانند.
خاومیانه، امروز، از همیشه مهمتر است. اگرچه این منطقه تنها ۶ درصد از مردم جهان را در خود جای داده است، اما در اقتصاد جهانی نقش بسزایی دارد. به عنوان کمهزینهترین تولیدکننده نفت، سهم آن از صادرات نفت خام ۴۶ درصد است. سهم خاورمیانه از صادرات گاز طبیعی مایع، که از زمان تعطیلی خطوط لوله گاز روسیه به اروپا، تقاضای زیادی دارد، ۳۰ درصد و این سهم در حال افزایش است.
به لطف موقعیت مکانی آن، ۳۰ درصد از کل تجارت کانتینری و ۱۶ درصد از محمولههای هوایی از این منطقه عبور میکند. صندوقهای ثروت ملی این منطقه با سه تریلیون دلار دارایی، از بزرگترین صندوقهای ثروت ملی در جهان هستند. جنگها و بی نظمیهای خاورمیانه اغلب به فراسوی مرزها سرازیر میشود. پناهندگان آن تا اروپا بر سیاست تأثیر میگذارند.
خاورمیانه دو دهه گذشته بسیار تیره روز بوده است. پروژههای دموکراتیک در عراق پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ میلادی و در چندین کشور پس از بهار عربی در سال ۲۰۱۱ میلادی با شکست و خونریزی به پایان رسید.
سه تغییر بزرگ
با این حال، در حال حاضر، با فروکش کردن جنگ، سه تغییر بزرگ قابل مشاهده است.
تغییراول این است که منطقه باید مسئولیت بیشتری را برای تامین امنیت خود بر عهده بگیرد. زیرا تمایل آمریکا برای مداخله نظامی از بین رفته است. علاوه بر این، الگوهای تجاری چند قطبی شدهاند: صندوق بینالمللی پول تخمین میزند که ۲۶ درصد از صادرات کالاهای خاورمیانه به چین و هند انجام میشود که تقریباً دو برابر بیشتر از میزان صادرات در سال ۲۰۰۰ میلادی و تقریباً دو برابر میزان صادرات به آمریکا و اروپا است. اخیراً، این تنظیم مجدد ژئوپلیتیکی منجر به تمایل به تنش زدایی از درگیریها شده است.
دومین تغییر این است که، گذار انرژی یک نیاز فوری به فرار از الگوی آشنای رونق و رکود نفت را ایجاد میکند. در عوض، یک انگیزه قوی برای کشورهای حوزه خلیج فارس وجود دارد که تولید سوخت فسیلی را در دهه آینده پیش از کاهش دائمی تقاضا افزایش دهد و درآمد حاصل از آن را صرف تنوع بخشیدن به اقتصادهای محلی کند.
تغییر سوم، خستگی و بیزاری افکار عمومی است. مردم سراسر خاورمیانه در آرزوی فرصتهای اقتصادی هستند. کانادا یا سوئد را فراموش کنید: نظرسنجیها نشان میدهد کشوری که جوانان عرب بیشتر از همه آن را تحسین میکنند، امارات است، با ثبات و اقتصاد شکوفای آن تحت حکومت سلسلهای مشت آهنین. در عین حال، دخالت کمتر غرب در امنیت و تجارت نیز به معنای فشار کمتر برای حقوق بشر یا دموکراسی است.
برخی از تغییرات منطقه باعث تمسخر میشود مثلاً به پروژهای بیهوده مانند نئوم فکر کنید، یک شهر جدید پر زرق و برق که توسط محمد بن سلمان، حاکم غیررسمی عربستان سعودی به مبلغ ۵۰۰ میلیارد دلار ساخته شده است.
اما تغییرات دیگر بادوام و عمیق هستند. زنان بیشتری در منطقه کار میکنند. گردشگران اهل رژیم صهیونیستی در حال هجوم آوردن به دبی هستند. در سرتاسر منطقه، اقتصاد غیرنفتی با نرخ سالم سالانه ۴ درصد در حال رشد است و سرمایه گذاری چند ملیتی فرامرزی در حال افزایش است. میتوان تصور کرد که چگونه یک چرخه مطلوب از ثبات و صلح میتواند منجر به سرمایه گذاری و تجارت بیشتر شود که استانداردهای زندگی را افزایش میدهد و رفاه را گسترش میدهد و مارپیچ طولانی مدت شکست در بخشی از جهان با حدود ۵۰۰ میلیون نفر را معکوس میکند.
خطرات پیشِ رو
با این حال برای دستیابی به آن، خاورمیانه باید بر برخی مشکلات بزرگ غلبه کند. بسیاری از اینها آشنا هستند. مستبدان روشنفکرتر منطقه استدلال میکنند که برای بهبود وضعیت مردم خود مسئول هستند، اما رژیمهای دارای حاکمیت مطلق به سمت زوال میروند.
خطرات دیگر جدید یا تهدیدآمیزتر از همیشه هستند. گسترش سلاحهای هستهای به یک نگرانی جدی تبدیل شده است.
تغییرات آب و هوایی به این معنی است که یکی از گرمترین و خشکترین مکانهای جهان با وضعیت جوی غیرعادی روبهرو خواهد شد و فقط برخی از کشورها میتوانند روی طرحهایی مانند شهرهای بازطراحی شده یا پروژههای نمک زدایی سرمایه گذاری کنند.
خاورمیانه؛ یک آزمایشگاه سیاسی و اقتصادی
واضحترین خطر این است که خاورمیانه جدید نامتوازنتر از سالهای نه چندان دور است. اقتصادهای موفق، یعنی کشورهای حوزه خلیج فارس و رژیم اسرائیل، تنها با داشتن ۱۴ درصد از کل جمعیت منطقه، ۶۰ درصد از تولید ناخالص داخلی، ۷۳ درصد از صادرات کالا و ۷۵ درصد از سرمایه گذاری داخلی چند ملیتی را تشکیل میدهند. از رژیم صهیونیستی و کرانه باختری گرفته تا عربستان سعودی و یمن، اقتصادهای مدرن با مکانهایی هم مرز هستند که در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. لبنان در بحران مالی فرو رفته است. مصر نیز ممکن به همین سمت حرکت کند.
برندگان جدید خاورمیانه دارای ذهنی معامله گر هستند که ممکن است آنها را حتی ثروتمندتر کند. بازندههای آن یادآور این هستند که در دنیایی با قوانین و اصول کمتر، هیچ کس برای نجات نمیآید. همانطور که باک بنزین ماشین خود را پر میکنید یا منتظر بسته حمل هوایی خود هستید، به یاد داشته باشید که آنها به منطقهای وابسته هستند که یک آزمایشگاه اقتصادی و سیاسی است و امیدواریم این آزمایش منفجر نشود.