[ سيد مجيد مطهري ] [ کارشناس مسئول روابط عمومي کشتيراني جمهوري اسلامي ايران ]
در سال 1391 با تأکيد مقام معظم رهبري موضوع تمرکززدايي با محوريت بر توسعه سواحل مکران در جنوب شرقي کشور، مشتمل بر پنج شهرستان جاسک، سيريک، ميناب در استان هرمزگان و چابهار و کنارک در استان سيستان و بلوچستان در مجاورت درياي عمان مطرح شد. البته بخش عمدهاي از اين طرح با بيش از 60 درصد در استان هرمزگان قرار گرفته است، که از شهرستان ميناب تا شهرستان جاسک گسترش پيدا ميکند.
در سالهاي پس از آن نيز بهطور متناوب توجه مسئولان کشوري و استاني بر اهميت توسعه سواحل مکران روز به روز افزوده شد، بهطوري که چشمانداز توسعه سواحل مکران در جنوبشرقي کشور در استانهاي هرمزگان و سيستانوبلوچستان در قالب مجموعهاي از راهبردها، پروژهها و طرحهاي استراتژيکي مبتنيبر موقعيت جغرافيايي سواحل مکران، که براساس سياستهاي کلي برنامه پنجم توسعه و همچنين مبتنيبر سند چشمانداز توسعه متوازن اين منطقه و بر اساس سياستهاي کلي برنامه ششم توسعه در بهکارگيري ظرفيت و قابليتهاي متنوع در جغرافياي اين ساحل نيز آئين نامههايي تنظيم شد.
ولي بهرغم همه اين سياستگذاريها و قوانين وضعشده براي طرح توسعه سواحل مکران و با وجود برخورداريها و شاخصههاي موجود در منطقه و اينکه سواحل مکران به لحاظ ژئوپليتيک بودن در منطقه مورد توجه ايران و جهان قرار دارد، همچنان حرکت توسعهاي و رفع موانع آن راهگشا و قابل قبول نيست.
راههاي جديد فراروي توسعه کشور
توسعه و آباداني سواحل مکران ميتواند راههاي جديدي را فراروي توسعه کشور باز کند، پس در اين ميان بايد توسعه و عمران و به ويژه برنامههاي توسعه اقتصادي در طرح توسعه سواحل مکران بيشتر ديده شود تا تأثيرگذاري بهتري در فرايند اقتصادي کشور رشد پيدا کند، ولي با وجود اجراي بعضي از پروژههاي اين طرح، آنچنانکه در حد و جايگاه توسعه آن باشد به سواحل مکران توجه ويژهاي نشده است.
بر اساس مشاهدات ميداني از منطقه مکران و پيشرفت بسيارکم پروژههاي تعريف شده براي توسعه سواحل مکران در طول اين سالها، نشان ميدهد که با توجه به مدتزمان طي شده ميتوان گفت پيشرفت چنداني نداشته است و با گذشت بيش از 10 سال از عمر طرح توسعه سواحل مکران، حرکت اجراي پروژهها لاکپشتي و کند پيش رفته است.
مردم ساحلنشين به اين باور هستند که اين ابرپروژه ملي و فرامنطقهاي به اين زوديها به سرانجام نخواهد رسيد. بنابراين با وجود نياز مبرم منطقه به توسعه، نياز است که تمرکز و حمايت بيشتري از سوي دولتها به توسعه سواحل مکران شود.
نقش رسانه و اهميت روايتگري از نگاه مقاممعظم رهبري
بعضي وقايع براي جامعه يا ملت، مهم و سرنوشتساز است؛ چون سرنوشتساز است، بايد بهسرعت اين موضوع در بستري دقيق و صحيح روايت شود.
روايتگري درست و صحيح کاري اساسي و ضروري و وظيفه اخلاقي و انساني است. واقعيتها وقتي با زبان هنر روايتگري شود، شنيدنيتر، فهميدهتر و ماندنيتر ميشود. در قضيه کرونا خيلي اتفاقات بزرگي افتاد، ولي فداکاريهاي پرستارها و ديگراني که وظيفه نداشتند و احساس تکليف کردند، از چشم مردم پنهان ماند. شايد رسيدگي به بيمار رفتوآمد باشد، امّا لايههاي بسيار مهمي دارد که فقط زبان هنر قادر به بيانش است و ميتواند اين لايهها را باز کند. اين لايهها بهطور طبيعي دريافتني نيست، مگر با زبان هنر؛ بنابراين هنرمندان وظيفه دارند جامعه را نسبت به لايههاي مهم اين وقايعي که پيرامونشان هست، متوجه کنند تا مردم بتوانند در محيطي که زندگي ميکنند، شناخت درستي از همهچيز پيدا کنند.
