بمبئی بزرگترین بندر هند و پایتخت تجاری و صنعتی این کشور (در مقابلِ دهلی به عنوان پایتخت سیاسی) است. در بمبئی نزدیک به ۱۸ میلیون نفر زندگی میکنند و بر همین اساس، اینجا پرجمعیتترین شهر هند و یکی از پنج شهر پرجمعیت در جهان است. البته این شهر رتبههای مشابهی نیز از لحاظ ثروت دارد؛ یعنی ثروتمندترین شهر هند است و ثروت ۴۸ میلیاردر و ۴۶ هزار میلیونر در آن انباشته شده است. صنعت فیلمسازی بسیار پولساز بالیوود هم در بمبئی فعال است. به سیاق فیلمهای هندی، هر کسی در این کشور که آرزو و برنامههای دور و دراز برای آیندهاش دارد درنهایت از بمبئی سر درمیآورد و احتمال اینکه موفق بشود هم کم نیست.
بمبئی که امروزه به عنوان مومبای هم شناخته میشود، مرکز ایالت ماهاراشترا و مرکز اصلی ترافیک محمولههای باری در این کشور است؛ به طوری که ۶۰ درصد از تجارت دریایی هند از طریق این بندر انجام میشود. بمبئی تأمینکننده ۳۳ درصد از کل درآمد بر مالیات در هند و نیز تامینکننده ۶۰ درصد از کل درآمد گمرکی تجاری هند است. مهمترین مؤسسات مالی و تجاری هند در بمبئی واقع شدهاند و بازار بورس بمبئی یکی از مهمترینها در جهان است. از آنجا که اقتصاد بمبئی تشکیلدهنده ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی هند و تشکیلدهنده ۴۰ درصد از تجارت خارجی این کشور است، فرصتهای شغلی کوچک و بزرگ زیادی در این شهر وجود دارد و مهاجرت به آن بسیار زیاد است. بخش تولیدی در بمبئی بسیار فعال است و ۲۵ درصد از تولید صنعتی هند در این شهر و بندر انجام میگیرد. درآمد سرانه در بمبئی تقریباً سه برابر سایر مناطق هند (به طور متوسط) است.
بندر بمبئی در ساحل غربی هند واقع شده و عمق آب در آن به ده تا دوازده متر میرسد و بنابراین کشتیهای باری بزرگ به راحتی در آن پهلو میگیرند. بیست درصد از تجارت خارجی هند از طریق بنادر بمبئی انجام میشود و این بندر دارای چهار بارانداز است که انواع کالاهای صادراتی و وارداتی از جمله نفت خام و بنزین، مواد شیمیایی مایع، منسوجات، تنباکو، چرم، ماشینآلات سنگین و منگنز در آنها جابهجا میشود.
تاریخچه کوتاه بمبئی
بمبئی در ابتدا مجموعهای از هفت جزیره بود که بینشان فضای باتلاقی قرار داشت. در قرن شانزدهم پرتغالیها آنجا را گرفتند و اسمش را بوم باهیا یا خلیج خوب گذاشتند که به تدریج به کلمه بمبئی تبدیل شد. این مرکز تجاری به تدریج رشد کرد و مردم محلی به تجارت انواع کالاها از جمله ابریشم، برنج، تنباکو، برنج و غیره پرداختند. اولین باری که پای انگلیسیها به بمبئی رسید در قرن هفده بود و آنها با حمله به کشتیها و تجهیزات پرتغالیها موفق شدند بخشهایی از بمبئی را بگیرند. مدتی بعد، بمبئی بر اساس یک معاهده تحت کنترل انگلیسیها قرار گرفت؛ یا بهتر است بگوییم به دست کمپانی هند شرقی افتاد. علتش این بود که خانواده سلطنتی انگلیس تمایلی نداشتند دردسرهای اداره یک مکان باتلاقی مثل بمبئی را به جان بخرند و ترجیح دادند آن را در ازای دریافت اجاره سالانه (به سکه طلا) به کمپانی هند شرقی بدهند.
از آنجا که بمبئی یک بندر آب عمیق بود، کشتیهای بزرگ میتوانستند در آن پهلو بگیرند. اما انگلیسیها معتقد بودند باید قلعه و استحکامات ساحلی و پایگاهی برای سربازان نیز در آنجا بسازند تا جلوی حمله احتمالی پرتغالیها از دریا و همچنین حملات دزدان دریایی را بگیرند. به تدریج در بندر بمبئی اسکله و انبار و مرکز گمرک هم ساخته شد و قسمتهای مختلف جزیرهای هم به شیوهای مدرن به یکدیگر وصل شدند و فضای بین آنها پر شد. از این زمان بود که شهرسازی بمبئی هم مورد توجه قرار گرفت و مراکز ضرب سکه و بیمارستان و کلیسا هم در آن ساخته شد. مردم از نقاط مختلف غرب هند و حتی از انگلیس و سرزمینهای دیگر برای زندگی و تجارت به بمبئی آمدند. در سال ۱۶۷۵ میلادی جمعیت این بندر به ۶۰ هزار نفر رسید.
