شخص شما از نخستین کسانی بودید، شاید حتی اولین شخصی که به بحث سواحل مکران و اهمیت آن توجه کردید و برای تبیین آن دست به اقدام زد. در این باره برای خوانندگان مانا توضیحاتی را ارائه بفرمایید.
ابتدا از شما به دلیل پرداختن به موضوع سواحل مکران قدردانی میکنم.
من موضوع سواحل مکران را از سال ۸۶ پیگری کرده و میکنم؛ لازم میدانم در اینجا توضیحی در خصوص نام مکران بدهم. به تدبیر مقام معظم رهبری باید نیروی دریایی راهبردی ارتش در دریای آزاد و دریای عمان دریانوردی میکرد. لازمه این کار این بود که در سواحل عمان پایگاههای دریایی ساخته میشد. همانطور که هم اکنون در جاسک، سیریک، کنارک، پسابندر، رأس الکوه این پایگاهها ایجاد شده است تا از این مناطق شناورها به دریاهای آزاد اعزام شوند، به همین علت تصمیم گرفتیم برای جلب توجه جامعه به این موضوع و رویکرد تازه همایشی را برگزار کنیم؛ بنابراین همایشی را در دانشگاه فرماندهی و ستاد (دافوس) توسط ارتش برگزار کردیم که انتظار خود ما را برآورده نکرد؛ بنابراین تصمیم گرفتیم همایشی بزرگتر و جامعتر در خود چابهار برگزار کنیم.
برای جلب توجه بیشتر افکار عمومی نسبت به اهمیت موضوع، تصمیم بر این شد که سخنران افتتاحیه این همایش رئیس جمهور وقت آقای احمدی نژاد باشد. از بسیاری دیگر از مقامات که در حوزه ژئوپلیتیک فعالیت کرده بودند برای حضور در این همایش دعوت کردیم. اما برای اینکه بتوانیم آقای احمدی نژاد را برای سخنرانی به همایشی که برگزار کننده آن ارتش بود دعوت کنیم باید از مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا کسب مجوز میکردیم؛ بنابراین کتابچهای از اهداف همایش و نام همایش و... تهیه کردیم و خدمت ایشان رفتیم. در همان آغاز عرض شد که نام همایش " اقتدار دریایی و توسعه سواحل مکران" است. پس از چند دقیقه مجدداً ایشان نام همایش رو پرسیدند و من مجدداً در حالیکه دلواپس بودم که نکند ایشان با این عنوان موافق نیستند نام همایش را عنوان کردم. ایشان فرمودند کلمه "مکران" را از کجا استخراج کرده اید؟ پاسخ دادم که رئیس مرکز مطالعات ما به نام آقای امیر آل احمد این کلمه را از متون تاریخی استخراج کردهاند، ایشان بسیار استقبال کردند و فرمودند این کلمه تاریخی است، این کلمه رو احیا کنید. به این ترتیب و با قوت قلبی که از سمت فرماندهی کل قوا گرفتیم سواحل مکران را پررنگ مطرح کردیم.
چند ماه بعد که مجدداً در خدمت ایشان بودیم از من پرسیدند درست است که من این کلمه رو تایید کردم و شما هم آن را مطرح کردید، اما آیا «قوم خوب بلوچ ما» از این کلمه رضایت دارند؟ سوال مهمی بود. به همین علت قرار شد که بررسی کنیم و نتیجه را خدمت ایشان اعلام کنیم؛ بنابراین یک بررسی ستادی انجام دادیم از تهران که یک خیابان به نام مکران وجود دارد شروع کردیم تا سیریک و پسابندر و زاهدان رفتیم، سپس از دانشگاهیان، بزرگان قوم و... پرس و جو شد، خوشبختانه همه از این نام راضی بودند و گفتند اسم این سواحل مَکران است در تاریخ مُکران نوشته شده است. اما قوم بلوچ آن را مکُّران مینامد.
