*ملکرضا ملکپور
ویروس کرونا تحولات بسیار نادری را در تاریخ زندگی بشر ایجاد کرده است. این ویروس غیر از مرگومیر تبعات اقتصادی بسیاری ایجاد کرده و میکند که به تولید ناخالص داخلی کشورها لطمه شدیدی وارد خواهد نمود.
در این میان ناکارآمدی سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد، شورای امنیت و دیگر ارکان بینالمللی نیز به وضوح دیده میشود.
با این حال نباید از نظر دور داشت که کرونا، ترامپیسم را با شکست مواجه کرده است، زیرا از هر زمان دیگر نمایانتر شد که نئولیبرالیسم اقتصادی و تجاری با پدید آوردن خطرات فاجعه بار زیستمحیطی توان درمان دردها را ندارد.
به عبارت دیگر سلاحهای هستهای و موشکهای دوربرد و ناوگان دریایی و هوایی و... از قدرت چندانی برای نجات کشورها از حمله دشمن (این بار نامرئی) برخوردار نیستند.
نظامهای پوپولیستی نیز در برابر این نانوذره مرگبار خلع سلاحاند و نمیتوانند مانند همیشه با گفتار درمانی و وعده دادن تودهها را با خود همراه کنند.
اما در این وانفسا متاسفانه هنوز بعضی از کشورها متوجه نشدهاند که دوران جنگ، اشغالگری، توطئه و استفاده از مکانیزمهای امنیتی بهپایان رسیده است. به عبارتی نظم فعلی که با جنگ، بحرانسازی و زورگویی توانسته ادامه حیات دهد دچار آسیب جدی شده است.
به همین دلیل حتماً و باید در روش گذشته که انسان را در خدمت سرمایهداری افسارگسیخته فرض میکند تجدیدنظر شود. دیگر نمیتوان به اشتباهات فاجعه بار بشری در مصرف بیحدوحصر منابع زمین و از بین بردن محیطزیست بیتوجه بود. در عین حال نخبگان در هر جامعهای باید به دولتمردان بفهمانند که افزایش هزینههای نظامی ضامن امنیت کشورها نیست.
نظامهای سیاسی-اقتصادی در دنیای نو با توجه به تهدیدهای نوظهور و عموماً غیرقابل پیشبینی، باید تمامیت خواهی، حبس اطلاعات و عدم رعایت عدالت در تخصیص منابع را کنار بگذارند. در واقع هر اقدامی که منجر به توزیع فقر و بیکاری و فشار بر جامعه شود را باید دور ریخت. شیوع ویروس کرونا ثابت کرد جهان آینده به شدت در وضعیت شکنندهای قرار خواهد داشت و توزیع نامناسب منابع میتواند گستره فجایع را به شکلی غیرقابل کنترل درآورد.
در این میان موفقیت آلمان در مبارزه با شیوع ویروس کرونا نشان داد که استقلال قوا، مبارزه با فساد در تمام ارکان آن، نقدپذیری، نظم و انضباط مالی، تخصیص و توزیع صحیح منابع، توجه ویژه به بخش سلامت، شفافیت در ارائه اطلاعات و آمادگی حیرت انگیز دولت برای مقابله با هر نوع رخداد غیرمترقبه چگونه میتواند به کاهش سطح تهدید و حفظ جان و مال شهروندان بینجامد و اعتماد میان دولت-ملت را تحکیم ببخشد.
در مقابل کشورهایی نیز بودند که در برابر همه گیری کرونا غافلگیر شدند و به جای تسریع در اصلاح امور و جبران عقب ماندگی برای مبارزه با بیماری بازار اتهام زنی به دیگر کشورها را داغ کردند و با اطلاعات دستکاری شده تلاش کردند بحران را کم عمق جلوه دهند هر چند که به مرور زمان کتمان واقعیت دشوار شد و آنها نیز مجبور به پذیرش واقعیتها شدند.
علیای حال، اگر بخواهیم وضعیت آینده را ترسیم کنیم و فرض کنیم دولتها از وضعیت ایجاد شده توسط این ویروس پند گرفتهاند یا خواهند گرفت، باید ببینیم از نظر اقتصادی در برابر چه چشماندازی قرار خواهیم داشت.
اولین موضوع بحث انرژی و محیطزیست است. در بخش انرژی، عرضه و تقاضای نفت تصویر جالبی را به نمایش گذاشته است:
۱- بدون بحران شیوع کرونا، دعوای عربستان و روسیه باعث شد عرضه نفت بیشتر از تقاضا باشد. این قضیه قیمت نفت را به حضیض برده تا جاییکه روز دوم اردیبهشت ۹۹ نفت آمریکا قیمت منفی پیدا کرد. یعنی آمریکاییها دنبال مشتریانی بودند که نفت تولید شده آنها را بخرد در صورتی که به خریدار پول هم پرداخت میکردند.
۲- عامل خارج از بازار نفت، شیوع ویروس کرونا بود که تعطیلی فعالیتهای اقتصادی را در بر داشت تا جایی که تقاضای نفت را تا یک سوم قبل کاهش داد و مصرف روزانه یکصد میلیون بشکه نفت را به زیر ۳۴ میلیون بشکه رساند.
۳- در حال حاضر، ذخایر نفتی جهان دیگر جایی برای دریافت بیشتر نفت (حتی ارزان) ندارد، پس باید منتظر سقوط چشمگیر بعدی قیمت نفت اوپک و اوپکپلاس هم باشیم. کشورهای عضو اوپک (۱۱ کشور) و اوپکپلاس (۹ کشور شامل روسیه) در آخرین جلسه خود تصمیم گرفتند:
الف) از یکم ماه مارس به مدت دو ماه روزانه ۱۰ میلیون بشکه عرضه خود را کاهش دهند.