بمبئی در آن زمان در قیاس با کلکته و مَدرَس (چنای امروزی) چندان مهم به حساب نمیآمد اما به تدریج به دارایی بزرگی برای کمپانی هند شرقی بدل شد چون تجارت از سمت سواحل غربی هند در بمبئی متمرکز شده بود. تحولات سیاسی در مناطق مختلف هند در نهایت باعث شد انگلیسیها بسیاری از رقبای خود از جمله هلندیها و پرتغالیها و حکمرانان داخلی مغول در هند را ضعیف کنند و خودشان به تجارت گسترده در مناطق ساحلی هند و به خصوص در بمبئی بپردازند. بمبئی در این زمان به دروازه هند بدل شد.
در قرن نوزدهم بمبئی در اوج دوران تجاری خود قرار گرفته بود و مرکز واردات کالاهای مختلف به هند و ترانزیت آنها به مناطق شرقیتر در آسیا بود. همچنین گشایش کانال سوئز که تجارت بینالمللی را آسانتر کرده بود به رونق بندر بمبئی نیز کمک کرد. در همین دوران، راهاندازی خطوط ریلی در بمبئی نیز مرحله جدیدی در تجارت در بمبئی را رقم زد.
اما افزایش جمعیت بندر بمبئی و گسترش بیش از حد آن داشت باعث بروز مشکلات زیادی میشد. در اواخر قرن نوزده طاعون در بمبئی شیوع پیدا کرد و بخشی از جمعیت را از بین برد اما درنهایت باعث شد برخی مناطق بندر از نو ساخته شوند. وقتی جنگ داخلی آمریکا رخ داد، اهمیت بندر بمبئی باز هم بیشتر شد چون تجارت پنبه آمریکا متوقف شده بود ولی این تجارت از طریق بندر بمبئی به نقاط دیگر جهان ادامه داشت. در دهههای بعد، برنامههای بلندپروازانهای برای توسعه قسمت ساحلی شهر بمبئی به اجرا درآمد که یکی از نادرترین نمونههای احداث بزرگراه دوبانده در دوران پیش از جنگ جهانی دوم بود.
در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی بمبئی صحنه درگیریهای سیاسی مختلف بود که بعد از استقلال هند در سال ۱۹۴۷ تشدید شده بودند. این درگیریها درنهایت باعث شد بمبئی به بخشی از ایالت ماهاراشترا و درواقع پایتخت آن تبدیل شود و علاوه بر مرکزیت تجاری، اهمیت سیاسی بیشتری نیز پیدا کند.
در قرن بیست و یکم بمبئی از لحاظ زیرساختی پیشرفت زیادی کرد و علاوه بر تجهیزات بندری، از لحاظ شهری هم وضعیت مدرنتری پیدا کرد؛ هر چند که در بخشهای زیادی از بمبئی همچنان شلوغی بیش از حد و آلودگیهای مختلف به چشم میخورد. با این حال، بندر بمبئی امروزه همچنان نقش مهمی در توسعه اقتصاد ملی هند دارد. در این بندر سرمایهگذاری روی مدرن سازی اسکلهها و تخصصیشدن آنها انجام گرفته است.
فضای اجتماعی بمبئی
بمبئی با توجه به سابقه شهری و کسب و کاریاش همواره محل سکونت گروههای مختلف قومی و دینی بوده است. امروزه ۶۵ درصد از جمعیت این شهر را هندوها، ۲۰ درصد را مسلمانها، پنج درصد را بوداییها، ۴ درصد را جِینها (یک دین هندی) و ۳ درصد را مسیحیها تشکیل میدهند. پارسیها که در قرون گذشته از ایران به هند مهاجرت کردهاند هم در بمبئی جزء جمعیت اقلیت هستند.
فضای اجتماعی متنوع بمبئی باعث شده که احزاب سیاسی نیز با تکیه بر هواداران قومی و مذهبی خود روی این شهر حساب ویژهای باز کنند. بمبئی به صورت سنتی مقر حزب کنگره (نزدیک به خاندان راجیو گاندی) بود اما در سه دهه اخیر، احزاب هندوی تندرو از جمله بیجیپی (نزدیک به نارندرا مودی نخست وزیر کنونی هند) و همین طور حزب شیو سِنا (هندوی افراطی) در این شهر کنترل امور سیاسی را به دست دارند.
