آمریکا؛ یک اَبرقدرت خسته و تحلیل رفته

نشریه هفتگی اکونومیست مدعی است که متأسفانه آمریکا از نقش خود به عنوان ضامن نظم لیبرال خسته شده است. غول دقیقاً دوباره به خواب نرفته است، اما عزمش در حال تزلزل است و دشمنانش در حال آزمودنش هستند.
کد خبر: ۹۱۶۰۹
به گزارش مانا  به نقل از اکوایران، نشریه هفتگی اکونومیست در شماره جدید خود که با طرح جلد یک جفت دستکش آویزان با نقش پرچم آمریکا به عنوان نماد یک «ابرقدرت خسته و تحلیل رفته» که قصد کناره‌گیری از میدان مبارزه را دارد و تیتر جلد «آمریکا برای چه می‌جنگید؟» منتشر شده است، پرونده ویژه خود را به سیاست خارجی جو بایدن اختصاص داده و در سرمقاله خود با هشدار اینکه «اگر ایالات متحده عقب نشینی کند، جهان خطرناک‌تر می‌شود» نوشته است: سایر دموکراسی‌ها باید آماده سازی را آغاز کنند.
اکونومیست نوشت: هشتاد سال پیش ژاپن پرل هاربر را بمباران کرد. این یک اشتباه بزرگ بود که قدرتمندترین کشور جهان را وارد جنگ، و امپراتوری ژاپن را محکوم به فراموشی کرد. ظاهراً یک دریاسالار ژاپنی روشن فکر می‌گوید: «می‌ترسم تمام کاری که کرده‌ایم این باشد که غول خفته را بیدار و او را با عزمی وحشتناک پر کرده باشیم.»

امروز ژاپن صلح آمیز، ثروتمند و مبتکر است. این ژاپنی‌ها بودند که کشور خود را بازسازی کردند، اما کار آن‌ها توسط ابرقدرتی که آن‌ها را شکست داد آسانتر شد.
آمریکا؛ یک اَبرقدرت خسته و تحلیل رفته


خلق نظم جهانی لیبرال
نه تنها آمریکا مامای یک دموکراسی لیبرال و سرمایه داری در ژاپن بود. همچنین نظم جهانی ایجاد کرد که در آن ژاپن آزاد بود تا تجارت و رشد کند. این دستورکار کامل نبود و در همه جا اعمال نمی‌شد. اما از هر چیزی که قبلاً آمده بود بهتر بود.

برخلاف قدرت‌های بزرگ قبلی، آمریکا از تسلط نظامی خود برای به دست آوردن مزیت تجاری به ضرر متحدان کوچکتر خود استفاده نکرد. برعکس، اکثر اوقات به خود اجازه می‌داد که به قوانین مشترک ملزم شود؛ و آن سیستم مبتنی بر قوانین به بسیاری از جهان اجازه داد تا از جنگ اجتناب کنند و به رفاه برسند.


مثلث چین-روسیه-ایران علیه آمریکا
این نشریه مدعی است: متأسفانه آمریکا از نقش خود به عنوان ضامن نظم لیبرال خسته شده است. غول دقیقاً دوباره به خواب نرفته است، اما عزمش در حال تزلزل است و دشمنانش در حال آزمودنش هستند.

ولادیمیر پوتین در حال جمع آوری نیرو در مرز با اوکراین است و به زودی ممکن است به آن حمله کند،  چین با استفاده از ماکت‌های ناو‌های هواپیمابر آمریکایی به عنوان هدف تمرینی، آزمایش سلاح‌های مافوق صوت، نقض حریم هوایی تایوان با جت‌های جنگنده شلوغ می‌کند، و [به زعم اکونومیست]ایران در مذاکرات هسته‌ای چنان موضع دست بالایی اتخاذ کرده است که بسیاری از ناظران انتظار دارند که این مذاکرات با شکست مواجه شود.