به صورت مکتوب خدمت مقام معظم رهبری اعلام کردیم که نظر قوم خوب بلوچ ما این است که این کلمه یک کلمه تاریخی است و هیچ مشکلی هم در این خصوص وجود ندارد. از آن زمان به بعد گفتمان سواحل مکران شکل گرفت که هم اکنون همه در کشور آن را عنوان میکنند.
پس از این اجماع برنامه توسعه مکران چگونه کلید خورد؟
زمانی که توسعه سواحل مکران را در نیروی دریایی ارتش مطرح کردیم مقام معظم رهبری فرمودند شما در دولت این موضوع را مطرح کنید و به گونهای آن را مطرح کنید که کار به خوبی پیش برود. ایشان طی جلساتی که من خدمتشان رسیدم همواره راهنماییهای لازم را انجام میدادند و شخصیتهایی که باید با آنها موضوع را مطرح میکردیم را معرفی میکردند. در یکی از جلسات حضرت آقا به من فرمودند که برای پیشبرد این قضیه سراغ آقای احمدی نژاد برو و ایشان را توجیه کنید، اگر ایشان را توجیه کنید حتما پای کار خواهند بود.
من هم گزارشی را به صورت پاورپوینت مفصل تهیه کردم و در جلسهای به مدت سه ساعت با آقای احمدی نژاد راجع به این موضوع صحبت کردم و ایشان را در خصوص این منطقه به خوبی توجیه کردم.
ایشان خیلی تحت تأثیر این موضوع قرار گرفت و گفت که حتماً باید کاری در این خصوص انجام دهیم و دستور داد تا کارگروهی در این خصوص تشکیل شود و ریاست کارگروه را نیز خودش بر عهده گرفت و دبیری کارگروه را هم به بنده واگذار کرد. این کارگروه هر سه ماه یک بار تشکیل جلسه میداد و ما همه وزرای ذیربط را به این جلسه دعوت میکردیم. پس از مدتی به دلیل مشغله کاری زیاد آقای احمدی نژاد ریاست جلسه را به آقای رحیمی معاون اول واگذار کرد. خوشبختانه آقای رحیمی هم بیشتر در دسترس بودند و هر کجا جلسه رو برگزار میکردیم مشکلی نداشتند؛ بنابراین جلسات را در جاسک، کنارک و ... هر سه ماه برگزار میکردیم. به این ترتیب بر اساس نتایج جلسات برنامهریزیهایی انجام میشد و کار را انجام میدادیم. به گونهای که همایشهای بعدی را در کنارک، جاسک و دانشگاه نوشهر برگزار کردیم. در این همایشها تصمیمات خوبی گرفته میشد؛ هرچند با مشکلاتی هم مواجه میشدیم. برای مثال مدتها با مدیران وقت سازمان محیط زیست بر سر تعیین محل پایگاهها و منازل سازمانی و ساخت موج شکن و... چالش داشتیم. البته برای ما هم محیطزیست و حفظ سواحل دریا مهم بوده و هست.
به هر روی، نیروی دریایی ارتش در دریای آزاد کار ساخت و ساز را آغاز کرد؛ به همین منظور طرحی را به نام طرح ولایت برنامهریزی کردیم که یکی از ابعاد این طرح ایجاد زیرساخت در سواحل مکران بود. بر اساس این طرح ساخت موجشکن، اسکله و برنامهریزی برای ایجاد پسکرانه، امکانات کارخانجات تعمیرات و نگهداری، نوسازی، مناطق سازمانی، اماکن اداری، بهداشتی و درمانی در دستور کار قرار گرفت. همزمان با برنامۀ ارتش، دولت هم فعالیتهای خود را در این منطقه انجام میداد.
