روزبه پارساپور، مدیرعامل مرکز مطالعات خلیج فارسمانا: از دیدگاه امنیتی صرف نظر از برتری نظامی و جمعیتی ایران نسبت به کشورهای جنوب خلیج فارس، مالکیت بر ۱۲۷۸ کیلومتر از سواحل شمالی خلیج فارس و بخشی از سواحل غربی اقیانوس هند به انضمام ۷۶۲ کیلومتر از سواحل دریای عمان در شمال، جایگاهی بلامنازع به ایران بخشیده و البته جزایر ایرانی هرمز، لارک، قشم، هنگام، تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی با موقعیتهای راهبردیشان، نقش ممتاز ایران را در تعیین ترتیبات امنیتی خلیج فارس، بی بدیل ساختهاند. اما از دیدگاه اقتصادی محاصره اقتصادی و تحریمهای همه جانبه آمریکا علیه ایران، روند توسعه اقتصادی، جهانی شدن و حتی رسیدن به چشم اندازهای درون حاکمیتی ایران را با چالشهای اساسی مواجه کرده و کشورهای جنوب خلیج فارس را به توسعه نزدیکتر کرده است.
روز ملی خلیج فارس فرصتی برای سردمداران کشورهای حوزه خلیج فارس است تا برای تغییر نگرشهای سنتی و واگرامحور گذشته خود تلاش کنند و در مسیر اهداف ملتهای این منطقه که صلح و دوستی پایدار است گام بردارند. با توجه به تجربه غنی حضور ایرانیان و اعراب در خلیج فارس متاسفانه امروز این منطقه دچار چالشهای امنیتی، واگراییهای اجتماعی و سردرگمیهای ژئوپلیتیکی شده است. روابط کشورها روز به روز پیچیدهتر و غیرسازندهتر میشود و هر روز شاهد بروز تضادهای قابل توجهی در درون این منطقه هستیم. جمع تولید ناخالص داخلی هشت کشور حوزه خلیج فارس رقمی بالغ ۲ هزار و ۱۰۲ میلیارد دلار میشود که ۳۲درصد آن متعلق به اقتصاد عربستان و ۲۱.۳درصد آن متعلق به اقتصاد ایران است. این حجم از تولید ناخالص داخلی در این منطقه استراتژیک، برابر است با هشتمین اقتصاد بزرگ دنیا.
حجم انبوه ذخایر نفت و گاز خلیج فارس، قدرتهای طماع جهانی را در دهههای گذشته به این منطقه سرازیر کرد و در نتیجه هشت کشور ساحلی خلیج فارس وارد یک مناقشه و دستهبندی غیردوستانه و غیرسازنده شدند. درگیریهای فزاینده میان همسایگان در خلیج فارس به قدرتهای خارجی این فرصت را میدهد تا با گردنی کشیده و سینهای فراخ در منطقه عرض اندام کنند. پرتغالیها، انگلیسیها و آمریکاییها با حضوری استعماری و واگرامحور در خلیج فارس حضور داشته و دارند؛ و به تازگی نیز ترکیه و اسرائیل با خیزی محافظهکارانه تلاش دارند وارد این منازعات شوند تا از تنشهای موجود برای منافع خود بهرهبرداری و از وزن ایران نیز بکاهند. اینکه خلیج فارس تبدیل به یک منطقه ژئوپولیتیکی حساس در جهان شده است و این روزها شاهد تنشهای نظامی در این منطقه هستیم، به دلیل ماهیت علم ژئوپلتیک است. اصولاً حوزههای ژئوپلتیکی بهتر است که در جهان شکل نگیرند، زیرا در صورت شکلگیری دارای نیروهای همگرا و واگرا فراوانی در درون خود میباشند که تحت شرایط خاص عمل نموده و دائم با یکدیگر درحال رقابت منفی هستند، اگر در این کشمکش و رقابت نیروهای همگرا تفوق یابند، در آن حوزه الگوی رفتاری تعاون شکل خواهد گرفت که این الگو صلح، همکاری و همگرایی را به دنبال دارد. در صورتیکه همچون خلیج فارس نیروهای واگرا و تجزیهگرا چیرگی یابند، الگوی رفتاری خصومتآمیز را شکل میدهند که مولد تنش و ناامنی است. اما این روند در نهایت باید پایان یابد، زیرا در مناسبات بینالمللی منطقهگرایی اهمیتی راهبردی دارد، چراکه پایدارترین راهکار برای رسیدن به اهداف کلان یک کشور از مسیر همگرایی با همسایگان خود به دست میآید. بروز مشکلات داخلی کشورها از جمله ناامنی، تورم، رکود، جنگ و... موجب شده دولتها بیش از پیش به منطقهگرایی روی آورند. با توجه به موضوع جهانی شدن اقتصاد و ضرورت همگرایی بیشتر سیاسی و اقتصادی بین کشورهای یک منطقه جغرافیایی، کمتر کشوری را در دنیا میتوان یافت که برای توسعه خود به همگرایی منطقهای توجه نداشته باشد. آرمان وحدت منطقهای، قارهای و جهانی از دیر باز الهامبخش ایدهآلیستها و جنبشهای فکری نخبه بوده است. زیرا وحدت و صلح در یک منطقه در بلندمدت به تشکیل قدرت اقتصادی، امنیت پایدار، توسعه زیرساختها و رفع محرومیت میانجامد.
