روز جهانی کار و کارگر گرامی باد

      
۱۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۲

بهره‌برداری چین از تنش‌های دریای سرخ

گسترش جنگ غزه به دریای سرخ یک بحران دریایی بین‌المللی ایجاد و تعداد زیادی از کشور‌ها را درگیر کرده است. علی‌رغم حمله تحت رهبری ایالات متحده به انصارالله یمن با هدف بازدارندگی نیروی دریایی وابسته به آن از انجام حملات موشکی و پهپادی در دریای سرخ، انصارالله همچنان به تشدید حملات ادامه می‌دهد و اکنون از سلاح‌های زیردریایی نیز استفاده می‌کند. این درگیری‌ها به طور خطرناکی افزایش می‌یابد، و یکی از شلوغ‌ترین آب‌های جهان به سرعت در حال نظامی شدن است. این امر شامل ورود اخیر ناوگان چینی به خلیج عدن از جمله ناوشکن موشک هدایت شونده  Jiaozuo، ناو موشکی Xuchang و  بیش از ۷۰۰ نیرو از جمله ده‌ها پرسنل نیروهای ویژه می شود.
کد خبر: ۹۸۴۹۸

بهره‌برداری چین از تنش‌های دریای سرخ

به گزارش بین‌اللملل مانا، پکن عزم خود را برای کمک به بازگرداندن ثبات به دریای سرخ اعلام کرده است. «وانگ یی»، وزیر امور خارجه چین در این‌باره اظهار داشت: «ما باید به طور مشترک امنیت خطوط دریای سرخ را طبق قانون حفظ کنیم و همچنین به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهای حاشیه دریای سرخ از جمله یمن احترام بگذاریم.»

چین به عنوان بزرگترین کشور تجاری جهان، به دریای سرخ وابسته است. بیشتر صادرات این غول آسیایی به اروپا از طریق این آبراه استراتژیک انجام می‌شود و مقادیر زیادی نفت و مواد معدنی که به بنادر چین می‌آیند از این آبراه عبور می‌کنند. چینی‌ها همچنین در پار‌ک‌های صنعتی مصر و سواحل عربستان سعودی در دریای سرخ، از جمله منطقه TEDA-Suez در «عین سخنه» و پارک صنعتی در شهر جیزان عربستان برای صنایع اولیه و پایین دست سرمایه گذاری کرده‌اند.

بی‌طرفی چین در غرب آسیا

قبل از اعزام ناوگان ۴۶ نیروی دریایی ارتش چین، پکن تقریباً هیچ واکنشی به حملات دریایی انصارالله نشان نداده بود. حتی چین حملات هوایی آمریکا و بریتانیا علیه انصارالله در یمن را محکوم کرده و از پیوستن به ائتلاف دریایی به رهبری غرب، خودداری کرده است. واکنش چین به تنش و ناامنی فزاینده در دریای سرخ با مجموعه بزرگ‌تر استراتژی‌های سیاست خارجی آن، شامل احترام به حاکمیت دولت‌ها و دکترین «عدم مداخله»، سازگار است.

موقعیت چین در برابر همه کشورهای خلیج فارس تقریباً بهترین نمونه است که میانجیگری برای توافق آشتی بین ایران و عربستان سعودی در همین راستاست. در یمن، اگرچه چین با عدم به رسمیت شناختن دولت تحت رهبری انصارالله در صنعا، توسط جامعه بین‌الملل همسو است اما گفت‌وگوهایی را با این مقامات آغاز و بر خلاف بسیاری از کشورهای عربی و غربی موضعی غیرخصمانه حفظ کرده است.

درک نقش منطقه‌ای پکن

در مجموع، چین تلاش می‌کند تا از نفوذ خود در کشورهای غرب آسیا برای کاهش تنش‌های منطقه‌ای و پیشبرد ابتکارات ثبات‌بخش استفاده کند. هدف اصلی آن در نهایت تضمین موفقیت بلندمدت طرح چند تریلیون دلاری کمربند و جاده (BRI) و جلوگیری از درگیری مسیرهای تجاری است. چین که غالباً توسط غرب متهم می‌شود که فرصت طلبانه از تلاش‌های امنیتی تحت رهبری ایالات متحده و اروپا در خلیج فارس و شمال غربی اقیانوس هند سود می‌برد.

