
اختصاصی مانا- جزیره تایوان برای هر دو کشور یک دارایی استراتژیک ضروری است چنانچه برای چین، بخش اساسی پروژه وحدت ملی و بازیابی تمامیت سرزمینی بوده و برای ژاپن، حفظ یک تایوان دموکراتیک و مستقل نقش مستقیمی در امنیت ملی و حفاظت از خطوط حیاتی ارتباطی و دفاعی آن ایفا میکند.
در ماههای پیش از این رویداد، چین حضور خود را در دریای چین شرقی با گسترش گشتزنیهای گارد ساحلی، استقرار کشتیهای سنگین مجهز به توپ دریایی در اطراف جزایر سنکاکو Senkaku به ژاپنی و دیائویو Diaoyu به چینی و پروازهای نظامی نزدیک حریم دفاع هوایی ژاپن و تایوان افزایش داده بود. افزون بر این گشتهای مشترک دریایی چین و روسیه در اواخر اکتبر ۲۰۲۵ با عبور از نزدیکی آبهای ژاپن، لایهای جدید از نگرانیهای امنیتی برای توکیو ایجاد کرد و پیام روشنی درباره هماهنگی فزاینده میان دو بازیگر رقیب در برابر ژاپن و متحدانش ارسال نمود. در چنین فضایی، موضعگیری تاکایچی در ژاپن نهتنها بازتابی از نگرانیهای داخلی ژاپن بود بلکه تلاشی برای تأکید بر ضرورت تقویت بازدارندگی در برابر چین ارزیابی شد.
واکنش چین به این موضعگیری شدید و چندلایه بود چنانچه پکن بلافاصله سفیر ژاپن را احضار کرد، رسانههای دولتی موضع توکیو را تحریکآمیز و جنگطلبانه توصیف کردند و تحرکات گارد ساحلی چین در اطراف سنکاکو افزایش یافت. این اقدامات نهتنها فضای روابط دو کشور را متشنجتر کرد، بلکه اهمیت ژئوپلیتیکی این جزایر کوچک، اما استراتژیک را بار دیگر برجسته نمود. اگرچه مناقشه بر سر سنکاکو/دیائویو موضوعی دیرینه در روابط چین و ژاپن است، اما این نخستین بار است که اختلافات پیرامون این جزایر با مسئله تایوان در هم تنیده و به سطحی بالاتر از تنش استراتژیک ارتقا یافته است.
اهمیت ژئوپلیتیکی جزایر سنکاکو/دیائویو
جزایر سنکاکو مجموعهای کوچک، غیرمسکونی و در ظاهر کماهمیت در دریای چین شرقی هستند که طی دهههای اخیر به یکی از کانونهای رقابت ژئوپلیتیک میان چین و ژاپن تبدیل شدهاند. قرارگرفتن این جزایر در نزدیکی خطوط حیاتی کشتیرانی، مسیرهای انتقال انرژی و مرزهای دریایی مورد مناقشه سبب شده که کنترل بر آنها صرفاً یک موضوع سرزمینی نباشد، بلکه به یکی از حساسترین نقاط رقابت قدرت در شرق آسیا تبدیل شود. از دید ژئوپلیتیک، مناقشه سنکاکو بخشی از رقابت ساختاری چین و ژاپن برای شکل دهی به نظم آینده در شرق آسیا تلقی میشود. ژاپن که به پیمان امنیتی با ایالات متحده متکی است، طی سالهای اخیر تلاش کرده نقش نظامی فعالتری برای مقابله با قدرتگیری چین ایفا کند. در مقابل چین که این جزایر را بخشی از پروژه بزرگ احیای سرزمینی خود میداند، حضور نظامی و گارد ساحلی خود را در منطقه طی سالهای اخیر بهطور قابلتوجهی افزایش داده است.
بنیادهای تاریخی و حقوقی مناقشه
از منظر تاریخی ریشه این مناقشه به اواخر قرن نوزدهم بازمیگردد. ژاپن پس از جنگ نخست چین و ژاپن در سال ۱۸۹۵، این جزایر را به قلمرو خود ضمیمه کرد و دههها آنها را به عنوان بخشی از استان اوکیناوا اداره میکرد. در مقابل، چین استدلال میکند که این جزایر از دیرباز متعلق به سرزمین این کشور بوده و ژاپن آنها را در جریان جنگ بهطور غیرقانونی تصرف کرده است.
از بعد حقوق بینالملل وضعیت این جزایر پیچیده است، زیرا بر اساس کنوانسیون حقوق دریاها (UNCLOS) جزایر سنکاکو به دلیل نداشتن توانایی طبیعی برای پشتیبانی از سکونت انسانی، واجد شرایط ایجاد منطقه انحصاری-اقتصادی (EEZ) مستقل نیستند و تنها حق برخورداری از ۱۲ مایل آبهای سرزمینی را دارند. افزون بر این، ژاپن و چین در بخشهایی از دریای چین شرقی ادعاهای منطقه انحصاری-اقتصادی مطرح کردهاند که با یکدیگر همپوشانی دارد و همین مسئله بر پیچیدگی حقوقی و سیاسی وضعیت این جزایر افزوده است.
ابعاد ژئواکونومیک: انرژی و رقابت بر سر منابع
ابعاد ژئواکونومیک نیز در این مناقشه نقشی پررنگ و تعیینکننده ایفا میکند به ویژه آن که اهمیت سنکاکو/دیائویو تا حد زیادی ناشی از این باور است که این جزایر بر فراز ذخایر بالقوه هیدروکربنی قرار گرفتهاند. پس از انتشار گزارشهای سال ۱۹۶۹ درباره وجود نفت و گاز در بستر دریای چین شرقی، امنیت انرژی ژاپن بهطور جدی به ترتیبات قدرت در منطقه گره خورد. همین ارزیابیها موجب شد چین نیز ادعاهای تاریخی خود را بر جزایر دوباره مطرح کند و از آن زمان، مناقشهای گسترده درباره گذشته، وضعیت حقوقی و آینده راهبردی این جزایر شکل گرفت.
