به گزارش مانا، مهندس فرشید رمضانی مدیرکل زمینشناسی و اکتشافات معدنی استان گیلان با بررسی ابعاد مختلف این پدیده، از دلایل علمی این کاهش سطح آب تا پیامدهای آن برای اکوسیستمهای حساس ساحلی، از تأثیر بر فعالیتهای اقتصادی تا ضرورت برنامهریزی برای مدیریت این تغییرات، گفت: باید توجه داشت که این تغییرات به صورت تدریجی در حال وقوع است؛ مهمترین تاثیرات را میتوان در سه حوزه مورد بررسی قرار داد: اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی. در بعد اکولوژیک، ما شاهد تغییر در خطوط ساحلی و تأثیر بر تالابهای ساحلی هستیم. در بخش اقتصادی، فعالیتهای مرتبط با دریا مانند کشتیرانی و گردشگری ساحلی میتوانند تحت تاثیر قرار گیرند. در حوزه اجتماعی نیز جوامع محلی که وابستگی مستقیم به دریا دارند، با چالشهای جدیدی روبهرو خواهند شد.
وی افزود: کاهش ۲۵۰ سانتیمتری سطح تراز آب دریای خزر از سال ۱۳۷۴ تا ۱۴۰۴ درحالی اتفاق افتاد که سطح آب اقیانوسها در همین دوره زمانی بهطور میانگین سالانه حدود سه میلیمتر افزایش داشت که نشان میدهد دریای خزر در مسیر تغییری جدی و بیسابقه قرار دارد.
مدیرکل زمینشناسی و اکتشافات معدنی استان با بیان اینکه دریای خزر در مسیر تغییری جدی و بیسابقه قرار دارد، گفت: سرعت اُفت سطح آب خزر طی پنج سال گذشته چهار تا پنج برابر بیشتر از دورههای قبل بوده است. اگر این روند ادامه یابد، سطح آب سالانه حدود ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر کاهش پیدا میکند که تقریباً معادل دامنه نوسانات فصلی طبیعی سطح آب خزر است و نشان میدهد وارد مرحله بحرانی تغییرات تراز آب میشویم. باتوجه به آنکه نوسانات سطح آب دریای خزر حدود صد برابر سریعتر از دریاها و اقیانوسهای آزاد انجام میشود، این ویژگی منحصربهفرد موجب میشود تغییرات خط ساحلی در مناطق جنوبی خزر بسیار محسوس، سریع و تأثیرگذار باشد.
رمضانی با اشاره به تحقیقات انجام شده تصریح کرد: بیشترین میزان عقبنشینی خط ساحل در سواحل جنوبی خزر، در استانهای گیلان و گلستان بوده است. در گیلان، محدوده آستارا تا شفارود بیشترین تغییرات خط ساحلی را داشتند و در گلستان نیز از بندرترکمن تا گمیشان بخش قابل توجهی از پهنه آبی به ماسهزارهای خشک تبدیل شده است. در گیلان، محدوده آستارا تا شفارود بیشترین تغییرات خط ساحلی را داشتند و در گلستان نیز از بندرترکمن تا گمیشان بخش قابل توجهی از پهنه آبی به ماسهزارهای خشک تبدیل شده است.
وی افزود: براساس بازدیدهای میدانی از برخی مناطق ساحلی مانند سواحل شرق بابلسر، کاهش سطح آب موجب انسداد دهانه رودخانهها، انباشته شدن رسوبات ماسهای، شکلگیری پهنههای ماسهای وسیع و تغییر مورفولوژی طبیعی ساحل شده است. این وضعیت باعث میشود جریانهای برگشتی در زمان طوفانها آسیبپذیری سواحل خشک را افزایش دهند و خطر فرسایش شدید و حتی تهدید ایمنی شناگران و ساکنان ساحلی بیشتر شود.
مدیرکل زمینشناسی و اکتشافات معدنی استان گیلان یکی از مهمترین پیامدهای کاهش سطح آب دریای خزر را خشک شدن یا کاهش شدید سطح آب تالابهای ساحلی بیان کرد و گفت: این تالابها نهتنها بخشی از میراث طبیعی کشور هستند بلکه نقش کلیدی در تنظیم اکوسیستمهای ساحلی، جذب آلایندهها، تأمین زیستگاه پرندگان مهاجر و حفظ تعادل اکولوژیکی دارند. تالاب گمیشان، میانکاله، بخشهایی از پارک ملی بوجاق، تالاب کیاشهر و زیباکنار از جمله زیستبومهایی هستند که بهشدت از پسروی آب خزر آسیب دیدهاند. خشک شدن این پهنهها باعث از بین رفتن زیستگاههای طبیعی، افزایش شوری آب، تغییر ترکیب زیستی، کاهش جمعیت پلانکتونها و تهدید گونههای مهمی مانند فُک خزری و برخی گونههای ماهیان خاویاری شده است.
رمضانی با تاکید بر این نکته که روند کاهش سطح آب، زیرساختهای اقتصادی و عمرانی در نوار ساحلی را نیز تهدید میکند خاطر نشان کرد: پایین آمدن سطح تراز آب باعث شده کارایی بنادر نیز کاهش یابد، تردد کشتیها با مشکل مواجه شود و هزینههای حملونقل افزایش یابد و در صورت تداوم روند فعلی، پیشبینی میشود برخی بنادر کوچک تا سال ۲۰۵۰ عملاً کارایی نداشته باشند.
وی تصریح کرد: همچنین ساختوسازهای گسترده در دهههای گذشته بدون توجه به شرایط طبیعی و نوسانات تاریخی سطح آب خزر، اثرات این تغییرات را تشدید کرده است. ساخت شهرکهای ساحلی، تسطیح تپههای ماسهای، احداث بنادر و نیروگاهها در مناطق حساس، نمونههایی از این اقدامات هستند که موجب تشدید فرسایش، رسوبگذاری نامتعادل و آسیب به زیستگاههای طبیعی شدهاند.
وی مهمترین عامل تاثیر گذار بر کاهش سطح آب دریای خزر را گرمایش زمین و افزایش سرعت تبخیر آب است بیان کرد و افزود: تبخیر در دریای خزر پنج برابر بیشتر از بارانی است که برروی این دریا میبارد. عامل دیگر کاهش ورودی رودخانهها، بهویژه رود ولگا است که بیش از ۸۰ درصد منابع آبی خزر را تأمین میکند. سدسازیهای گسترده و برداشت بیرویه آب در حوزه آبریز ولگا تاثیر مستقیمی بر بیلان آبی خزر دارد.
رمضانی خاطرنشان کرد: سدسازیهای گسترده و برداشت بیرویه آب در حوزه آبریز ولگا تاثیر مستقیمی بر بیلان آبی خزر دارد. فعالیتهای انسانی از جمله ساختوسازها، بهرهبرداری از منابع نفت و گاز، و تخلیه آلایندهها به دریا هم وضعیت را بحرانیتر کرده است.
وی با بیان اینکه رهاسازی مواد آلاینده از پنج کشور ساحلی به داخل دریای خزر همچنان ادامه دارد گفت: در ایران، رودخانههای مرکزی مازندران مانند بابلرود، نکارود، تجن و سرخرود سالانه حجم زیادی از آلایندهها را وارد آبهای ساحلی میکنند. جریانهای ساحلی از غرب به شرق نیز این آلودگی را در بخش شرقی دریا منتشر میکنند و وضعیت زیستمحیطی را وخیمتر میسازند.