در جريان ارتباطات امروز، افکارعمومي دائم مترصد اين است که از محيطش، از خودش، از پيرامونش، از گذشتهاش و از آيندهاش اطلاعاتي بگيرد براي اينکه بتواند درست حرکت کند. اينجا رسانهها نقش ويژهاي پيدا ميکنند تا بتوانند اطلاعاتي به افراد بدهند که هوشمند شوند. منتها جريان رسانه در عالم رسانه تکنيکهاي ويژهاي براي تأثيرگذاري بر مخاطبين دارد.
مسائل پيشرو
1- ميانبر تجاري براي توسعه روابط با همسايگان چيست؟
2- چه راهکارهايي براي تجارت با همسايگان وجود دارد؟
3-موانع پيشروي تجارت با همسايگان چيست؟
4- چه راهکارهايي براي بهبود روابط اقتصادي با همسايگان وجود دارد؟
تجارب گذشته نشان داده است که موانع تحريمي معمولاً گريبانگير فعاليتهاي اقتصادي دولت است، اما بخش خصوصي ميتواند با روابط نزديک و مراوداتي که با بخشخصوصي مقاصد هدف دارد با محدوديتهاي کمتري مواجه شود و مسير را براي توسعه روابط با همسايگان هموار کند.
در اين راستا تشکلهاي بخشخصوصي مثل اتاقهاي مشترک بازرگاني ميتوانند گرهها و موانع را از پيشروي تجارت با همسايگان بردارند. بايد براي استمرار تحريمها يا لغو تحريمها آمادگي داشته باشيم اما بايد توجه کنيم که در هر صورت کشورهاي همسايه اولويت اول در توسعه روابط با ايران هستند. ضمن آنکه رويکرد ديپلماسي اقتصادي ايران اين است که هيچ محدوديتي براي همکاريهاي تجاري و اقتصادي با کشورهاي ديگر بهويژه کشورهاي همسايه وجود ندارد و بنابراين نبايد اجازه داد که مبادلات اقتصادي با همسايگان بهدليل برخي مسائل سياسي حاشيهاي دچار توقف يا تنزل شود. توسعه مراودات ميان بخشخصوصي ايران و کشورهاي همسايه ميتواند دستاوردهاي ديگري هم داشته باشد، در اين چارچوب رشد روابط ميان اين دو بخش و توسعه همکاريها ميتواند در حل مسائل سياسي نيز موثر باشد. از اين منظر بهرهگيري از پتانسيلهاي بخشخصوصي کشور ميتواند به مثابه يک ميانبر عمل کند که از يکسو سطح اختلافات سياسي را به حداقل برساند و از سوي ديگر پل محکمي براي اتصال به بازار همسايگان برقرار کند.
مهمترين راهکار، اتخاذ رويکرد اقتصادي و تجاري در توسعه روابط با کشورهاي همسايه است و در مرحله دوم ايجاد زيرساختهاي لازم و فراهم کردن زمينههاي مساعد براي برقراري ارتباطات بيشتر بين فعالان اقتصادي و تجاري ايران و کشورهاي منطقه و همسايه است.
اهميت ارتباطات در پروژههاي توسعه
ارتباطات يکي از عنصرهاي اصلي در پروژههاي توسعه است. به رسميت نشناختن ارتباطات از سوي مجريان برنامههاي توسعه، سبب درک نادرست آن شده و لذا کاربردهاي درست آن مورد غفلت واقع ميشود. همين موضوع سبب تفسير نادرست فرايند ارتباطات بين افراد مجري برنامههاي توسعه ميشود زيرا ممکن است برخي آن را به عنوان گفتوگو، طرفداري، رسانههاي جمعي و ... تصور کنند؛ لذا، اين اصطلاح به طرق متناقض تداوم مييابد، از اينرو، درک اين اصطلاح بسيار مهم است.
