به گزارش مانا، سرعت تحولات فرهنگ ایرانی به واسطه توسعه شتابان، بسیاری از عناصر میراث فرهنگی در این سرچشمههای فرهنگی را به عرصه فراموشی سپرده است، به همین دلیل نقش مؤلفان و محققان فرهنگی محلی همانند کنشگران نجاتبخشی است که در میانه غفلت سیستماتیک مردم و نهادها از ارزش میراث تاریخیشان، آنها را ثبت کرده و گاه تذکری به مردم برای هوشیار شدن نیز بدهند. نوشتارهای محققانه حول حوزههای فرهنگی خاص مانند آنچه در این کتاب درباره حوزه فرهنگی هرمزگان شاهد هستیم را از دو سطح باید مد نظر قرار داد: سطح اول، سطح محلی و خواص آنهاست که ما را با شیوههای زیست اجتماعی در قلمرو جغرافیای فرهنگی هرمزگان آشنا میکند و بخشی از روح خلاقه مردم آنجا برای معنابخشی به زندگی را به ما نشان میدهد.
سطح دوم، سطح کلان است، سطحی که میتوان آن را از یک سو در قلمرو فهم پهنه فرهنگی ایران بزرگ دید و در این اجتماع فرهنگهای هرمزگان را به مثابه یکی از سرچشمههای فرهنگی ایران بزرگ دانست و فهمید، از سوی دیگر در سطح کلان انسانی، حوزه فرهنگی هرمزگان بخشی از ذخیره جهان انسانی در طی تاریخ خودش است. این مردم نیز همانند هر فرهنگ دیگری در جهان نمایانگر خلاقیت انسانها برای امکانپذیر کردن زندگی جمعی و معنابخشی بدان هستند. هر چند در ایران امروز ما، هنوز مفروضات سیاستگذاریهای فرهنگی و حتی حوزه فرهنگ عمومی رسمی توجه چندانی به ارزشمندی و غنای حوزههای فرهنگی خاص ندارد، ولی در کنار توجه محققان متواضعی که به صورت خویشفرما به سنتهای فرهنگی پرداختهاند، حرکت امیدبخش در میانه مردم و نسلهای جدید را میتوان دید که برای هویت فرهنگیشان متوجه ذخیرههای تاریخی جامعه خودشان شدهاند و به نوعی تلاش برای بازسازی و بازخوانی آنها را شروع کردند. در همافزایی ناشی از فعالیت فکری فرهنگی محققان خویشفرما و مردم علاقهمند به میراث فرهنگی تاریخیشان، شاهد نوعی انرژی جمعی برای ارتقا و توسعه فرهنگی محلی هستیم که در این میانه، ضرورت درکی عمیق از فرهنگ گذشته و امروز بسیار اهمیت پیدا میکند؛ درکی که بتواند ناقل و مترجم امانتداری از فرهنگ گذشته برای مخاطبان امروز باشد.