منطقه خلیج فارس مجموع امتیازها و مولفههای همسازه همگرا منطقهای را دارد که در صورت توافق در مورد آنها و نشستن بر سر یک میز گفتگو بدون پیشفرض فکری، میتوان به همکاری و مشارکت جمعی و سپس به همگرایی منطقهای دست یافت. عوامل همگرا نظیر قلمرو جغرافیایی مشترک، موقعیت همسایگی، تجارت و سرمایه گذاری مشترک، دین و ارزشهای فرهنگی مشترک، منابع نفت و گاز مشترک، شیلات و صیادی، صیانت از محیط زیست دریایی، توسعه گردشگری، همکاری علمی و دانشگاهی، مبارزه با مواد مخدر و.. نمونههایی از این عوامل همگرا هستند. باید پذیرفت ایران امن با مرزهای امن، آبهای امن و همسایگان امن، امنیت بیشتر و باثباتتری خواهد داشت تا با همسایگانی که مملو از نا امنی و تنش با یکدیگر هستند، پس صلح امروز دیگر تنها یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است. از دیدگاه تاریخی، گرچه رقابتها و کشمکشهایی میان اعراب و ایرانیان در طول تاریخ وجود داشته، اما مردمان شمال و جنوب این دریا تاریخ صدها سال همزیستی مسالمت آمیز، اشتراکات فرهنگی و روابط خویشاوندی فراوان را تجربه کردهاند که متاسفانه امروز به فراموشی سپرده شده است. با عنایت به مقوله همسایگی و جبر جغرافیایی و ضرورت همگرایی در عرصه منطقهای، هیچ گزینهای جز تساهل و تسامح برای خلیج فارس وجود ندارد و طرفین باید بپذیرند که احترام به عقاید، فرهنگ و ساختار اجتماعی و سیاسی یکدیگر، تنها راه حل صلح دائمی در خلیج فارس است.
در جهان پیچیده امروز اقتصاد از مهمترین مولفههای بنیادین تقویت قدرت ملی است. بررسی پارامترهای قدرت دهنده به ابرقدرتهای جهان نشان میدهد که شکوفایی اقتصاد، تولید ملی و صادرات محصولات داخلی به جهان از مهمترین دلایل قدرتیابی این کشورها است. ایران گرچه در مولفههای جغرافیا، جمعیت، قوای نظامی و فرهنگ دست بالایی را در جهان دارد، اما در مولفه اقتصاد از جایگاهی شکننده، غیرمستحکم و آسیبپذیر برخوردار است. ایران تاکنون کمترین بهره را به نسبت جمعیت، وسعت جغرافیایی و سیطره تاریخی خود از دریای خلیج فارس برده است. تحریم و محاصره اقتصادی ایران طی سالهای اخیر بحران داخلی بزرگی برای معیشت مردم و زیرساختهای کشور و منافع ملی ایجاد کرده و بیش از یک تریلیون دلار به کشور خسارت وارد نموده است. تحریم موجب کاهش ورود سرمایهگذار خارجی، خروج سرمایه انسانی و مادی از کشور، ایجاد نوسانات شدید ارزی، افزایش تورم و نقدینگی، هزینه کلان دور زدن تحریم، بحرانهای اجتماعی، ایجاد رانت و فساد اقتصادی، عدم تجارت آزاد با جهان، کاهش چشمگیر صادرات، مصادره اموال ایران در جهان و... شده است. ایران اکنون با ۱۷۳۳ مورد تحریم در صدر کشورهای تحت تحریم آمریکا قرار دارد. ایران تاکنون نتوانسته از ظرفیتهای اقتصادی خود در خلیج فارس استفاده کند. تحریمهای غیرانسانی خارجی و نگاه سنتی مسئولین کشور به دریا و خلیج فارس مهمترین عوامل عدم توسعه سواحل جنوب ایران است.