ارتباطات مشارکتي فرايندي خلاق و تعاملي است که در محيطي آرام و به دور از مجادله انجام ميشود. ارتباطات مشارکتي نبايد به عنوان يک راهحل فوري و کمدوام تلقي شود. اغلب اوقات، معناي مشارکت در اين عبارت به خوبي درک نميشود. اين نوع ارتباطات نيازمند يک تعامل فعال دوطرفه بين دريافتکننده و منبع اطلاعات است که ميتواند توسط يک عامل واسط که مشارکت گروههاي هدف را در فرايند توسعه آسانگري ميکند، تقويت شود. ارتباطات مشارکتي در واقع، فرايند جريان اطلاعات بين افراد يا گروههايي است که با همديگر در ارتباط هستند. در چنين شرايطي همه افراد فرصت مشارکت خواهند داشت و ميتوانند دانش، اطلاعات و مهارتهاي خود را براي دستيابي به هدفهاي مشترک به اشتراک بگذارند. بنابراين با توجه به ضرورت استفاده مطلوب از ابزارهاي رسانهاي «استراتژي کلان» در خصوص پيشبرد اهداف توسعهاي در زمينه موضوع مکران و توسعه تجارت با همسايگان، رسانه به عنوان «عامل حداکثرسازي تجارت با همسايگان» مطرح ميشود.
استراتژيهاي اصلي رسانهاي براي توسعه مکران و تجارت با همسايگان
استراتژيهاي اصلي عبارتند از:
(مسير ترانزيتي افغانستان، پاکستان، هندوچين از سمت شرق)، (تاجيکستان، آسياي مرکزي، روسيه از سمت شمال)، (کشورهاي عربي حاشيه خليجفارس و اقيانوسهند و درياي عمان از سمت جنوب)، (کشورهاي عراق، ترکيه، سوريه، لبنان و اروپا از سمت غرب).
محورهاي فعاليت رسانهها
اسناد بالادستي مرتبط با توسعه دريامحور
بيانيه گام دوم:
فهرست طولاني فرصتهاي مادي کشور
فرصتهاي مادّي کشور نيز فهرستي طولاني را تشکيل ميدهد که مديران کارآمد و پُرانگيزه و خردمند ميتوانند با فعّال کردن و بهرهگيري از آن، درآمدهاي ملّي را با جهشي نمايان افزايش داده، کشور را ثروتمند و بينياز و به معني واقعي داراي "اعتمادبهنفس " کنند و مشکلات کنوني را برطرف نمايند. ايران با دارا بودن يک درصد جمعيّت جهان، داراي هفت درصد ذخاير معدني جهان است: منابع عظيم زيرزميني، موقعيت استثنائي جغرافيايي ميان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّي، بازار بزرگ منطقهاي با داشتن 15 همسايه با 600 ميليون جمعيّت، سواحل دريايي طولاني، حاصلخيزي زمين با محصولات متنوّع کشاورزي و باغي، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهايي از ظرفيّتهاي کشور است که بسياري از اين ظرفيّتها دستنخورده مانده است. گفته شده است که ايران از نظر ظرفيّتهاي استفادهنشدة طبيعي و انساني در رتبة اوّل جهان است. بيشک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهيد توانست اين عيب بزرگ را برطرف کنيد. دهة دوّم چشمانداز، بايد زمان تمرکز بر بهرهبرداري از دستاوردهاي گذشته و نيز ظرفيّتهاي استفاده نشده باشد و پيشرفت کشور از جمله در بخش توليد و اقتصاد ملّي ارتقا يابد.
برنامه ششم توسعه
اولويتها و مسائل محوري
ماده 3- در طي سالهاي 1399-1395، موضوعات ذيل، مسائل محوري برنامه ميباشد که طرحها و پروژههاي مرتبط با آنها و همچنين برنامهها و پروژههاي مصوب ستاد فرماندهي اقتصادمقاومتي در بودجهريزي سالانه از اولويت برخوردار خواهند بود.
1 - موضوعات خاص راهبردي شامل آب و محيطزيست؛
2 - موضوعات خاص مکانمحور شامل توسعه سواحل مکران و حاشيه شهرها؛
3 - موضوعات خاص بخشي پيشروي اقتصاد شامل معدن و صنايع معدني، گردشگري، ترانزيت و حملونقل ريلي، فناوري اطلاعات و ارتباطات، انرژي.