چطور موفق شدید توسعه مکران را بدل به گفتمان کنید؟
برای مثال آقای ضرغامی وزیر فعلی میراث فرهنگی که در آن زمان رئیس سازمان صدا و سیما بود را با ماشین از بندرعباس به سمت سواحل مکران بردم، این کار را هدفمند انجام دادم. از میناب که عبور کردیم پیچ رادیو را روشن کردم که صدای خشخش میداد و بعد کمی که موج را تغییر میدادم صدای موج رادیوی کشورهای عربی را پخش میکرد. بعد ایشان رو به من کرد و گفت دنبال چه خبری میگردی؟ گفتم به دنبال این هستم که شما متوجه بشید که اینجا رادیو ایران در دسترس نیست. شب هم در مهمانسرای جاسک تلویزیون را روشن کردیم که برفکی بود در کنارک و پسابندر هم همین وضعیت وجود داشت. خوشبختانه به همت ایشان صدا و سیمای کشور در تمامی این نقاط فعال شد. دکتر نمکی وزیر سابق بهداشت در آن دورهای که معاون سازمان برنامه و بودجه بود را دو مرتبه با ماشین از بندرعباس تا پسابندر بردم، ایشان در گذشته در خصوص مبارزه با بیماری مالاریا در آن منطقه فعالیت کرده بود. با مشاهده وضعیت به هر حال در تخصیص بودجه به این منطقه مؤثر عمل کرد. وارد دولت آقای روحانی که شدیم مسئول کارگروه آقای جهانگیری شد. حقیقتاً هم ایشان مسائل را پیگیری میکردند. حتی یک مرتبه آقای جهانگیری را با ۱۲ وزیر به منطقه جاسک بردم. همه آنها را سوار بر هلیکوپتر کردم و خودم هم جلوی درب آن نشستم. از آنجا با حداقل سرعت و حداقل ارتفاع پرواز کردیم و ساحل مکران را از جاسک تا پسابندر بازدید کردند؛ مجددا آنها را به جاسک بازگرداندم. آنها تا آن زمان این سواحل زیبا و مناظر بکر و طبیعی را ندیده بودند. به مرور زمان من از نیروی دریایی ارتش جدا شدم. در یک جلسهای آقای جهانگیری بنده را در یک مراسمی دید و به شوخی گفت از شرّت راحت شدم. چون من خیلی این موضوع را پیگیری میکردم. سراغ تک تک وزرا میرفتم که خوشبختانه مثمرثمر هم بود. برای مثال زمانی که آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی بود جاده میناب تا جاسک به یک جاده درجه یک تبدیل شد. من عکس این جاده را میگرفتم و در دفتر مقام معظم رهبری تمام مراحل کار را با عکس به ایشان اطلاع میدادم، ایشان هم از مراحل تکمیل جاده سوال میکردند که به چه مرحلهای رسیده است. این یک واقعیت است که سواحل مکران همواره برای حضرت آقا مهم بود و هنوز هم مهم است. به هر حال در آن مدت علاوه بر برخی از پروژههایی که اشاره شد پنج پل بزرگ از جاسک تا کنارک نیز احداث شد. حتی خود وزارت نیرو تصور نمیکرد بتواند این پلها را ظرف مدت دو سال به نتیجه برساند. همیشه سیل که میآمد آن منطقه زیرِ آب میرفت، اما الان اگر سیلی رخ بدهد، رفت و آمد میسر است. جاده جاسک تا کنارک هم اکنون زیر نظر چند پیمانکار در حال ساخت است که به علت ناکافی بودن منابع لازم کار به صورت لاک پشتی و آهسته پیش میرود.
خوب است بدانید از بندرعباس تا میناب ۱۰۰ کیلومتر، از میناب تا جاسک ۲۰۰ کیلومتر، از جاسک تا لیردف ۱۵۰ کیلومتر، از لیردف تا کنارک ۱۵۰ کیلومتر، از کنارک تا چابهار ۶۰ کیلومتر و از چابهار تا پسابندر ۱۰۰ کیلومتر است. برای ۱۰۰ کیلومتر چابهار تا پسابندر با کمبود بودجه مواجه شدیم، در نهایت منابعی را مستقماً از دفتر مقام معظم رهبری گرفتیم و روکش آسفالت کلی روی جاده کشیدیم در غیر اینصورت اصلاً امکان رفت و آمد روی جاده وجود نداشت. حتی یک مرتبه همزمان با عید نوروز دفتر وزیر راه وقت آقای آخوندی بودم از ایشان عیدی طلب کردم گفتند عیدی چه میخواهی؟ گفتم ۵۰ کیلومتر جاده! پرسید کدام قسمت گفتم لیردف به رأس المیدانی. هم اکنون جاده بسیار زیبایی در این مسیر کشیده شده است.