ب) از ژوئن تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۰ روزانه هشت میلیون بشکه دیگر عرضه را کاهش دهند.
ج) سپس به مدت ۱۶ ماه روزانه شش میلیون بشکه دیگر کاهش عرضه داشته باشند (یعنی تا سال ۲۰۲۲)
یعنی تولیدکنندگان نفت علیرغم رقابتها و تضادها داخل گروه با یکدیگر به این نتیجه رسیدهاند منفعت آنها عبارت از ایجاد تعادل در بازار است.
آمریکا از این تصمیم بسیار استقبال کرد بهطوریکه ترامپ از بنسلمان و پوتین بسیار تشکر کرد؛ زیرا ادامه وضع قبلی باعث میشد یکصد هزار نفر نیروی کار آمریکایی شغل خود را از دست بدهند.
۴-، ولی شیوع ویروس کرونا و اینکه مشخص نیست چه زمانی تحت کنترل درآید توافق فوق را هم زیر سوال برده است. کارشناسان معتقد بودند بدون کرونا، کاهش ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز در دو ماه اول کم بوده و اکنون که قرنطینه نیمی از جمعیت جهان باعث شده وضع وخیم تری را شاهد باشیم باید ۱۹ میلیون بشکه نفت در روز کمتر عرضه شود.
۵- لازم به ذکر است در تولید برق هم وضعیت مشابهی حاکم شده است یکی از صادرکنندگان عمده برق در اروپا به همین خاطر با ورشکستگی مواجه شده و از دولت تقاضای کمک کرده است.
۶- وضعیت ایران در این قضیه متفاوت است اولاً حتی در توافق اوپک و اوپکپلاس کشورهایی مثل ایران و لیبی را مستثنی میکنند، زیرا هر دو با بحران مواجه هستند و کمتر از ظرفیت تولید میکنند. از سوی دیگر، نفت ایران که اغلب نفت سنگین است اصولاً حتی اگر تحریم و تصمیم اوپک نبود، مشتریهای خودش را از دست داده است و سازمان جهانی دریانوردی به دلیل مقررات استفاده از سوخت کمسولفور در صنعت دریانوردی، مصرفکنندگان را ترغیب کرده یا وادار نموده از نفت سبک دیگر کشورها (نفت غیرترش) استفاده کنند؛ بنابراین ایران وادار خواهد شد بهدنبال راهکاری برای فروش نفت سنگین خود بگردد. در هر صورت، فشارهای اقتصادی در سال ۹۹ تدوام خواهد داشت.
۷- حرکت به سمت توسعه تولید و مصرف انرژی از منابع پاک مانند انرژی خورشیدی ضمن ایجاد اشتغال، صرفه جویی و حفظ محیط زیست، توصیه میشود. ضمن اینکه فرصتی تاریخی برای حذف درآمد نفت از بودجه جاری فراهم شده است که امیدواریم غنیمت شمرده شده و هدر نرود.
۸- قدری به اطراف خود نگاه کنیم همه کشورهای حاشیه خلیجفارس به خاطر اُفت شدید قیمت نفت مشکل پیدا کردند و خواهند کرد. کشور همسایه، یعنی عراق که ۹۰ درصد بودجهاش از صادرات نفت تأمین میشود، اکنون برای پرداخت حقوق کارمندان دولت مشکل پیدا کرده است. چطور این دولت میتواند برای مبارزه با ویروس کرونا هزینه نماید؟ یعنی همسایگان ما در آینده و دست کم گرفتن ما در نحوه مبارزه با ویروس کرونا میتواند موج دیگری را فراهم آورده و دوباره فعالیتهای اقتصادی را متوقف کند.
۹- ۶۰ درصد فراوردههای نفتی جهان در صنعت حملونقل مصرف میشود، صنعتی که الان متوقف شده است یعنی بحران ویروس کرونا در سه ماه آینده چهره واقعی خود را بهتر به جهان نشان خواهد داد.
۱۰- البته این ویروس نفع هم داشته است. مثلا میزان آلایندگی هوا توسط بشر کاهش چشمگیری پیدا کرده است. در ابرشهر نیویورک، شهرهای صنعتی چین و اروپا کیفیت هوا بسیار بهتر شده است. در تهران خود ما در اسفند ماه و فروردین بسیار هوا تمیزتر شده بود.
اگر بسیاری از کسبوکارهای آسیب دیدند و با بیکاری و ورشکستگی مواجه شدند و انرژی، صنعت حملونقل و گردشگری بازنده محسوب شدند؛ در مقابل فنّاوری اطلاعات، آموزش مجازی، دورکاری، تولیدکنندگان لوازم بهداشتی و درمانی جزء برندگان به حساب میآیند. اگر بخواهیم در چند جمله جمعبندی کنیم، باید بگوییم که جهان باید:
* از هزینه و بودجه نظامی بکاهد به حفظ محیطزیست و اقتصاد تولید محور بپردازد.
*به سرمایههای طبیعی کرهزمین توجه و ارزش آنرا حفظ کند.
*به اقتصاد مصرفمحور فعلی خاتمه دهد و سرمایه را در خدمت انسان درآورد.
*روش ویرانگری جهان، جنگطلبی و تهاجم متوقف شود.
*باید به همزیستی و همراستایی فکر کنیم. دولتمردان اکنون به داد فقرا برسند.
*نظامهای مردمسالار واقعی و با اخلاق بر کشورها حاکم شوند.
*عضو اتاق بازرگانی بین المللی و مدیر اسبق بندر شهید رجایی