ماده 15- در راستاي مردمي شدن اقتصاد و گسترش زيرساختهاي موردنياز براي خدمات تجاري خارجي و افزايش ترانزيت، دولت مجاز است به منظور برونگرايي اقتصادي، اقدامات ذيل را انجام دهد:
1 - به سازمان بنادر و دريانوردي اجازه داده ميشود نسبت به مشارکت با شرکتهاي معتبر بينالمللي (داخلي و يا خارجي)، براي تشکيل شرکت جهت اداره بنادر اصلي با کارکرد بينالمللي اقدام کند. سهم سازمان بنادر و دريانوردي حداقل 35 و حداکثر 49 درصد خواهد بود.
2 - به سازمان بنادر و دريانوردي اجازه داده ميشود با ارائه حمايتها و مشوقهاي لازم نسبت به واگذاري حق بهرهبرداري و يا مديريت بنادر کوچک و محلي و نيز اعطاي مجوز احداث بنادر جديد به اشخاص حقوقي حرفه-اي و معتبر غيردولتي با رعايت ضوابط و مقررات داخلي و بينالمللي و اصول رقابتي و حفظ وظايف حاکميتي اقدام کند.
ماده 16- به منظور تقويت اقتصاد حملونقل ريلي و ترغيب سرمايهگذاري بخش غيردولتي در اين زمينه و تسريع و تسهيل اجراي پروژهها و افزايش رضايتمندي و اقبال عمومي از خدمات ارائه شده در اين نوع حمل و نقل:
1 - سرمايهگذاري بخش غيردولتي در حملونقل ريلي، سرمايهگذاري در مناطق محروم تلقي شده و کليه قوانين و مقررات مرتبط با سرمايهگذاري در مناطق محروم بر سرمايهگذاري در حملونقل ريلي مترتب خواهد بود.
سند توسعه سواحل مکران
بر اساس اين سند منطقه ساحلي مکران مشتمل بر پنج شهرستان چابهار، جاسک، سيريک، کنارک و ميناب در دو استانِ سيستانوبلوچستان و هرمزگان است و داراي قطب توسعه جاسک به عنوان بندر و پايگاه نيروي دريايي، هاب گاز، نفت و انرژي و منطقه آزاد تجاري صنعتي چابهار به عنوان بندر آزاد و اسکلههاي با ظرفيت ايجاد مناطق صنعتي و حملونقل بينالمللي است.
در سند توسعه سواحل مکران تصريح شده است که منطقه مکران ظرفيت ايجاد انواع صنايع پتروشيمي، فولاد و صنايع بزرگ را دارد و ميتواند زمينه گسترده توليد و صادرات مجدد را فراهم سازد و توسعه برونزا که محتاج تجهيز منابع و سرمايهگذاري ملي و بينالمللي است، عامل مهمي در توسعه منطقه مکران به شمار ميآيد و توسعه درونزا و برونزا به عنوان مکمل يکديگر ميتواند توسعه متوازن و پايدار منطقه را رقم بزند.
در اين سند همچنين توسعه منطقه ساحلي مکران توسعهاي شبهبرونزاست که تلفيقي از توسعه درونزا و برونزا و با پيشراني توسعه منطقهاي برونزاست که به همراه توسعه درونزاي منطبق با ظرفيتها و مزيتهاي منطقة مکران و اجتماعات محلي و از محل سرريز آن به انجام ميرسد.
در سند توسعه مذکور همچنين اهداف توسعة فضايي منطقه ساحلي مکران و نيز راهبردهاي توسعة اين منطقه به صورت دقيق تبيين و ترسيم شده است. در سند فوق، دستگاههاي اجرايي مکلف هستند که بر اساس سند توسعه منطقه ساحلي مکران، برنامههاي جامع و اجرايي دستگاه مربوط را تهيه و پس از هماهنگي با سازمان برنامه و بودجه کشور، از محل اعتبارات بودجههاي سنواتي نسبت به انجام مطالعات و اجراي پروژههاي مصوب با اولويت مشارکت عمومي- خصوصي اقدام کنند.