به باور اکونومیست اکنون دو قدرت مستبد شرق تهدید می‌کنند که زمین‌هایی را که در حال حاضر تحت کنترل دموکراتیک است تصاحب می‌کنند، و سومی با ابزار‌های نامتقارن، چون پیشروی هسته‌ای، هژمونی غرب را به چالش می‌کشد.

آمریکا برای جلوگیری از چنین اقدامات بی پروا تا کجا پیش خواهد رفت؟
جو بایدن گاهی اوقات می‌تواند قوی به نظر برسد. او در ۷ دسامبر به پوتین هشدار داد که اگر روسیه حمله دیگری به اوکراین انجام دهد، عواقب سختی در پی خواهد داشت. او تحریم‌های ایران را حفظ کرده است؛ و در ماه اکتبر گفت که آمریکا "تعهد" برای دفاع از تایوان دارد، اگرچه دستیاران اصرار داشتند که سیاست تغییر نکرده است. (آمریکا مدت‌ها است که از گفتن اینکه آیا نیرو‌ها را برای دفع تهاجم چین می‌فرستد یا نه، به منظور تشویق هیچ اقدام تایوانی که ممکن است باعث تحریک این حمله شود، امتناع کرده است.) چین در این فکر مانده بود که آیا آقای بایدن اشتباه صحبت کرده است یا با حیله گری به موضع قوی‌تر اشاره می‌کند.

در ۷ دسامبر، مجلس نمایندگان آمریکا یک تقویت بزرگ برای بودجه دفاعی تصویب کرد. همچنین در این هفته آقای بایدن قرار است "اجلاسی برای دموکراسی" برگزار کند تا کشور‌هایی را که به قوانین احترام می‌گذارند تشویق کند تا با هم جمع شوند.

با این حال، همانطور که بریفینگ اکونومیست توضیح می‌دهد، آمریکا تمایلی به استفاده از قدرت سخت در بسیاری از نقاط جهان ندارد. ائتلاف شاهین‌ها و کبوتر‌ها در واشنگتن خواستار "خودداری" هستند. کبوتر‌ها می‌گویند که با تلاش برای نظارت بر جهان، آمریکا به ناچار وارد درگیری‌های بی مورد در خارج از کشور می‌شود که نمی‌تواند پیروز شود. شاهین‌ها می‌گویند که آمریکا نباید از تنها وظیفه‌ای که مهم است منحرف شود: ایستادگی در برابر چین.

هر یک از این دو دیدگاه مستلزم عقب‌نشینی جزئی و بی‌ثبات‌کننده آمریکاست که جهان را خطرناک‌تر و نامطمئن‌تر می‌کند. شکست آقای بایدن در خروج از افغانستان باعث شد که برخی نسبت به تمایل آمریکا برای دفاع از دوستانش یا جلوگیری از تهدید می‌کند خود تردید کنند و بسیاری نیز نگران صلاحیت برنامه ریزی این کشور باشند. سخنان بی‌پرده رئیس‌جمهور درباره چتر هسته‌ای آمریکا باعث تضعیف این باور در میان متحدان شده است که این چتر همچنان از آن‌ها محافظت می‌کند؛ و اگرچه آقای بایدن مانند دونالد ترامپ به متحدان توهین نمی‌کند، اما اغلب از مشورت با آن‌ها شکست می‌خورد و پیوند‌های اعتمادی را که مدت‌ها قدرت آمریکا را چند برابر کرده است، از بین می‌برد.

به همان اندازه که غریزه هر رئیس جمهور مهم است، روحیه کشوری است که آن‌ها را انتخاب می‌کند اهمیت دارد. آمریکا دیگر هژمون مطمئن دهه ۱۹۹۰ نیست. قدرت نسبی آن کاهش یافته است، حتی اگر بی بدیل باقی بماند. پس از عراق و افغانستان، رای دهندگان از ماجراجویی‌های خارجی خسته شده اند. سیاست حزبی، که زمانی در لبه آب متوقف می‌شد، بیشتر جنبه‌های سیاست را فلج می‌کند.