به نظر میرسد پس از خروج شما از نیروی دریایی ارتش کمیته نسبت به قبل کم کار شد. علت چیست؟
به هر حال من از نیروی دریایی خارج شدم و دبیرخانه زیر نظر وزارت دفاع قرار گرفت. آقای اسلامی که هم اکنون رئیس سازمان انرژی اتمی هستند آن زمان معاون مهندسی وزارت دفاع بودند و دبیرخانه تحت نظر ایشان قرار گرفت، که خب دبیرخانه آن زمان فعال بود، اما ایشان هم در آن دوره به وزارت راه منتقل شدند و کلاً فعالیت دبیرخانه رها شد و کسی چندان پیگیر فعالیتهای دبیرخانه سواحل مکران نشد. البته اکنون سردار حسین دهقان رئیس شورایعالی سواحل مکران هستند، اما من دقیقاً اطلاعی از پیشرفت کار ندارم. این را هم بگویم که همزمان نیروی دریایی ارتش در توسعه سواحل مکران فعالیت میکرد.
نیروی دریایی تعداد چهار هزار منزل مسکونی تا کنارک و جاسک ساخت. البته یکسری از امکانات را هم با پیگیری از دفتر مقام رهبری دریافت کردیم. ایشان در تاریخ ۱۳۹۰.۵.۰۱ سفری به بندرعباس داشتند. ما از ایشان مصوبات سفر را دریافت کردیم. برای مثال مجتمع آموزشی را در جاسک، کنارک، پسابندر دخترانه و پسرانه در مقاطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان را با سالن ورزشی، مسجد و حیاط (پیشترفتهترین مدارس) را ساختیم. ایجاد امکانات دیگر مانند برق و آب بر اساس مصوبات سفر مقام معظم رهبری ادامه داشت. البته به دلیل عدم تأمین اعتبارات این فعالیتها هماکنون به کُندی پیش میرود. موضوع این است که مسئولان باید کار در این منطقه را جدی بگیرند و بیش از پیش به این منطقه توجه داشته باشند.
علت غایی توجه ویژه مقام معظم رهبری به توسعه سواحل مکران را در چه میبینید؟
ما با موضوعی به نام فرسودگی ژئوپلیتیک مناطق جنوب مواجه هستیم. به هر حال کشور دارای ویژگیهای ژئوپلیتیکی است که اگر از آنها استفاده کنیم در آینده وضع کشور بسیار روشن خواهد بود. اما متاسفانه توجه به این ویژگی ژئوپلیتیکی کمرنگ شده است. یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری این است که توجه به این ویژگی ژئوپلیتیکی را از دست ندهید. کشور ما در چهارراه دنیا و مرکز بیضی انرژی دنیا قرار گرفته است و حداقل تا زمانیکه انرژی فسیلی اهمیت دارد کشور ما دارای اهمیت است. چهارراه بودن هم محسنات دارد و هم معایب. اگر قوی باشیم محاسن آن بسیار است. اما اگر ضعیف باشیم تبدیل به پل پیروزی میشویم. همانطور که در جنگ جهانی دوم تبدیل به پل پیروزی شدیم. اما اگر قدرتمند باشیم موقعیت ژئو پلیتیکی و دریا برای ما قدرت به همراه خواهد داشت.
عدهای معتقدند هند که اکنون در چابهار سرمایهگذاری کرده در حقیقت آن را گرو نگه داشته تا مسیرهای دیگر رونق پیدا کند و به نوعی همه کشورهای اطراف هند، ترکیه و کشورهای عربی در حال دور زدن ما هستند.