روايت سازيهايي که رسانهها ميتوانند انجام دهند به شرح ذيل عبارتند از:
- گفتوگو با صاحب نظران، اتاقهاي بازرگاني، انجمنهاي دوستي، ستاد توسعه مکران، رايزنيهاي فرهنگي- اقتصادي ايران در کشورهاي همسايه، تجار معروف و سرشناس، مردم منطقه و مديران آگاه به موضوع؛
- انعکاس تجربيات موفق در ساير کشورها؛
- ترويج سياستهاي کلان نظام در سند توسعه مکران؛
- ارتباط با نيروي دريايي راهبردي ارتش جمهوري اسلامي ايران؛
- انعکاس رسانهاي اقدامات انجام شده توسط وزارتخانههاي نفت، صمت و گردشگري؛
- فعال کردن مستندسازها براي توليد مستندهاي مفيد و مؤثر؛
- معرفي کتابها و مقالات مرتبط؛
- استفاده از پاياننامهها، تزها و گزارشهاي مرتبط؛
- تهيه گزارشهاي ميداني (تصويري) از پروژههاي زيرساختي منطقه؛
- پيگيري مستمر رسانه ملي از روند توسعه منطقه مکران؛
- ترويج و تقويت فعاليتهاي توسعهاي دريامحور؛
- شناساندن منطقه در فضاهاي ملي و فراملي از طريق برنامههاي رسانهاي؛
- ترويج کشاورزي گرمسيري از طريق شبکههاي تلويزيوني پر مخاطب؛
- ترويج آبزيپروري در آبهاي شيرين بالادست سدها به ويژه در لايه سرزميني؛
- ترويج الگوي توسعه فضايي متمرکز پراکنده و خوشهاي به محوريت کريدور ساحلي؛
- اطلاعرساني به شهروندان در ارتباط با مسائل عمراني و رفاهي شهري و ميزان پيشرفت برنامههاي توسعه از طريق نهادهاي محلي؛
- ايجاد گفتمان شفافسازي رويهها، نظارتها و مسئوليتها در زمينه طرحها و قراردادهاي منعقد شده؛
- سادهسازي رويههاي پاسخگويي مسئولان به خواستهها و نظرات مردم توسط رسانه ملي؛
- ساخت برنامههاي تلويزيوني به منظور اولويتبخشي به توانمندسازي و اشتغال جامعه بومي؛
- اختصاص گفتوگوي ويژه خبري براي ستاد توسعه سواحل مکران براي ارائه اطلاعات موردنياز براي سرمايهگذاري و فعاليت اقتصادي در منطقه مکران؛
- ترويج روابط و تعاملات اقتصادي- فرهنگي کشورهاي همسايه به بندر چابهار به عنوان يک مرکز بارگذاري، سکوي لجستيک و مرکز برگزاري رويدادهاي فرهنگي مشترک در منطقه؛
- اطلاعرساني به سرمايهگذاران بخش غيردولتي در زمينه فرصتهاي سرمايهگذاري؛
- ترويج الگوهاي نوين کشاورزي و شيلات براي ارتقاي بهرهوري و سطح معيشت؛
- ايجاد انگيزه و ذهنيت مثبت از فرايندهاي توسعه در جامعة دربرگيرنده از طريق گفتوگو با اعضاي جامعه، آگاهيرساني، مشارکت مردم در فرايندهاي تصميمسازي و ...؛
- ترويج مشاغل خانگي و صنايع دستي بومي در رسانههاي مختلف؛
- تهيه و پخش فيلم مستند از افراد داراي مهارت در حرفه يا صنايعدستي خاص و تشويق آنان به منسجم شدن در قالب انجمنها؛
- افزايش سلامت و بهداشت عمومي از طريق اطلاعرساني به گروههاي مختلف؛
- ترويج دورههاي آموزش شهروندي براي آگاهي شهروندان؛
- ترويح مسئوليت اجتماعي سازمانها براي فراهمکردن فرصت توسعه فعاليتهاي مدني و گسترش فعاليت سازمانهاي مردم نهاد؛
- معرفي مستند محيطهاي طبيعي بکر و جاذبههاي تاريخي- فرهنگي و آدابورسوم و فرهنگ خاص منطقه به عنوان عامل هويتساز و منحصربهفرد در سطح کشورهاي منطقه و به صورت بينالمللي؛
- جلب اعتماد ساکنان محلي نسبت به برنامههاي توسعه منطقه با انتشار نتايج پيشرفت برنامهها در رسانهها.