بیش از ۹۰ پست سفیر خالی مانده است که توسط کنگره مسدود شده است. آمریکا از پیوستن به یک پیمان تجاری که می‌توانست روابط نظامی آن در آسیا را با روابط اقتصادی تکمیل کند، خودداری کرده است. درام بی امان سیاست، از جمله در مورد مواردی مانند انتخابات مورد مناقشه و پوشیدن ماسک، باعث می‌شود آمریکا در داخل کشور برای نشان دادن هدف پایدار در خارج از کشور بیش از حد متفرقه به نظر برسد.
این اشتباه است که فرض کنیم آمریکای قدیمی و متعهد بازخواهد گشت - بالاخره آقای ترامپ ممکن است در سال ۲۰۲۴ دوباره انتخاب شود. اگر نظم لیبرال حفظ شود، قدرت‌های دیگر باید تلاش خود را انجام دهند. برای جهانی که در آن کمک کمتری داشته باشند، آماده می‌شوند، اما همچنین برای درگیر نگه داشتن آمریکا. نشانه‌هایی از این وجود دارد. ژاپن و استرالیا اعلام کرده اند که به دفاع از تایوان کمک خواهند کرد. بریتانیا در به اشتراک گذاری فناوری پیشرانه هسته‌ای زیردریایی با استرالیا به آمریکا پیوست. دولت جدید آلمان به خط مشی سخت تری علیه روسیه اشاره می‌کند.

سازگاری با جهانِ کمتر آمریکایی
سازگاری بیشتر با دنیایی با نقش کمتر آمریکا مورد نیاز است. دموکراسی ها، به ویژه در اروپا، باید بیشتر برای دفاع هزینه کنند. کسانی مانند تایوان و اوکراین که در معرض خطر حمله قرار دارند باید خود را غیرقابل هضم کنند، به عنوان مثال با افزایش ظرفیت خود برای جنگ نامتقارن. هرچه آمادگی بیشتری داشته باشند، احتمال حمله دشمنانشان به آن‌ها کمتر می‌شود.

طرفداران نظم مبتنی بر قوانین باید هوش بیشتری را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. آن‌ها باید دعوا‌های قدیمی مانند دعوا‌های بیهوده بین ژاپن و کره جنوبی در طول تاریخ را دفن کنند. آن‌ها باید ائتلاف‌های عمیق‌تر و گسترده تر، رسمی یا غیر رسمی ایجاد کنند. هند، به خاطر منافع شخصی خود، باید آثار عدم تعهد را رها کند و با استرالیا، ژاپن و آمریکا به کشور‌های چهارگانه نزدیکتر شود. ناتو نمی‌تواند اوکراین را بپذیرد، زیرا قوانین می‌گویند حمله به یکی حمله به همه است و روسیه قبلاً خاک اوکراین را اشغال کرده است. اما اعضای ناتو می‌توانند به اوکراین تسلیحات، پول نقد و آموزش بیشتری برای دفاع از خود ارائه دهند.

اگر نظم لیبرال از بین برود، متحدان آمریکا به شدت آسیب خواهند دید. پس از اضمحلال، خود آمریکایی‌ها ممکن است از اینکه بفهمند چقدر از آن سود برده اند شگفت زده می‌شوند. با این حال همه چیز از دست رفته نیست. تلاش مصمم و متحد دموکراسی‌ها می‌تواند حداقل برخی از سیستم‌های مبتنی بر قوانین را حفظ کند و از عقب‌نشینی جهان به سوی هنجار‌های تاریخی ناگوار، که در آن طعمه‌های قوی بر ضعیفان کنترل نمی‌شوند، جلوگیری کند. چند کار مهم‌تر یا سخت‌تر هستند.
آمریکا؛ یک اَبرقدرت خسته و تحلیل رفته
برچسب ها: اکونومیست آمریکا
ارسال نظرات
آخرین اخبار