اما با توجه به گروه ویژه مبارزه با دزدی دریایی چین در خلیج عدن و پایگاه نظامی آن در جیبوتی، این اتهام کاملاً موجه نیست. انگیزه‌های پکن برای عدم همسوی با ائتلاف غربی به راحتی قابل درک بود؛ نخست اینکه چین هیچ علاقه‌ای به تقویت هژمونی ایالات متحده ندارد. دوم، پیوستن به ائتلاف نظامی دریایی می‌تواند دیپلماسی چندجانبه آن را در مقابل انصارالله و ایران بر هم بزند. سوم، جهان عرب-اسلام گسترده‌تر و بقیه جنوب جهانی آن را به عنوان حمایت چین از جنگ اسرائیل علیه غزه تفسیر می‌کنند.

پکن بحران امنیتی دریای سرخ را تاثیر مستقیم جنگ غزه می‌داند که چین خواستار آتش بس فوری شده است. اما در ماه ژانویه، پس از اینکه ایالات متحده و بریتانیا کمپین بمباران اهداف انصارالله در یمن را آغاز کردند، چین نگرانی جدی خود در مورد گسترش بحران دریای سرخ ابراز کرد. پکن خاطرنشان کرد که نه واشنگتن و نه لندن مجوز استفاده از اهرم زور را از شورای امنیت سازمان ملل دریافت نکرده‌اند، از همین روی حملات ایالات متحده و بریتانیا «از نظر چین فاقد مشروعیت است».  

چگونه بحران دریای سرخ برای پکن مفید است

چین به دنبال بهره برداری از خشم جهان اسلام و جنوب جهانی علیه ایالات متحده است. جنگ غزه و گسترش آن به دریای سرخ، دستاوردهایی را برای پکن به ارمغان آورده و اهمیت جهان چندقطبی را برای کشورهای عربی تقویت کرده است.

یقیناً چین پیامدهای اقتصادی بحران دریای سرخ را تجربه کرده، اگرچه محاسبه میزان آن دشوار است. اما، به نظر می‌رسد که دستاوردهای سیاسی پکن بر ضررهای مالی مرتبط با آن غلبه کند. به باور کارشناسان، بحران دریای سرخ چین را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما ضرر اقتصادی آن جزئی بوده است. در مقابل دستاوردهای پکن عمدتا سیاسی هستند زیرا در کنار کشورهای عربی در غزه ایستاده است.

از برخی جهات، چین از بحران دریای سرخ سود اقتصادی برده است. دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه کشتی‌های چینی که در این منطقه فعالیت می‌کنند از حملات دریایی انصارالله مصون هستند.

پس از اینکه بسیاری از خطوط کشتیرانی کانتینری بین‌المللی تصمیم گرفتند مسیر خود را در آفریقای جنوبی تغییر دهند تا از تنش‌ها دور بمانند، دو کشتی تحت پرچم چین - ژونگ گو جی لین و ژونگ گو شان دونگ - به  عبور از دریای سرخ ادامه دادند.

از همین روی، مقامات ایالات متحده از پکن درخواست کرده‌اند که ایران را تحت فشار قرار دهد تا به دولت یمن در صنعا دستور دهد تا حملات دریایی را متوقف کند. اما این درخواست‌ها عمدتاً به این دلیل شکست خورده که واشنگتن مفروضات نادرستی در مورد نفوذ پکن بر تهران متصور بوده و به اشتباه ارزیابی می‌کند که ایران می‌تواند از انصارالله چنین درخواستی را مطرح کند. (تهران بارها ارتباط با حملات انصارالله را تکذیب کرده است)

چین همچنین از تمرکز کاخ سفید بر غزه و دریای سرخ سود زیادی کسب کرده است. از اکتبر تا نوامبر ۲۰۲۳ میلادی، ایالات متحده پهنای تمرکز کمتری برای پرونده‌های دریای چین جنوبی و تایوان خود داشته است. این امر دست پکن را آزاد می‌کند تا با اطمینان بیشتری در غرب آسیا عمل کند، در حالی‌که ایالات متحده همچنان پریشان است.

در نهایت، بحران دریای سرخ و ناکامی واشنگتن در بازدارندگی انصارالله نشانه ضربه دیگری به هژمونی ایالات متحده است. از منظر چین، تشدید درگیری‌های دریای سرخ در راستای منزوی کردن بیشتر ایالات متحده و نشان دادن محدودیت‌های آن به عنوان یک ضامن امنیتی است. از همین روی، منطقی است که چین برنده بحران دریای سرخ معرفی شود.

منبع: کریدل

ارسال نظرات
آخرین اخبار