پتانسیل بالای کشتی سازی و جزایرایران علیرغم سواحل طولانی خود در خلیج فارس و دریای عمان و ظرفیت بالای انسانی و درصد بالای بیکار، سهم ناچیزی از صنعت کشتیسازی جهان دارند. ایران با تولید ۶۶۵ GT سهم تنها ۰.۰۱ از تولید کشتیهای جهان را دارد این در حالی است که کره جنوبی با تولید حدود ۲۳ میلیون GT بالاترین سهم جهانی را از صنایع کشتیسازی دارد. همچنین در خلیج فارس حدود ۹۰ جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که ۳۴ جزیره متعلق به ایران است. کشورهای عربی اکثراً از ۵۶ جزیره خود به درستی برای رونق گردشگری، تجارت، جذب سرمایه خارجی یا تولید ثروت استفاده کردهاند، اما ایران از ۳۴ جزیره خود تنها موفق شده دو جزیره را توسعه زیرساختی دهد. اگر ۴-۵ جزیره را به دلیل کاربری نظامی و صادرات نفت مستثنی قرار دهیم، خواهیم دید که باقی جزایر بلااستفاده و در فقر مطلق قرار دارند. وسعت جزیره قشم ایران به تنهایی از ۲۲ کشور مستقل جهان بزرگتر است. اگر ایران میخواست فقط یک جزیره مصنوعی شبیه جزیره قشم (بدون ویژگیهای طبیعی) در خلیج فارس ایجاد کند، میبایست بالغ بر ۲۶۶۵ میلیارد دلار برای آن هزینه میکرد. جزیره لاوان بر روی دریای ثروت نفت قرار دارد و کمتر کسی اطلاع دارد که درصد قابل توجهی از استخراج نفت کشور از این جزیره و سکوهای نفتی اطراف آن صورت میگیرد، ولی اهالی بومی این جزیره در فقر و محرومیت کامل هستند و با مشکلات عدیده اقتصادی، آموزشی، فرهنگی، رفاهی و درمانی دست و پنجه نرم میکنند. جزیره هرمز که به زیبایی و خاک رنگارنگش شهرت دارد پس از گذشت چهل سال از انقلاب امروز حتی از ابتداییترین امکانات مانند فروشگاه، پارک، آسفالت، رستوران، وسایل نقلیه مناسب، کارخانه یا شرکت برای اشتغالزایی، آمبولانس برای بیماران، تجهیزات پزشکی و حتی یک پزشک متخصص رنج میبرد و مردم در بیکاری و فقر مطلق هستند. شهرهای ساحلی در تمام کشورهای توسعه یافته عامل تولید ثروت هستند و ساحل مبنای قدرت اقتصادی است، اما در ایران چنین نیست و بسیاری از سواحل جنوب ایران در فقر و محرومیت هستند. بیتردید جزایر ایرانی نیز میتوانست با مدیریت صحیح منبع تولید ثروت، عامل رونق تجاری و توسعه صنعت گردشگری برای کل کشور باشد.
