به گزارش گروه بینالملل مانا، با توجه به افزایش علاقه به انرژی سبز، چنین پروژهای میتواند با موفقیت در دریای خزر نیز اجرا شود. این منطقه دارای پتانسیل بادی قابل توجهی است که بستر بسیار خوبی برای احداث یک مزرعه بادی فراساحلی ایجاد میکند. این امر میتواند با همکاری کشورهای حاشیه خزر محقق شود.
کارشناس انرژی و اقتصاد قزاقستان خاطرنشان کرد که تا سال ۲۰۵۰ میلادی، کشورهای پیشرو به انرژی سبز روی خواهند آورد و قزاقستان نیز در نظر دارد تا سال ۲۰۶۰ میلادی در این راستا گام بردارد. هم اکنون، در قزاقستان پروژه گروه آلمانی-سوئدی Svevind ، به دنبال احداث کارخانهای برای تولید ۴۰ گیگاوات برق برای تولید دو میلیون تُن هیدروژن در سال است.
آست ناوریزبایف، کارشناس قزاق، گفت: این پرسش مطرح میشود که آیا این نیروگاه در خشکی یا فراساحل خواهد بود؟ این پروژه به طور فعال در حال توسعه بوده اما جزئیات آن منتشر نشده است. آینده اقتصاد جهان به توسعه انرژی سبز گره خورده است، بنابراین من معتقدم که اگر یک مزرعه بادی در دریای خزر با تلاش مشترک کشورهای همسایه ایجاد شود، میتواند توسعه بهتری را داشته باشد.
این کارشناس افزود: علاوه بر این، Svevind Energy GmbH قصد تولید هیدروژن را دارد و با توجه به اینکه گاز بلااستفاده خواهد شد، زیرساختهای خط لوله گاز موجود میتواند به خطوط لوله هیدروژن تبدیل شود. بنابراین بندر جیهان ترکیه میتواند به نقطه پایانی برای صادرات هیدروژن خزر تبدیل شود.
وی خاطرنشان کرد: هنوز جزئیاتی از بازار آینده نداریم، اما دسترسی به اقیانوس جهانی از طریق بندر جیهان به آذربایجان و قزاقستان مزایای زیادی دارد.
ایگور یوشکوف، تحلیلگر صندوق امنیت ملی انرژی و کارشناس دانشگاه مالی تحت دولت فدراسیون روسیه، معتقد است که انرژی باد فراساحلی یک جهت بسیار امیدوارکننده است. در منطقه ساحلی، همیشه باد خوبی وجود دارد. علاوه بر این، چندین مشکل استقرار را نیز حل میکند. تعداد بسیار کمی از این ایستگاهها در اروپا وجود دارد. در حال حاضر، مزارع بادی بیشتری در دریا ساخته میشوند تا در خشکی.
وی افزود: اولین پروژهها برای نصب نیروگاههای بادی و پنلهای خورشیدی در کنار مصرفکننده بوده است. اما در اروپا، زمینهایی برای چنین نیروگاههایی استفاده و این سؤال در مورد جاگزینی بیشتر آنها مطرح میشود. پیشرفت فنی و مشکلات زمین منجر به توسعه فعال منطقه دریایی در اروپا شده و برای اغلب پروژهها از سکوهای قدیمی نفت و گاز برای تبدیل به نیروگاههای دریایی استفاده میشوند. از این منظر، دریای خزر برای این پروژه جالب است، اما در مورد تأمین مالی این پروژه باید توافق صورت بگیرد.
این کارشناس روس تصریح کرد: کشورهای حاشیه دریای خزر به وفور از سوختهای فسیلی برخوردارند و احتمالاً این سؤال پیش بیاید که چرا چنین نیروگاهی در دریای خزر ساخته میشود. زیرا این پروژه میتواند به کشورها در کاهش وابستگی به کربن و روی آوردن به انرژی سبز کمک کند، که در درجه نخست در اولویت اتحادیه اروپا قرار دارد. باید توجه داشت که هنگام خرید برق از خزر، کشورهای اروپایی احتمالاً مالیات کربن پرداخت نمیکنند. روسیه به دلایل مشخص علاقهای به صادرات انرژی به اروپا ندارد. بنابراین، کشورهای دیگری شامل ایران، آذربایجان و قزاقستان یعنی به جز روسیه و ترکمنستان ممکن است به این روند تمایل داشته باشند.
الشاد ممدوف، کارشناس آذری، نیز گفت: برای آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان، این پروژه میتواند از نظر تولید برق مفید باشد و حجم گاز قابل صادرات را افزایش دهد. برای آذربایجان و قزاقستان که فرصت فروش گاز طبیعی اضافی را دارند، این امر میتواند سودآور باشد. برای ترکمنستان نیز این پروژه به معنای افزایش فروش گاز به چین است. اما همه این موارد به شرطی قابل اجراست که هزینه تولید انرژی از مزرعه بادی کمتر از تولید گاز باشد. متأسفانه این سؤال همچنان پابرجا است.
این کارشناس آذربایجانی نیز احتمال اجرای این پروژه را مثبت ارزیابی کرد و گفت: لازم به ذکر است که اگرچه کشورهای حاشیه دریای خزر به طور سنتی به عنوان کشورهای غنی از منابع انرژی هستند، اما توسعه این بخش نیز ضروری است. باید توجه داشت که چالشهای پیش روی اقتصاد منطقه و همچنین هر یک از این کشورها بسیار مهم و جدی است. این چالشها تا حدودی به خلاهای صنعتیسازی و ایجاد خوشههای تولیدی قدرتمند مربوط میشود که نیاز به مصرف بالای انرژی دارد.
وی افزود: همچنین، جمعیت منطقه در حال رشد است که این امر منجر به افزایش مصرف برق نیز میشود. علاوه بر این، ما شاهد چالشهایی در زمینه بازارهای صادراتی هستیم. شرایط جدید و سخت حتی برای تامین کنندگان انرژی، این پرسش را مطرح میکند که از یک سو نیاز به تنوع بخشیدن به سیاستهای انرژی دارد و از سوی دیگر، تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر در دستور کار قرار دارد.
این کارشناس افزود: در این راستا، من معتقدم که پتانسیل و انرژی بادی کشورهای منطقه خزر میتواند به سمت تولید ظرفیتهای جایگزین برق سوق داده شود. از این نظر، باور دارم که کشورهای منطقه میتوانند یک کنسرسیوم سرمایه گذاری قوی برای افزایش سهم تولید برق جایگزین، از جمله از طریق پتانسیل بادی، ایجاد کنند. البته قدرت اقتصادی کشورهای منطقه و ذخایر طلا و ارز آنها، استفاده مؤثر از این ذخایر برای واردات فنّاوریهای پیشرفته، از جمله برای تولید برق جایگزین، را ممکن میسازد. فکر میکنم جای کار برای افزایش سهم تولید جایگزین و بادی وجود دارد که باعث تنوع و تقویت مؤلفه انرژی منطقه میشود.
منبع news.az