میراث آشفته آنگلا مرکل؛ چرخش از محافظه کاری به چپ

پیش‌بینی اکونومیست درباره جانشین مرکل

پیش‌بینی اکونومیست درباره جانشین مرکل
هفته‌نامه اکونومیست پرونده ویژه شماره جدید خود را به انتخابات آلمان و «میراث آشفته» آنگلا مرکل که پس از ۱۶ سال صدراعظمی، پست خود را ترک می کند، اختصاص داده است.
کد خبر: ۹۰۹۷۶

مانا: فقط اوتو فون بیسمارک و هلموت کوهل بیشتر از آنگلا مرکل صدراعظم آلمان بودند. بیسمارک یک امپراتوری ساخت و اولین سیستم بازنشستگی عمومی و مراقبت های بهداشتی اروپا را در این راه اختراع کرد. کوهل بر اتحاد مجدد آلمان شرقی و غربی نظارت داشت و با جایگزینی یورو به جای Deutschmark محبوب موافقت کرد.

دستاوردهای خانم مرکل معتدل‌تر است. او در 16 سال فعالیت خود در سمت صدر اعظم از یک سری بحران ها، از اقتصادی گرفته تا پاندمی ، عبور کرده است. توانایی های او به عنوان یک اجماع‌ساز به کشور و اروپا به خوبی خدمت کرده است. اما دولت او در سطح ملی و بین‌المللی بیش از حد غفلت کرده است. آلمان در حال حاضر با این مشکل کنار آمده است. کشور مرفه و با ثبات است، با این حال مشکلات در حال شکل گیری است. و در حالی که خانم مرکل در حال ترک مقام خود است، تحسین رهبری پایدار او با ناامیدی از رضایتی که خود او پرورش داده است مخلوط شود.

فهرست بلند تغافل‌ها

فهرست مسائل نادیده گرفته شده طولانی است. به نظر می‌رسد آلمان یک ماشین لوکس در حال حرکت است. با این حال اگر کاپوت را بالا بزنید، نشانه‌های تغافل به وضوح قابل مشاهده است.

بخش دولتی نتوانسته به اندازه کافی یا هوشمندانه سرمایه گذاری کند و از همتایان خود در ایجاد زیرساخت ها، به ویژه در زمینه دیجیتال عقب افتاده است. این امر نه تنها شرکت‌های فنّاوری جدید، بلکه هر شرکت دیگری را نیز دچار مشکل می‌کند. همچنین باعث کاهش اثرگذاری دولت خواهد شد، و این مشکل با عدم استخدام نیروی کافی تشدید می‌شود. پنی پینچ به سختی به این حالت متصل می شود. در سال 2009 ، آلمان با نظارت خانم مرکل با اصلاح قانون اساسی خود، نرخ بهره بسیار پایین را تصویب کرد، اما دولت‌های منطقی باید برای سرمایه‌گذاری وام می‌گرفتند و در اولین نقطه قرمز غش نمی‌کردند. 

شدیدترین مشکل داخلی آلمان عدم اصلاح سیستم بازنشستگی است. آلمانی ها به سرعت در حال پیر شدن هستند و نسل شکوفا در اواخر این دهه با بازنشستگی بار سنگین‌تری بر دوش دولت خواهند گذاشت.

در مورد تغییرات آب و هوایی ، وضعیت آلمان نیز کساد بوده است و هنوز بیش از هر کشور بزرگ دیگری در اتحادیه اروپا کربن تولید می کند، زیرا تعطیلی صنعت انرژی هسته ای آلمان توسط خانم مرکل پس از فاجعه فوکوشیما در ژاپن در سال 2011 کمکی نکرده است.

در اروپا ، جایی که نفوذ آلمان بیشترین اهمیت را دارد ، عدم تمایل خانم مرکل در اعمال این نفوذ بسیار ناامید کننده بوده است. اتحادیه اروپا به اندازه کافی با ضعف اعضای بدهکار جنوبی خود مقابله نکرده است. تنها در طول پاندمی یک مکانیسم مالی ایجاد کرد که به اتحادیه اروپا اجازه می دهد بدهی را به طور مشترک تضمین کند و بخشی از پول نقد را به عنوان کمک‌های بلاعوض، به جای وام بیشتر، توزیع کند. اما این طرح به صورت یکجا طراحی شد. بدتر از آن، قوانین موسوم به "ثبات" که کشورها را وادار می کند تا حجم بدهی خود را کاهش دهند ، مادام که اصلاح نشود ، آماده احیای مجدد است.

آلمان، که همیشه قدرتمندترین صدا بر سر میز اتحادیه اروپا بود، باید برای رویکردی معقول‌تر استدلال می‌کرد.