صادرات گاز ایران در هالهای از ابهام؟ایران یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گاز جهان است، حتی بسیاری معتقدند بالاتر از روسیه. طبیعی است که ایران در صدر صادرکنندگان مهم جهان باشد و سهم قابل توجهی از بازار جهانی را به خود اختصاص دهد، اما در عمل اینطور نیست. امروز ایران سهم ناچیزی از بازار گاز جهانی را دارد. علت اصلی این معضل اولویت نبودن اقتصاد در کشور و تحریمهای همه جانبه و ممانعت آمریکا از صادرات گاز ایران و عدم جذابیت برای سرمایه گذار خارجی جهت ورود به ایران است، که تاکنون میلیاردها دلار به منافع ملی ایران خسارت وارد کرده است. اکنون ۲۳ درصد گاز الانجی جهان از منطقه خاورمیانه تامین میشود. صادر کنندگان برتر اصلی الانجی در سال ۲۰۲۰ کشورهای قطر، استرالیا، آمریکا، روسیه و مالزی میباشند. همانطور که میدانیم اقتصاد ایران نفتی است. با تحریم نفت ایران اعتبار پول ملی در جهان فوراً و بی وقفه ریزش میکند و موجب بحرانهای اقتصادی و اجتماعی میشود؛ لذا برای عقب نماندن از قطار توسعه جهان و حتی کشورهای عرب خلیج فارس، تلاش برای رفع تحریم و ایجاد تغییرات بنیادین در اقتصاد ایران و تسریع واقعی خصوصی سازی ضرورتی مبرم است.
عقب افتادن ایران از کشورهای خلیج فارس در شاخصهای اقتصادیرتبه تولید ناخالص داخلی ایران از ۱۸ جهان در سال ۲۰۱۲ اکنون به رتبه ۲۹ جهان سقوط کرده است و سرانه تولید ناخالص داخلی ایران برای شهروندان ایرانی در مقایسه با اعراب خلیج فارس و حتی در مقایسه با بسیاری از کشورهای آسیایی بسیار ضعیف و نامطلوب است. زمانیکه از رونق یا رکود اقتصادی صحبت میشود قبل از هر چیز بحث تولید ناخالص داخلی مطرح است. همچنین وقتی از رشد اقتصادی صحبت میشود عملاً درمورد افزایش یا کاهش تولید ناخالص داخلی صبحت میشود. در میان شاخصهای اقتصاد کلان GDP از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا نه تنها بعنوان مهمترین شاخص عملکرد اقتصادی در تجزیه و تحلیلها و ارزیابیها مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه با این شاخص بسیاری از دیگر اقلام کلان اقتصاد محصولات جنبی محاسبه و برآورد میگردند. تولید ناخالص داخلی حاصل جمع ارزش ریالی (یا دلار) کل کالاها و خدمات نهایی عرضه شده در یک کشور درطول بازهی زمانی مشخص (معمولاً یکسال) است. به عنوان مثال وقتی از GDP حرف میزنیم، میخواهیم بدانیم درطول سال چند تومان درکل کشور کالا و خدمات فروخته شده است. این میزان درآمد سالانه وقتی به جمعیت کل کشور تقسیم شود، سرانه تولید ناخالص داخلی را میدهد که مهمترین شاخص وضعیت اقتصادی مردم یک کشور است. در مقایسه کشورهای خلیج فارس، متاسفانه شاخص ایران در سال ۲۰۱۸ با ۵۴۰۰ دلار در سال نسبت به جمعیت، از کشوری توسعه نیافتهای مانند عراق هم کمتر بوده است.
