به گزارش مانا، هفتهنامه اکونومیست در سرمقاله شماره جدید خود، زنگ خطر را برای وضعیت ناامیدکننده دموکراتهای آمریکا به صدا درآورده است و با ترسیم دورنمای شکست در انتخابات میاندورهای پیش رو و فراتر از آن، هشدار داده است که حزب حاکم باید با تعدیل گفتمان خود که در سالهای اخیر به طور فزاینده به جناح چپ گراییده، مانع سقوط سیاسی دانکیها شوند.
با نزدیک شدن دورنمای شکست در میان مدت و فراتر از آن، دموکراتهای آمریکا دریافتهاند که باید رویکردهای خود را تعدیل کنند یا برای سقوط سیاسی آماده شوند. بازتاب این هوشیاری تا حدودی در تغییر رفتار انتخاباتی برخی کاندیداهای دموکرات برای رقابت میاندورهای نوامبر ۲۰۲۲ نمایان است که بسیاری از رادیکالترین ایدههایشان را کنار گذاشتهاند.
امروز بیان پیام پوپولیستی جمهوریخواهان نسبتاً ساده است: دموکراتها سوسیالیستهای بیکفایت اقتصادی هستند که میکوشند مرزها را باز کنند، پلیس را شیطانی جلوه دهند، به کودکان آموزههای کفرآمیز تلقین کنند و آمریکا را ویران کنند. این پیام احتمالاً در سال 2022 برنده خواهد شد و حتی میتواند آقای ترامپ را در سال 2024 به کاخ سفید بازگرداند. به همین دلیل است که ناگهان سر و صداها برای اصلاح منطقی مسیر و تعدیل گفتمان حزبی بلند شدهاند.
نشریه هفتگی اکونومیست در داستان جلد شماره جدید خود «زنگ بیدارباش دموکراتها» را به صدا درآورده و در سرمقاله خود با عنوان «دموکراتها باید بیدار شوند و از رویکردهای افراطی دست بردارند»، هشدار داده است: برای خیر و صلاح آمریکا، حزب حاکم باید فوراً با فعالان خود مقابله کند.
در سرمقاله شماره ۱۶ ژولای اکونومیست آمده است: هر رئیسجمهوری دوست دارد تاریخی باشد، اما نه تاریخی مانند جو بایدن. در این مرحله از دوران ریاست جمهوری خود، دستاورد منحصر به فرد آقای بایدن این است که کمترین میزان محبوبیت را در بین هر رئیس دیگری از دهه 1950 داشته باشد.
آقای بایدن با وعده احیای روح ملت به ریاست جمهوری رسید. هجده ماه بعد او چیزی برای نشان دادن تلاش های خود ندارد. تورم، حسن نیت را کاهش داده است. تلاشهای کاخ سفید برای بسیج دولت، از جمله لایحه معروف به «بازسازی بهتر/ Build Back Better»، در کنگره متوقف شده است. دموکراتها خود را برای شکستهای سنگین در انتخابات میان دورهای در نوامبر آماده میکنند، که بیشتر جاهطلبیهای باقیمانده دولت را نابود میکند. یک مسابقه مجدد جنگسالاری در سال 2024 میتواند باعث شود که دونالد ترامپ به طور قانونی به کاخ سفید بازگردد.
اکونومیست معمولاً به احزاب سیاسی مشاوره نمیدهد، اما دموکراسی بیمارگونه آمریکا نیاز به تعمیر فوری دارد. اکثریت اعضای جمهوری خواه کنگره از تلاش آقای ترامپ برای دزدی در انتخابات قبلی حمایت کرده اند - و بسیاری از آنها احتمالاً در صورت بازگشت مجلس به کنترل جمهوری خواهان، پاداش خواهند دید. تا زمانی که آنها با استقبال از نفوذ مضر آقای ترامپ حتی پس از سرنگونی قانون اساسی به پایگاه خود سرازیر میشوند، اصلاح از جانب جمهوریخواهان انجام نخواهد شد.
بنابراین دموکرات ها به درستی خود را تنها نگهبانان باقی مانده از نظام سیاسی آمریکا میدانند. کشور به احزابی نیاز دارد که در واقع نماینده رأی دهندگانی باشند که تعداد کمی از آنها به افراط گرایان تعلق دارند. و با این حال دموکرات ها نیز طعمه فعالان رادیکال چپگرای خود شدهاند.
ایدههای حاشیهای و گاه پر از نقطهنظر در لفاظیهای دموکراتها رخنه کرده و در تابستان پر تب و تاب ۲۰۲۰ با جنبشی برای «کم کردن بودجه پلیس»، لغو قوانین مهاجرتی، اجتناب از سرمایهداری، برچسب زدن مجدد زنان بهعنوان متولدین و تزریق «ضد نژادپرستی» به کلاسهای درس به اوج خود رسید. اگر دموکراتها با افراطیترین و کممحبوبترین ایدههایشان تعریف شوند، یک دستور کار پیروز از نارضایتیهای جنگ فرهنگی را به یک حزب مخالف تحویل میدهند که هنوز خود را از سمی که باعث میشود آقای ترامپ برای مقام ریاست جمهوری نامناسب است، پاک کند.