یکی از ویژگیهای ژئوپلیتیکی ما تنگه هرمز است که میتوانیم بهره بسیاری از آن ببریم. از سوی دیگر بر شمال اقیانوس هند هم مشرف هستیم و میتوانیم مستقیم به قطب جنوب متصل شویم. اگر کریدور شمال-جنوب ما فعال نشود به فرسودگی ژئوپلیتیکی دچار میشویم. البته این را هم باید در نظر گرفت که کریدور شمال-جنوب خاص شرق تنگه هرمز (چابهار و جاسک) است و نه غرب آن. در پروژه یک کمربند-یک جاده که چین آن را پیگیری میکند، چین مسیری را انتخاب کرده که کشور ما داخل آن نباشد. درحالیکه عبور از ایران برای آنها مقرون به صرفهتر است؛ آنها مسیر را از بندر آکتائو قزاقستان و باکو و نهایتاً اروپا انتخاب کردند. مشخص است سیاستهایی در کار است تا خواص ژئوپلیتیکی ایران را کمرنگ کنند. پیش از تشکیل دولت فعلی گزارشی خدمت مقام معظم رهبری در خصوص فرسوده شدن خواص ژئوپلیتیکی کشور تقدیم کردم. ایشان تأکید کردند که پس از تشکیل دولت یادآوری کنید که این موضوع را از دولت پیگیری کنم، زیرا این بحث بسیار مهم است. باور کنید که جملات مقام معظم رهبری در مورد دریا و توسعه سواحل مکران را پنجاه سال دیگر با طلا مینویسند.
به تازگی دولت ایجاد بندر خلیجفارس که بندر بزرگی نزدیک بندر امام خواهد بود را مطرح میکند تا بتواند توسعه بندر فاو عراق را کنترل کند. اما موضوع این است بندر چابهار چه میشود؟
اگر بندر فاو توسعه پیدا کند از اهمیت ژئوپلیتیکی ما کاسته میشود. به دلیل شرایطی که منطقه فاو دارد باید سرمایهگذاری سنگینی در آنجا صورت گیرد. اما با ایجاد آن حملونقل ترکیبی در آن منطقه شکل میگیرد. کالا از طریق حملونقل دریایی، جاده و ریل با گذر از عراق به اروپا میرسد. اما ما نباید در آن منطقه بندری بسازیم؛ باید در محلی نزدیکتر بندر بسازیم که هم از نظر مسافت به نفع ما باشد و هم از نظر هزینه حمل و نقل؛ اگر بندر چابهار را میساختیم بندر جبلعلی هم شکل نمیگرفت. زیرا فاصله بندر جبلعلی تا سرزمینهای دیگر بسیار زیاد است. درصورتیکه فاصله چابهار بسیار کمتر است و برای بازرگان مقرون به صرفهتر هست. کشتیها در جبلعلی باید در کانال پهلو بگیرند؛ اما چابهار در دریای آزاد قرار گرفته و کشتیها راحت میتوانند در اسکله پهلو بگیرند. کالایی که در چابهار تخلیه شود برای رفتن به سمت آسیای مرکزی بسیار مقرون به صرفهتر است؛ در حالیکه در بندر جبلعلی کالا باید مجدداً ترانشیپ شود. ما باید در شرق تنگه هرمز حضور داشته باشیم. برای ورود به بندر امام (ره) باید هشتاد کیلومتر از کانال عبور کرد. در جنگ یکی از مشکلات بزرگ ما همین بود که تا یک کشتی با موشک اصابت میکرد باید با سختی کشتی را به کناری میکشیدیم که کانال بسته نشود. اگر بندر چابهار توسعه پیدا کند ما در سر راه آنها بندر ایجاد کردهایم. اگر بندر چابهار و بندر جاسک به عنوان بنادر اقیانوسی فعال شوند بسیار در رونق منطقه اثر میگذارند. حتی بندر شهید رجایی ۹ کیلومتر کانال دارد. یعنی اگر یک کشتی تصادف کند کل کانال بسته میشود. اما بندر چابهار و بندر جاسک اینگونه نیستند. این بنادر به دریای آزاد متصل است. در قبل از تنگه هرمز ما به اندازه کافی بندر داریم.