دستیابی به رشد و رونق اقتصادی در شرایط رقابتی عصر حاضر، بدون ایجاد محیط مساعد برای ظهور و رشد کسبوکارهای کارآفرینانه و نوآور امکانپذیر نیست. کارآفرینی موتور رشد اقتصادی است که بدون آن رشد بهرهوری و خلق مشاغل جدید بسیار دشوار خواهد بود. شاخص جهانی کارآفرینی (GEI) یک شاخص مهم فعالیت اقتصادی است که توسط موسسه جهانی کارآفرینی و توسعه GEDI سنجیده میشود. در منطقه خلیج فارس امارات در جایگاه ۲۶ شاخص جهانی کارآفرینی و رتبه یک منطقه خلیج فارس قرار دارد که نشان از مسیر توسعه یافتگی اقتصاد امارات دارد. کارآفرینی قطر پس از امارات در جایگاه دوم منطقه و در جایگاه ۲۸ جهان قرار دارد. کارآفرینی ایران در رتبه نامطلوب ۶۴ جهان و آخر منطقه تا پیش از کرونا قرار داشت! شاید برایتان باورکردنی نباشد که عربستان و امارات در رتبه بندی شاخص جهانی نوآوری از ایران بالاتر هستند! هم اکنون شاخص آزادی اقتصادی ایران رتبه بسیار ضعیف ۱۶۸ جهان، یعنی حتی عقبتر از برخی کشورهای آفریقایی است. این در حالی است که امارات بالاترین رتبه آزادی اقتصادی منطقه و رتبه ۱۴ جهان را بدست آورده است. شاخص نوآوری جهانی (GII) نیز یک رتبه بندی سالانه از کشورها است که عددی بین صفر تا ۱۰۰ میباشد و بر اساس ظرفیت و موفقیت در نوآوری عدد ۱۰۰ بالاترین امتیاز برای یک کشور میباشد و سنجیده میشود. اطلاعات کلی این شاخص توسط آمار و ارقام سازمان جهانی مالکیت معنوی، بانک جهانی و مجمع جهانی اقتصاد سنجیده میشود. بر اساس این شاخص امارات رتبه ۳۴ جهان در نوآوری را کسب نموده و عربستان رتبه ۶۶ جهان و ایران رتبه ۶۷ جهان را دارد. همچنین زیرساختهای هوایی ایران به دلیل تحریمها بسیار ضعیف و فرسوده شده است، بطوریکه رتبه ایران در کیفیت زیرساخت هوایی در جهان، ۱۳۲ از میان ۱۶۰ کشور است و تقریباً از بسیاری از همسایگان خلیج فارس عقب افتاده است. اکنون امارات رتبه هفت جهان در کیفیت زیرساخت هوایی را دارد و قطر رتبه ۱۴ جهان، عمان رتبه ۲۹ جهان، بحرین رتبه ۳۱ جهان، عربستان رتبه ۳۴ جهان و ترکیه رتبه ۳۵ جهان را دارد. جایگاه گردشگری ایران (قبل از کرونا) نیز در وضعیت نامطلوبی در مقایسه با کشورهای درحال توسعه جهان یا کشورهای منطقه مانند ترکیه، امارات، عربستان، مالزی و... بوده، بطوریکه حتی با برنامه چشم انداز ایران ۱۴۰۴ یعنی جذب ۲۰ میلیون گردشگر هم فاصله بسیار زیادی داریم. ایران در بکارگیری فنّاوری دیجیتال نیز از امارات، قطر و عربستان نیز عقب افتاده است. رتبه بندی تکنولوژی جهانی در زمینه قدرت بکارگیری فناوریهای دیجیتال، در ۶۷ کشور جهان مورد مقایسه قرار میگیرد. برای سنجش این فنّاوری از چهار معیار همچون: درصد کاربران اینترنت نسبت به جمعیت، درصد کاربران تلفن هوشمند نسبت به جمعیت، درصد کاربران اینترنت LTE نسبت به جمعیت و نهایتاً قدرت رقابت دیجیتال استفاده میگردد. این شاخص توسط مرکز رقابت جهانی IMD مورد ارزیابی قرار میگیرد. در منطقه خلیج فارس، امارات رتبه اول و رتبه هشت جهان، قطر در رتبه دوم منطقه و ۲۶ جهان است و عربستان در رتبه سوم منطقه و ۴۲ جهان است. ضعف ایران در شاخص آزادی کار نیز یکی دیگر از مولفههای ضعیف شدن اقتصاد است. بنیاد هریتج با استناد به دادههای بانک جهانی، وضعیت کارگران و بازار کار در کشورهای مختلف جهان را مورد ارزیابی قرار میدهد. این ارزیابی با در نظر گرفتن شاخصهایی همچون وضیت قانون کار، نظارت بر کارگران، حداقل دستمزد، کیفیت زندگی کارگران، وضعیت استخدام، منع اخراج کارگران و ساعات کار هفتگی سنجیده میشود که سنگاپور با شاخص ۹۱ بهترین قوانین کار را در جهان دارد و در منطقه خلیج فارس امارات متحده عربی با شاخص ۸۱ در جایگاه اول منطقه و ۱۳ جهان قرار گرفته است و بحرین رتبه ۳۹ جهان، قطر رتبه ۵۷ جهان، عربستان رتبه ۷۰ جهان، عمان رتبه ۱۰۷ جهان و ایران نیز رتبه ۱۳۳ جهان است!