دموکرات ها شروع به درست کردن این موضوع کردهاند، اما فوریت ندارند. این ممکن است به این دلیل باشد که برخی از آنها مشکلات خود را به گردن دیگران می اندازند - مانند زمانی که کاخ سفید به "افزایش قیمت پوتین" یا منفی بودن سیاستمداران جمهوری خواه و رسانههای محافظه کار اشاره می کند. اگرچه چیزی در این مورد وجود دارد، حزب همچنین باید اسطورههای افسانهای گرامی را که به ایدهآلیستهایش در جناح مترقی (پراگرسیوها) قدرت میبخشد کنار بگذارد.
افسانه دیگر این است که جلب نظر رأی دهندگان میانهرو غیرضروری است، زیرا ثروت دموکراتها با اصلاحات ساختاری بزرگ در دموکراسی آمریکایی که به طرز وسوسه انگیزی در دسترس است، نجات خواهد یافت. قانون اساسی، سنا و کالج انتخاباتی را نسبت به مناطق روستایی آمریکا و در نتیجه از پایگاه دموکرات ها دور می کند. برخی از اعضای حزب رویای استفاده از اکثریت فوق العاده کنگره را برای تغییر نمایندگی در واشنگتن به سمت رای مردم از طریق اضافه کردن ایالتها به اتحادیه، اصلاح قانون اساسی یا پر کردن دادگاه عالی در سر می پرورانند. با این حال، حتی در زمانهای بهتر، احتمال کمی وجود دارد که واقعاً اتفاق بیفتد.
بزرگترین افسانه این است که مواضع مترقی حزب پایه را تقویت می کند و فقط برای طرف مقابل زیان آور است. انتخاب فرماندار در ویرجینیا در سال 2021 را در نظر بگیرید. پس از اینکه در سال 2020 با ده درصد از آقای بایدن طرفداری کردند، رای دهندگان یک جمهوری خواه را انتخاب کردند که امضای کمپین او قول خلاص کردن مدارس از تئوری نژادی انتقادی (crt) بود. این مفهوم به اصطلاحی فراگیر برای برخوردهای محافظه کارانه تبدیل شده است، برخی واقعی و برخی خارق العاده. حملات جمهوریخواهان به دموکراتها در حالی که سوسیالیستهای دور از دسترس برای بسیاری از رایدهندگان در مرکز صدق میکنند.
خبر خوب این است که دموکرات ها نشانه هایی از بازگشت از اوج ترقیخواهی جناح چپ را نشان میدهند.
در سانفرانسیسکو، رای دهندگان خشمگین، دادستان منطقه خود و همچنین سه عضو هیئت مدیره مدرسه را که غیرتشان برای کودتاهای ایدئولوژیک در تئاتر، مشکلات حلال جنایت و مدرسه را نادیده گرفته بودند، فراخواندند. سال گذشته مینیاپولیس همه پرسی را برای کاهش بودجه پلیس شکست داد و نیویورک یک کاپیتان سابق پلیس را به عنوان شهردار انتخاب کرد. همه این روندها توسط رای دهندگان غیرسفید پوست، از جمله آسیایی-آمریکاییها در سانفرانسیسکو و آفریقایی-آمریکایی ها در مینیاپولیس حمایت می شد. حتی دموکرات های برجسته ای که در ایالت های میدان نبرد شرکت می کنند، از لفاظی هایی که حزب را در سال 2020 مجذوب خود کرد، دوری می کنند.
با این حال، دموکرات ها باید سریعتر حرکت کنند. اغلب اوقات، به نظر میرسد آقای بایدن با لحنهای خاموش و جنبههای ظریف خود را از بدترین ایدههای حزبش متمایز میکند. او باید در دفاع از ایدههایی که قبلاً بحثانگیز بودند، رساتر و واضحتر باشد: افزایش جرم غیرقابل قبول است و برای مهار آن به نیروی پلیس نیاز است. مهاجرت قانونی بهتر از نوع غیرقانونی است و مرزها باید امن نگه داشته شوند. مطالعه نژادپرستی در برنامه درسی مدرسه تعلق دارد، پراکسیس عدالت اجتماعی نه. برای دموکرات ها ناله کردن از اطلاعات نادرست جمهوری خواهان کافی نیست. آنها باید با این ایده مقابله کنند که خودشان در معرض افراط و تفریط خود هستند.
حرکت به سمت میدان مرکزی نه تنها یک تاکتیک سیاسی زیرکانه است، بلکه می تواند آغازی برای درمان دموکراسی آمریکایی باشد. ریسک نمی توانست بالاتر باشد. حزب جمهوری خواه تسلیم تحقیر ترامپ برای حاکمیت قانون و نتیجه واقعی انتخابات شده است. تا زمانی که رئیسجمهور سابق در سال 2024 مجدداً برای شغل قبلی خود ایستادگی میکند، راهاندازی مجدد جمهوریخواهان چیزی جز شکست قاطع در انتخابات نخواهد داشت. و این به نوبه خود مستلزم پایان روشن تری برای انحراف ایدئولوژیکی است که دموکرات ها را به خطر می اندازد.
ایستادگی در برابر ایدئولوگ های چپ مستلزم سخت گیری است، اما اگر آقای بایدن واقعاً می خواهد روح ملت را نجات دهد، باید از روح حزب خود شروع کند.