به گزارش مانا، هفته نامه اکونومیست در سرمقاله شماره هفتم اکتبر سال 2023، با عنوان " آیا بازارهای آزاد به تاریخ می پیوندند؟" به ظهور اقتصاد وطنی(Homeland Economics )در سراسر جهان پرداخته است. اکونومیست نوشته است: حاکمیتها در حال کنار گذاشتن اصولی هستند که جهان را ثروتمند کرده است.
آغاز یک روند هشدار دهنده
اکوایران در ادامه ترجمه این متن آورده است: گزارش ویژه اکونومیست در این هفته استدلال می کند که اقتصاد وطنی در نهایت ناامید کننده خواهد بود.اقتصاد وطنی به اشتباه تشخیص میدهد که چه اشتباهی رخ داده است، مسئولیت های غیرقابل دسترس و سنگینی را بر دوش دولت میگذارد و دورهای از تغییرات سریع اجتماعی و فناوری را دچار مشکل خواهد کرد. خبر خوب این است که خودش در نهایت باعث مرگ خود خواهد شد.
محور اصلی رژیم جدید این ایده است که حمایتگرایی راهی برای مقابله با نوسانات بازارهای آزاد است. موفقیت چین، غربیهای طبقه کارگر را متقاعد کرد که چیزهای زیادی برای از دست دادن از جابهجایی آزاد کالا در آن سوی مرزها دارند. همهگیری کووید 19 نخبگان را به این فکر واداشت که باید از زنجیرههای تأمین جهانی با نزدیکتر کردن تولید به خانه، «ریسک زدایی» شود. ترقی چین تحت "سرمایهداری دولتی" با بیاعتنایی به تجارت مبتنی بر قوانین و گردنکشی در مقابل قدرت آمریکا، در اقتصادهای ثروتمند و نوظهور به عنوان توجیهی برای مداخله مورد استفاده قرار گرفت.
این حمایتگرایی با مخارج اضافی دولت همراه است. صنعت برای کمک به گذار انرژی و برای تضمین عرضه کالاهای استراتژیک، یارانهها را میبلعد. کمکهای گسترده به خانوارها در طول همهگیری، انتظارات از دولت را به عنوان سنگری در برابر بدبختیهای زندگی افزایش داده است. دولت های اسپانیا و ایتالیا حتی در حال نجات وام گیرندگانی هستند که توانایی پرداخت هزینه های فزاینده وام های مسکن را ندارند.
به ناچار، کمک های دولتی با مقررات اضافی همراه شده و آنتی تراست (ضدانحصار) وارد عمل شده است. رگولاتورها به بازارهای نوپا، از بازی های ابری گرفته تا هوش مصنوعی چشم دوخته اند.
این ترکیب از حمایتگرایی، مخارج و مقررات هزینه سنگینی دارد. اولا این یک تشخیص اشتباه است. مدیریت ریسک در واقع یکی از وظایف اساسی دولتها است. اما نه همه ریسکها: برای اینکه بازارها کار کنند، اقدامات باید عواقبی داشته باشند.
برخلاف دیدگاه پذیرفته شده، کووید و جنگ اوکراین نشان داده است که بازارها بهتر از برنامهریزان با شوکها مقابله میکنند. تجارت جهانی از عهده نوسانات عظیم در تقاضای مصرفکننده به خوبی بر آمد: توان عملیاتی بنادر آمریکا در سال 2021 میلادی، حدوداً 11 درصد بیشتر از سال 2019 میلادی بود. در سال 2022 میلادی اقتصاد آلمان این ترفند را تکرار کرد و با تغییر سریع از گاز روسیه به سایر منابع انرژی، هیچ فاجعهای را متحمل نشد. در مقابل، بازارهای تحت سلطه دولت مانند تامین گلولههای توپ برای اوکراین هنوز با مشکل مواجه هستند. درست مانند شکایات قدیمی در مورد تجارت با چین - که درآمد واقعی آمریکاییها را افزایش داده است - شکایتها و ترس از شکنندگی فرضی جهانیشدن حقیقت را پنهان کرده است.
یکی دیگر از ایرادات اقتصاد وطنی، زیر فشار گذاشتن دولت است. جمعیت سالخورده با صورتحسابهای اضافی برای بازنشستگی و مراقبتهای بهداشتی، بر روی دوش بودجه سنگینی میکنند. افزایش نرخ بهره همه چیز را بدتر میکند. پس از بحران بازار اوراق قرضه در سال 2022 میلادی، دولت راستگرای بریتانیا در حال افزایش سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی است؛ بیش از هر دوره پارلمانی در تاریخ این کشور. با افزایش بازده اوراق قرضه بلندمدت، ایتالیای بدهکار دوباره متزلزل به نظر می رسد. افزایش بدهی دولت آمریکا احتمالاً قبل از پایان دهه به بالاترین حد خود خواهد رسید.
پرهزینهترین نقص– اما کمتر مشهود – این است که اقتصاد وطنی ابزاری آهسته در زمان تغییرات سریع است. گذار انرژی و هوش مصنوعی برای هر دولتی بزرگتر از آن است که بتواند برای آن برنامهریزی کند. هیچ کس ارزانترین راههای کربنزدایی یا بهترین نحوه استفاده از فناوری جدید را نمیداند. ایدهها باید توسط بازارها آزمایش و هدایت شوند، نه اینکه توسط مرکز کنترل شوند. مقررات بیش از حد از نوآوری جلوگیری می کند و با افزایش هزینه ها، تغییرات را کندتر و دردناک تر می کند.
مهار اقتصاد وطنی دشوار خواهد بود. مردم از خرج کردن پول دیگران لذت می برند. با متورمشدن بودجههای دولت، اندازه و نفوذ ذینفعان ویژهای که از بودجه دولت ها تغذیه می کنند، افزایش مییابد. برداشتن حمایتها و کمکها دشوارتر از اعطای آنها است - به ویژه در مورد رای دهندگان مسن تر که سهم کمتری در رشد اقتصادی دارند. هرکسی که به تاریخ نگاه میکند، باید به خاطر داشته باشد که یک قرن پیش آرژانتین تقریباً به اندازه سوئیس ثروتمند بود.
برای مسیر پیشرو برنامهریزی کنید
با این حال، ناامیدی و سرخوردگی در نهایت آغاز خواهد شد. این ناامیدی ممکن است به این دلیل بدهکاری دولتها یا طمع رانت خواران باشد. شاید هم به دلیل اینکه چین سرکوبگر ممکن است دیگر وعده شکوفایی تحت هدایت دولت را حفظ نکند.