در بمبئی مردم عادی به زبان مراتی (زبان رسمی ایالت ماهاراشترا) صحبت میکنند اما گفتگو به زبان انگلیسی و هندی هم به صورت گسترده انجام میشود.
یکی از ویژگیهای بمبئی که به خصوص در سالهای اخیر مورد توجه اجتماعی زیادی قرار گرفته، وجود زاغههایی مشهور به داراوی در این شهر است که فیلم مشهور میلیونر زاغهنشین هم بر اساسش ساخته شد. منطقه داراوی بمبئی مساحتی بالغ بر ۲.۱ کیلومتر مربع دارد اما در همین فضا نزدیک به یک میلیون نفر زندگی میکنند. این یعنی داراوی یکی از پرتراکمترین مناطق جمعیتی در جهان است. زاغههای بمبئی درواقع بخش غیررسمی اقتصاد این شهر را تشکیل میدهند و ساکنان زاغهها در بخشهای تولیدی و خدماتی مختلف مثل چرمسازی، نساجی و سفالگری کار میکنند.
ایجاد تغییر در زاغههای بمبئی یکی از مباحث داغ این شهر در دهههای اخیر بوده و حتی نام شرکتها و موسسات خارجی از جمله لیمان برادرز (که در جریان بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ میلادی ورشکست شد) در آن مطرح بوده. با این حال همواره این هراس وجود دارد که اگر برنامههای توسعه و بازآفرینی منطقه داراوی به اجرا دربیاید نقش زاغهنشینان بمبئی در اقتصاد غیررسمی این شهر از بین برود.
فرهنگ تجاری بمبئی
هند کشور آسانی نیست. تجارت در آن برای اولین بار پر از چالش خواهد بود و بدون راههای میانبر. اما اگر بتوانید صبوری کنید و هند را به دست بیاورید درهای دنیای تازه به رویتان باز شده است. رسیدن به هند - و البته ماندن در آن - آرزوی تجار دنیاست و در این راه یکی از مهمترین ابزار شما آشنایی با فرهنگ و آداب تجارت هند است، آن هم پیش از ورود به این کشور.
هندیها ملتی مذهبیاند و بر خلاف چیزی که ممکن است شنیده باشید سفت و سخت مذهبیاند. هندیها - فارغ از مسلمان یا هندو بودنشان - ارزشهای مشترکی دارند که از مهمترینشان احترام به سلسله مراتب و افراد مسنتر است. اهمیت نهاد خانواده را در هند دستکم نگیرید، همینطور تلاش طرف هندی را برای حفظ وجهه خود جلوی شما. یعنی شریک هندی شما ممکن است به شما «بله» بگویید اما منظورش «نه» بوده است، چون نمیخواسته جلوی شما کم بیاورد یا شرمسار شود.
هند کشوری نسبتا محافظهکار است و احترام به هنجارهای اجتماعی و ارزشهای سنتی در فرهنگ تجاریاش هم رسوخ کرده. البته هندیهای جوان نسبت به نسلهای قبل کمتر به آداب گذشته پایبندند اما هنوز به بسیاری از رسوم و عرفها احترام میگذارند، بخصوص وقتی که در محضر افراد مسنتر یا ردهبالاتر باشند.
در هند اصولا به جایگاه قدرت و اتوریته احترام گذاشته میشود، اما همزمان هندیها به اینکه شهروندان «بزرگترین دموکراسی جهان» هستند افتخار میکنند و گاهی اوقات خواهید دید که در محیط تجاری از حق آزادی بیان در این سیستم استفاده میکنند. عجیب نیست که ببینید یک مدیر میانی از مدیرعامل وقت میگیرد تا نارضایتی خود را به او اعلام کند.
ایجاد روابط خوب شخصی/تجاری و جلب اطمینان طرف مقابل اهمیت فراوانی در هند دارد و باید منتظر باشید که زمان زیادی را با شریک احتمالیتان در جلسات، شام و ناهار و باشگاههای اجتماعی بگذرانید. در اولین دیدار بگذارید میزبان هندیتان مراحل اولیه گفتوگو را پیش براند. هندیها مثل تعداد دیگری از فرهنگهای آسیایی ترجیح میدهند اول ارتباط شخصی با شریکشان برقرار کنند و بعد سراغ کسب و کار بروند. پس آماده باشید که طرف هندی از شما درباره خانوادهتان بپرسد و شما هم با توجه به جنس سوالهای او، سوالهایی درباره زندگی خانوادگیاش بپرسید. از شکل صحبتش سعی کنید بفهمید چه چیزهایی برایش مهم است و اینها را به خاطر داشته باشید. مثلا اگر متوجه شدید طرف هندی فرزند یا نوه دارد، نامش را به خاطر بسپارید و هر بار که او را دیدید حال نوهاش را بپرسید.