اتلاف وقت در زمان صادرات کالا از مهمترین موانع توسعه اقتصاد و سیاستهای صادرات محور است. مقدار ساعت موردنیاز برای صادرات کالا از مرز، بندر یا فرودگاه در کشورهای مختلف باتوجه به شرایط جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و بروکراسیهای اداری متفاوت است. گمرک برخی کشورها برای صادرات کالا مراحل مختلفی دارند مانند: بازرسی، اسکن، وزن کردن محموله، دریافت مجوز، تنظیم اظهارنامه گمرکی، ترخیص کالا، انطباق کالای صادراتی با قوانین و...، اما در برخی دیگر ازمناطق جهان مانند پرتغال یا کشورهای اروپای برای رونق و توسعه صادرات، این قوانین بسیار تسهیل شده و گمرک کشورهای داخلی اروپا بسیار روان و بدون کمترین اتلاف وقت میباشد. اما در برخی دیگر از کشورهای توسعه نیافته مانند کنگو این زمان ۲۹۶ ساعت برآورد شده است. در ایران متاسفانه این شاخص ۱۰۱ ساعت است که نشان از اتلاف وقت و انرژی زیاد برای صادرکننده میباشد. در چین این زمان حدود ۲۰ ساعت است که نشان از چابکی سیستم صادراتی دارد. مقدار ساعت مورد نیاز برای صادرات کالا از گمرک کشورهای خلیج فارس بسیار سریعتر از ایران هستند بهطوریکه در قطر ۲۴.۵ ساعت، امارات ۲۷ ساعت، عمان ۲۷.۵ ساعت و عربستان ۳۷ ساعت برای صادرات زمان لازم است.
بی توجهی به همین شاخصها و افزوده شدن تحریمها باعث گردید ایران از اولویتهای تجاری اعراب خلیج فارس خارج شود. کشورهای عربی خلیج فارس، در سال ۲۰۱۰ بیشترین صادرات را به ترتیب به هند، ایران، عراق و چین داشتند. کشورهای عربی حدود ۱۴.۶ میلیارد دلار کالای غیرنفتی فقط به ایران صادر میکردند، که این مقدار به شدت کاهش پیدا کرده و ایران اکنون تنها ۳.۱ میلیارد دلار از جنوب خلیج فارس کالا وارد میکند. ایران از رتبه دوم شریک تجاری اعراب به رتبه دهم تنزل پیدا کرده است و به جای آن چین به رتبه اول شریک تجاری اعراب خلیج فارس تبدیل شده است.
در چند دهه اخیر هیچ کشوری نتوانسته بدون تجارت برونمرزی، صادرات و جذب سرمایه و فنّاوری از سایر کشورها، دستاورد اقتصادی قابلتوجهی کسب کند و استانداردهای زندگی بهتری برای شهروندانش فراهم سازد. پژوهشها نشان میدهد که صادرات و حضور فعال کشورها در عرصه تجارت بینالملل نقش بسیار مؤثری در توسعه اقتصادی دارد. اهمیت و ضرورت حضور کالاهای ساخت یک کشور در بازار جهانی و فضای اقتصاد بینالمللی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی پایدار برای یک کشور محسوب میشود. سهم کشورهای خلیج فارس از صادرات جهان بسیار قابل تامل است. در منطقه خلیج فارس کشور کوچک امارات در جایگاه نخست تجارت و صادرات قرار دارد. سهم امارات ۱.۶۷ درصد از صادرات جهان است، عربستان ۱.۳۸ درصد، ترکیه ۰.۹۷ درصد، عراق ۰.۴۳ درصد، قطر ۰.۴ درصد، ایران ۰.۳۵ درصد و کویت ۰.۳۴ درصد است.