در سیاست خارجی اتحادیه اروپا ، آلمان می توانست و باید تلاش بیشتری برای تعدیل سریعتر و سهل‌تر در دنیای جدید انجام می داد. چین یک رقیب چالش برانگیز اقتصادی و استراتژیک است، روسیه یک تهدید غیرقابل پیش بینی است و آمریکا یک متحد منحرف و نامشخص است. با این حال، آلمان کنار رفته است. علی‌رغم افزایش های اخیر در بودجه دفاعی، آلمان هزینه های بسیار کمی برای دفاع می کند. این امر تا پکن به امید شرایط تجاری بهتر پیش می رود. این امر به ولادیمیر پوتین ، رئیس جمهور روسیه این فرصت را داد تا با حمایت از خط لوله جدید گاز Nord Stream 2 که باعث تضعیف منابع انرژی اروپا می‌شود در حوزه انتخابیه خانم مرکل به زمین برسد.

کدام کاندیدا؟

اما کدام نامزد آلمانی می تواند بهتر از خانم مرکل عمل کند؟ نظرسنجی ها نشان می دهد که آلمان برای یک پارلمان جدید آشفته آماده شده است که هیچ حزب واحدی یا حتی دو حزب قادر به تشکیل دولت نیستند. در عوض، نوعی ائتلاف سه جانبه از نظر ایدئولوژیکی ناسازگار است؛ ائتلافی که با ترکیب سبزها و لیبرال های طرفدار تجارت، شکل بگیرد، ممکن است در توافق بر سر هر چیز جاه طلبانه تلاش کند.

به نظر می‌رسد آلمانی‌های راحت و محتاط علاقه‌ای به بحث جدی در مورد آینده ندارند. مدیریت بحران جایگزین ابتکار عمل شده است. نامزدها هیچ انگیزه ای برای برجسته کردن مشکلات پیش روی کشور خود ندارند. نتیجه یکی از کم اهمیت ترین کمپین ها در طول دهه‌ها بوده است.

۲سناریوی محتمل برای انتخابات

از نتایج احتمالی، دو سناریو محتمل به نظر می رسد. یکی ائتلافی به رهبری آرمین لاشت رییس حزب خانم مرکل،اتحادیه دموکرات مسیحی و حزب خواهر باواریایی آنها (CDU/CSU) است. دیگری ائتلافی به رهبری اولاف شولتز، از سوسیال دموکرات‌ها (SPD) است که وزیر دارایی آلمان است. در هر صورت، سبزها و دموکرات‌های آزاد طرفدار تجارت به یکی از  این دو ائتلاف ملحق می‌شوند.

هر دو نتیجه دارای کاستی‌های جدی خواهند بود، اما اکونومیست دومین مورد را ترجیح می دهد: یک ائتلاف "چراغ راهنما" به ریاست آقای شولتز.

به این دلیل که CDU/CSU صادقانه بگوییم، آن را منفجر کرده است. شانزده سال قدرت کافی است. ایده ها و انگیزه های حزب تمام شده است، و این از تصمیم آن‌ها برای انتخاب آقای لاشت، کاندیدایی مستعد گاف و بدون انگیزه برای صدراعظمی روشن است. او کمپینی طاقت‌فرسا را پیش برده است و پیش‌بینی می‌شود حزبش را به بدترین نتیجه از زمان جنگ جهانی دوم برساند. نظرسنجی ها نشان می دهند که آقای شولتز دو برابر بیشتر توسط رای دهندگان ترجیح داده می شود.

یدک کش از جناح چپ

 دلایلی وجود دارد که می توان امیدوار بود، اما ترس زیادی نیز وجود دارد. آقای شولتز وزیر دارایی مؤثری بوده است. مردم آلمان به او اعتماد دارند. او نسبت به هم‌حزبی صدراعظم در همکاری با سبزها در زمینه تغییرات آب و هوایی موقعیت بهتری دارد.

مشکل این است که اگرچه او به جناح طرفدار تجارت حزب خود تعلق دارد، اما SPD مملو از چپ‌گراها است. آنها ممکن است سعی کنند او را بیشتر از آنچه دموکرات‌های آزاد می‌توانند به راحتی تحمل کنند، وی را به سمت خودشان بکشانند.

جهان باید انتظار داشته باشد که مذاکرات ائتلاف ماه‌ها به طول بینجامد و در پایان همه اینها ، ممکن است آلمان به دولتی برسد که نتواند کارهای زیادی انجام دهد.

و این همان آشفتگی است که خانم مرکل پشت سر خود برجای گذاشته است.

 

ارسال نظرات
آخرین اخبار