آداب کارت ویزیت: موقع تجارت در هند به اهمیت کارت ویزیت پی خواهید برد، پس حتماً سعی کنید با احترام با کارت ویزیت رفتار کنید. کارت ویزیت باید به انگلیسی باشد و روی آن اسم شما، نام شرکت، سمت شما و ایمیل شما چاپ شده باشد. آدرس وبسایت شرکت شما هم میتواند روی کارت چاپ شود. اگر فوق لیسانس یا دکترا دارید میتوانید آن را روی کارت خود چاپ کنید چون در هند باعث جلب احترام میشود. تعداد فراوانی کارت با خود همراه داشته باشید چرا که در روند شبکهسازی به سرعت خرج خواهند شد. موقعی که میخواهید کارت ویزیتتان را به بقیه بدهید سعی کنید با دو دست باشد. کارت ویزیت طرف مقابل را هم با لبخند بخوانید و بعد آن را در جیب پیراهن خود قرار دهید یا روی میز بگذارید.
فرهنگ شرکتی: این مورد البته به نوع کسب و کار بستگی دارد اما در هند خیلی عجیب نیست که یک مدیر میانی در تصمیمگیری استقلال داشته باشد. به هر صورت از قبل تحقیق کنید شخصی که دارد با شما مذاکره میکند ردهاش آنقدر بالا باشد که قدرت تصمیمگیری در مورد شرکای جدید را داشته باشد. در لحظه آغاز دیدارهای تجاری سریع سر اصل مطلب نروید. کمی وقت بگذارید و سوالاتی بپرسید که طرف احساس کند فقط برای سود مالی به هند نیامدهاید. از خانوادهاش بپرسید، و از تاریخچه کار و شرکتش.
انتظار نداشته باشید که مذاکرات در همان جلسه اول به نتیجه برسد و حواستان باشد که هندیها عموما به سختی «نه» میگویند: ممکن است به شما بگویند که انجام فلان کار امکانپذیر است در حالی که واقعا امکانپذیر نیست. به همین خاطر اگر احساس کردید که طرفتان وارد این فاز شده، از او جزئیات بیشتری بپرسید تا ببینید واقعا چه برنامهای در سرش دارد. یا برعکس، ممکن است طرف هندی به شما بگوید که فلان روش پرهزینه است یا پیچیده و دشوار است. اگر فکر میکنید که درخواستتان منطقی است این بار میتوانید درخواستتان را با جدیت بیشتر - البته با لبخندی بر لب - بیان کنید.
اصولا برای غربیهایی که به شیوهای از شفافیت در مذاکرات عادت دارند، درک روش تصمیمگیری هندیها آسان نیست. باید بتوانید بفهمید که چطور گاهی منافع شخصی یا شرکتی در هند میتواند جلوی امضای قرارداد با شما را بگیرد. اگر چه در هند نظام سفت و سخت سلسلهمراتبی رعایت میشود، اما این امکان هست که شخص زیردست فرد تصمیمگیر هم بتواند جلوی امضای قرارداد را بگیرد، چرا که تجار و بوروکراتهای هندی - بیشتر از تجار غربی - حرف زیردستانشان را میشنوند و حتی منافع شخصی آنها را هم لحاظ میکنند. به همین خاطر شناخت نقش همه افراد حاضر در میز مذاکره و حتی آنها که حضور ندارند اما اهمیت دارند، ضروری است. میتوانید در موقعیتهای دوستانهتر - مثلا سر میز شام یا ناهار - به صورت ظریف و مودبانه درباره وجود چنین غایبان موثری تحقیق کنید.
غذا و زمان: در هند مذاکرات احتمالا سر ساعت آغاز نمیشود که یک دلیل مهمش ترافیک وحشتناک شهرهای بزرگ مثل دهلی و بمبئی است. هندیها کمتر از غربیها درگیر زماناند و خود را با آن محدود نمیکنند. این احتمال را در نظر داشته باشید که جلسه مذاکره دیرتر از چیزی که اعلام شده تمام شود و به همین خاطر برای ساعت بعد از آن از قبل برنامه نریزید.
در هند در رستورانها عموماً غذاهای گیاهی بیشتر از غذاهای گوشتی است و در منو هم این دو گروه خوراک کاملا مجزا شدهاند. (مگر اینکه طرفتان مسلمان باشد و شما را به رستورانهای مسلمانان ببرد که غذاها اکثرا گوشتیاند.) سر میز غذا اگر دیدید میزبان شما و تیمش همه غذای گیاهی سفارش دادند شما هم غذای گیاهی بخورید. پالاک پنیر (خورش اسفناج و پنیر) به امتحانش میارزد!
منبع: سایت اتاق بازرگانی تهران