اگرچه این ذخایر هنوز بهطور عملی استخراج نشدهاند، اما تلاش چین و ژاپن برای آغاز اکتشاف یا توسعه میادین انرژی در مناطق پیرامونی، بارها با اعتراض طرف مقابل مواجه شده است. این واکنشها صرفاً به دلیل منابع انرژی نیست، بلکه از آنجا ناشی میشود که هرگونه اقدام اکتشافی یا حفاری در چنین مناطق حساسی عملاً بهعنوان گامی در جهت تقویت ادعای حاکمیت تعبیر میشود و بنابراین بُعد ژئوپلیتیکی بسیار مهمی پیدا میکند.
افزون بر منابع انرژی، آبهای پیرامونی سنکاکو بهعنوان یکی از غنیترین مناطق شیلاتی در شرق آسیا شناخته میشوند. این مسئله رقابت میان ناوگانهای ماهیگیری دو کشور را تشدید کرده و بارها منجر به برخورد میان آنها و گارد ساحلی شده است که نشان میدهد حتی فعالیتهای اقتصادی بهظاهر کماهمیت نیز در این منطقه میتوانند به سرعت به مسائل امنیتی تبدیل شوند.
واکنش ایالات متحده: بازدارندگی شفاف در برابر پکن
جورج گِلس، سفیر ایالات متحده در ژاپن اعلام کرد که در صورت هرگونه مداخله نظامی چین، واشنگتن به تعهدات دفاعی خود در قبال ژاپن پایبند خواهد بود. وزارت امور خارجه آمریکا نیز با صراحت مخالفت خود را با هرگونه تغییر یک جانبه وضعیت موجود در تنگه تایوان یا دریای چین شرقی بیان کرد. واشنگتن همچنین یادآور شد که ماده ۵ پیمان امنیتی آمریکا-ژاپن شامل جزایر سنکاکو نیز میشود که در فضای کنونی پیام بازدارندهای بسیار روشن برای پکن دارد و نشان میدهد هرگونه اقدام تهاجمی چین علیه این جزایر میتواند به رویارویی مستقیم با ایالات متحده منجر شود. این موضعگیری عملاً بحران را از سطح یک مناقشه صرفا دریایی به بخشی از رقابت ژئوپلیتیکی میان قدرتهای بزرگ ارتقا داد.
تحول در استراتژی ژاپن: عبور از ابهام استراتژیک
در همین دوره تاکایچی با کنار گذاشتن "ابهام استراتژیک" دیرینه ژاپن درباره مسئله تایوان، بهطور بیسابقهای پیوند امنیتی میان توکیو و تایپه را برجسته کرد. این چرخش نشاندهنده اراده ژاپن برای همسو شدن فعالتر با استراتژی مهار چین است که در سند دفاعی ۲۰۲۵ ژاپن منعکس شده و چین را "بزرگترین چالش استراتژیک" توکیو معرفی کرده است. توسعه زیرساختهای نظامی در جنوب غربی ژاپن، از جمله استقرار احتمالی موشکهای میانبرد در جزیره یوناگونی “Yonaguni” که نزدیکترین نقطه ژاپن به تایوان درنظر گرفته میشود، بخشی از همین جهتگیری جدید است.
واکنش سخت پکن از احضار سفیر ژاپن تا افزایش گشتهای گارد ساحلی، نهفقط نشاندهنده حساسیت چین نسبت به مواضع توکیو، بلکه بیانگر نگرانی عمیقتر پکن از شکلگیری یک آرایش امنیتی جدید در شرق آسیا است که در صورت تداوم میتواند موازنه منطقهای را به سود محور واشنگتن-توکیو-تایپه تغییر دهد. به همین دلیل، مناقشه سنکاکو/دیائویو در این مرحله تنها یک اختلاف سرزمینی نیست بلکه بازتابی از تقابل استراتژیک گستردهتری است که آینده نظم امنیتی شرق آسیا را شکل خواهد داد.
با وجود تشدید تنشها، چین و ژاپن همچنان شرکای اقتصادی مهم یکدیگر هستند. در سال ۲۰۲۴، چین دومین مقصد صادرات ژاپن بود و گردشگران چینی سهم قابلتوجهی از بخش گردشگری ژاپن را تشکیل میدادند. پکن هشدار داده است که مواضع جدید توکیو میتواند پایه سیاسی این روابط اقتصادی را تضعیف کند. این پارادوکس وابستگی اقتصادی در کنار رقابت امنیتی، پیچیدگی بیشتری به مدیریت بحران میدهد.
در مجموع جزایرسنکاکو/دیائویو تنها مجموعهای از صخرههای کوچک نیست بلکه لایههای پیچیدهای از تاریخ، حقوق بین الملل، اقتصاد، قدرت نظامی و رقابت ژئوپلیتیکی را در خود جمع کرده است. این جزایر اکنون یکی از حساسترین نقاط اصطکاک قدرت در شرق آسیا محسوب میشوند و هرگونه تغییر در وضعیت آنها میتواند پیامدهای قابلتوجهی برای توازن منطقهای و آینده نظم آسیایی داشته باشد. به همین دلیل، مدیریت محتاطانه بحران، حفظ کانالهای ارتباطی و ایجاد سازوکارهای کاهش تنش بیش از هر زمان دیگری برای تثبیت ثبات منطقه ضروری خواهد بود.
شهره پولاب- دکتری جغرافیای سیاسی و پژوهشگر روابط بینالملل