در زمان جنگ بندر شهید رجایی ایجاد نشده بود؛ بندر اصلی ما بندر امام بود و ما کشتیها را تا بندر امام اسکورت میکردیم. این بندر زیر موشک دشمن بود ضمن اینکه هشتاد کیلومتر کانال دارد. بندر بوشهر هم وضعیتش به گونهای است که یک پیچی دارد که ما دریانوردان به آن میگوییم پیچ مرگ؛ بسیار خطرناک است. این درحالیاست که موهبت الهی بندر جاسک و چابهار را رها کردهایم.
به نظر میرسد تاکید رهبری کشور به تقویت شرق تنگه هرمز و اهمیت ژئوپلیتیک این امر برای عدهای هنوز روشن نشده است.
در طول دفاع مقدس همه مشکل ما این بود که به اصطلاح همه تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار داده بودیم. تنها جزیره صادرات نفت ما خارگ بود. به همین علت باید پتانسیلی خارج از تنگه هرمز داشته باشیم. البته وزارت نفت در رأس الکوه مخازن ایجاد کرده است، اما به این یک کار راضی نبوده و نیستیم. هدف این بود که این مخازن در شرق جاسک ایجاد شود. راس الکوه نزدیک به تنگه و نزدیک به بندرعباس است و حتی پهلوگیری برای کشتیها مشکل است. اگر این مخازن ۶۰ کیلومتر بعد از جاسک ایجاد میشد خیلی تفاوت داشت و باعث آبادانی سواحل مکران میشد. توسعه پسکرانههای مکران که مقام معظم رهبری فرمودند یعنی همین مسائل. موضوع دیگری که مطرح است، همه کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس پسماند خود را در این خلیج تخلیه میکنند. حرکت بسیاری از ناوها و کشتیها اکوسیستم خلیج فارس را بر هم زده است. خلیج فارس سومین دریای شور جهان است. حال در بحث شیرین سازی آب دریا، شیرین کردن این آب راحتتر است یا آب اقیانوس؟
تمام پتروشیمیها صنایع آببر هستند. الان در بسیاری از شهرها که با کمآبی مواجه هستند پتروشیمی وجود دارد. اگر همه این صنایع در سواحل مکران قرار بگیرد؛ سواحل مکران توسعه پیدا میکند. تولید صنایع آببر هم روی آب هست. از آب استفاده میکند. تولیدات و صادرات هم داشته باشه از همونجا به راحتی انجام میدهد. اما متاسفانه نگاه ملی به این قضیه وجود ندارد. رهبری فرمودند ما بعد از انقلاب همه توجه خود را معطوف خلیج فارس کردیم، اما متاسفانه توجهی به سواحل مکران نکردیم، ما غفلت کردیم. دچار فرسودگی ژئوپلیتیکی میشویم.
کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران طی سال جاری کارهای بزرگی برای رونق کریدور شمال-جنوب انجام داده؛ علیرغم اینکه گفته میشود در شرایط فعلی به لحاظ اقتصادی سودآور هم نیست، اما در حال حاضر خط منظم کانتینری را از چابهار به هند راه اندازی کرده و این مسئولیت را پذیرفته است.
کار بسیار خوبی است. برای تداوم این امر و همراهی بخشهای دیگر باید در برنامه پنج ساله هفتم درباره این موضوع به صراحت نوشته شود؛ و دولت و مجلس مصمم بشوند که این برنامهها را اجرا کنند و همه متوجه اهمیت این موضوع و هم متوجه اثرگذاری این موضوع در آینده کشور بشوند. برای توسعه سواحل دریایی باید تمدن دریایی بوجود بیاید. تمدن دریایی یعنی اینکه مردمی در آنجا ساکن بشوند که زندگی آنها به دریا وصل بشود. تمام شهرهای مهم دنیا در کنار دریا هستند، اما تنها کشوری که شهرهای مهم آن در کنار دریا نیست ما هستیم. بهترین سواحل ما سواحل مکران است که حدود ۴۵۰ هزار نفر در کپر زندگی میکنند این وضعیت میتواند تغییر کند.